samoyed


(هر یک از بومیان شمال سیبری) سموید، زبان سموید (از زبان های uralic)، سگ سورتمه کش سیبری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a member of a people inhabiting northwestern Siberia and the northeastern European coast of Russia.

(2) تعریف: the Uralic language of this people.

(3) تعریف: one of a Russian breed of dog that had a thick white or cream-colored coat, a bushy tail, and erect ears, used to pull sleds and herd reindeer.

جمله های نمونه

1. A lonely Samoyed can be a noisy and destructive Samoyed . A Samoyed will always want to be where you are.
[ترجمه گوگل]یک ساموید تنها می تواند یک ساموید پر سر و صدا و مخرب باشد یک ساموید همیشه می خواهد در جایی که شما هستید باشد
[ترجمه ترگمان]A تنها می تواند یک Samoyed پر سر و صدا و مخرب باشد یک Samoyed همیشه می خواهد همان جایی باشد که هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Perfect gift for any lover Samoyed Agility.
[ترجمه گوگل]هدیه ای عالی برای هر عاشق Samoyed Agility
[ترجمه ترگمان]بهترین هدیه برای هر عاشقی، چابکی و چابکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Samoyed breed with endurance and with strong physique and famous.
[ترجمه گوگل]نژاد ساموید با استقامت و با هیکل قوی و معروف
[ترجمه ترگمان]نژاد Samoyed با استقامت و اندام قوی و شهرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The SCA member only breeds healthy, mature Samoyed adults, preferable 2months of age, but at least 18 months of age.
[ترجمه گوگل]عضو SCA فقط افراد بالغ ساموید سالم و بالغ، ترجیحاً 2 ماهگی، اما حداقل 18 ماهگی را پرورش می دهد
[ترجمه ترگمان]عضو SCA تنها سالم، بالغ، بالغ، بالغ بر ۲ ماه سن، اما حداقل ۱۸ ماه سن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Badges, posters Samoyed interesting, never clip art, all original works of art, posters, decals, Samoyed.
[ترجمه گوگل]نشان ها، پوسترهای Samoyed جالب، هرگز کلیپ آرت، همه آثار هنری اصلی، پوستر، عکس برگردان، Samoyed
[ترجمه ترگمان]badges، پوستر، جالب است، هرگز هنر را پخش نمی کنند، همه آثار هنری، پوستر، decals، Samoyed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Ostyak - Samoyed people speak the Uralic language.
[ترجمه گوگل]اوستیاک - مردم ساموید به زبان اورالیک صحبت می کنند
[ترجمه ترگمان]مردم Ostyak - Samoyed به زبان Uralic صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Features are samoyed "smile, looks forever in laughing like to be close to people. "
[ترجمه گوگل]ویژگی‌ها سامویی هستند "لبخند، در خندیدن برای همیشه به نظر می‌رسد مثل نزدیک بودن به مردم "
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها، لبخند زنند، تا ابد به مردم نگاه کنند، مانند اینکه به مردم نزدیک شوند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Samoyed, being essentially a working dog, should present a picture of beauty, alertness and strength, with agility, dignity and grace.
[ترجمه گوگل]ساموید، که اساساً یک سگ کار است، باید تصویری از زیبایی، هوشیاری و قدرت، با چابکی، وقار و لطف ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]The، که در اصل یک سگ کار است، باید تصویری از زیبایی، هوشیاری و قدرت، چابکی، وقار و وقار ارائه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. General Appearance - The Samoyed, being essentially a working dog, should present a picture of beauty, alertness and strength, with agility, dignity and grace.
[ترجمه گوگل]ظاهر عمومی - ساموید، که اساساً یک سگ کار است، باید تصویری از زیبایی، هوشیاری و قدرت، با چابکی، وقار و لطف ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]ظاهر عمومی - The، که در اصل یک سگ کار است، باید تصویری از زیبایی، هشیاری و قدرت، با چابکی، وقار و وقار ارائه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Samoyed breed is native to Northern Russia where they were used to keep children warm. Its fur is almost waterproof and softer than alpaca .
[ترجمه گوگل]نژاد ساموید بومی شمال روسیه است، جایی که برای گرم نگه داشتن کودکان استفاده می شد خز آن تقریبا ضد آب و نرمتر از آلپاکا است
[ترجمه ترگمان]نژاد Samoyed بومی روسیه شمالی است که برای گرم نگه داشتن کودکان از آن استفاده می شود پوستش تقریبا ضد آب و نرم تر از alpaca است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An oversized or undersized Samoyed is to be penalized according to the extent of the deviation.
[ترجمه گوگل]ساموید بزرگ یا کم اندازه باید با توجه به میزان انحراف جریمه شود
[ترجمه ترگمان]با توجه به میزان انحراف، یک مقدار بزرگ تر از اندازه (oversized)یا undersized (undersized Samoyed)جریمه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We become the first-level samoyed kennel in China during these years!
[ترجمه گوگل]ما در این سالها به لانه سامویید درجه یک در چین تبدیل می شویم!
[ترجمه ترگمان]در طول این سال ها، ما به لانه تبدیل کننده اولین سطح در چین تبدیل می شویم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Samoyed "dogs are fox dog part of a family, the original is Siberian aboriginal samoyed" family nurture breed.
[ترجمه گوگل]ساموید "سگ ها سگ روباه بخشی از یک خانواده هستند، اصل نژاد ساموید بومی سیبری" نژاد پرورش دهنده خانواده است
[ترجمه ترگمان]سگ های Samoyed بخشی از یک خانواده هستند، اصل نژاد اصیل سیبری است که پرورش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The white dog with the smiling face, the dog we know as the Samoyed, came to the attention of Western civilization through the noted Norwegian explorer Dr. Fridtjof Nansen.
[ترجمه گوگل]سگ سفید با چهره ای خندان، سگی که ما به عنوان ساموید می شناسیم، از طریق کاشف مشهور نروژی دکتر فریتیوف نانسن مورد توجه تمدن غرب قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]سگ سفید با چهره خندان، سگی که ما به عنوان the می شناسیم، از طریق کاشف نروژی وال Fridtjof Nansen به توجه تمدن غرب آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس