saltire


(نشان های اشرافی) سپر ضربدر نشان (saltier هم می نویسند)

جمله های نمونه

1. This project has recently been entered for a Saltire Award, the outcome of which is awaited with interest.
[ترجمه گوگل]این پروژه اخیراً برای جایزه Saltire وارد شده است که با علاقه منتظر نتیجه آن هستیم
[ترجمه ترگمان]این پروژه به تازگی برای دریافت جایزه Saltire وارد شده است که نتیجه آن مورد توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The latter group includes mosaics which feature saltire designs or designs based on patterns of interlaced squares.
[ترجمه گوگل]گروه دوم شامل موزاییک هایی است که دارای طرح های نمکی یا طرح هایی بر اساس الگوهای مربع های در هم تنیده هستند
[ترجمه ترگمان]گروه دوم شامل mosaics است که طرح های saltire یا طراحی های مبتنی بر الگوهای of درهم و برهم را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The arms of the saltire are each split into four triangular fields, and carry a variety of geometrical and floral motif.
[ترجمه گوگل]بازوهای شوره هر کدام به چهار میدان مثلثی تقسیم شده و دارای انواع نقوش هندسی و گل هستند
[ترجمه ترگمان]بازوهای the هر یک به چهار قسمت مثلثی تقسیم می شوند و نقش و نگار متنوعی از طرح های هندسی و گل دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tradition has it that the Saltire flag originated in a battle fought in East Lothian in the Dark Ages (832 AD). It is said that St.
[ترجمه گوگل]سنت بر این است که پرچم سالتایر در نبردی در شرق لوتیان در قرون تاریک (832 پس از میلاد) به وجود آمد گفته می شود که سنت
[ترجمه ترگمان]بنا بر روایات، پرچم Saltire از نبردی در شرق Lothian در قرون سیاه (نیو AD)آغاز شده است گفته می شود که سی نت جان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ulster fielded four new caps, but were not overawed by a Saltire side which included six internationalists.
[ترجمه گوگل]اولستر چهار بازی ملی جدید انجام داد، اما تیم سالتایر که شامل 6 بازیکن بین المللی بود، مورد بی مهری قرار نگرفت
[ترجمه ترگمان]آلستر چهار سرپوش جدید را مورد بررسی قرار داد، اما از طرف Saltire که شامل شش internationalists بود، بهت زده نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Four semi-roundels occupy the spaces between the arms of the saltire.
[ترجمه گوگل]چهار نیم گرد فضاهای بین بازوهای نمکی را اشغال می کنند
[ترجمه ترگمان]چهار نیمه - فضاهای بین بازوان of را اشغال کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The King did win the Battle of East Lothian and the Saltire therefore became the national flag of Scotland.
[ترجمه گوگل]پادشاه در نبرد شرق لوتیان پیروز شد و سالتایر به پرچم ملی اسکاتلند تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]پادشاه در جنگ East Lothian پیروز شد و بنابراین پرچم ملی اسکاتلند تبدیل به پرچم ملی اسکاتلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Scottish flag features the cross of St. Andrew, also known as the Saltire. St.
[ترجمه گوگل]بر روی پرچم اسکاتلند صلیب سنت اندرو که به نام سالتایر نیز شناخته می شود، دیده می شود St
[ترجمه ترگمان]پرچم اسکاتلند نشانگر صلیب سنت اندرو است که به the نیز معروف است سنت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A cross with equal arms and a diagonal cross, or saltire, were the most traditional heraldic forms.
[ترجمه گوگل]صلیب با بازوهای مساوی و صلیب مورب، یا نمک، سنتی ترین اشکال هرالدیک بودند
[ترجمه ترگمان]صلیب با بازوهای مساوی و یک صلیب مورب، یا saltire، شایع ترین نوع heraldic بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• st. andrew's cross; cross with diagonal arms

پیشنهاد کاربران

بپرس