[ترجمه گوگل] او وارد پروژه شد [ترجمه ترگمان] او به سمت پروژه حرکت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: to criticize or attack; assail. • مشابه: pitch into
جمله های نمونه
1. We stopped worrying about the ship's safe arrival when she sailed into the harbor with all her flags flying.
[ترجمه گوگل]وقتی کشتی با تمام پرچم هایش به اهتزاز در آمد به بندر رفت، دیگر نگران رسیدن ایمن کشتی نبودیم [ترجمه ترگمان]وقتی او با تمام پرچم های پرواز به بندر می رفت، نگرانی درباره امنیت کشتی را متوقف کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The children sailed into the pile of cakes and in minutes the cakes were gone.
[ترجمه گوگل]بچه ها با کشتی به داخل انبوه کیک ها رفتند و در عرض چند دقیقه کیک ها از بین رفتند [ترجمه ترگمان]بچه ها به طرف توده کیک رفتند و در عرض چند دقیقه کیک از بین رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We sailed into the bay and dropped anchor in five fathoms of water.
[ترجمه گوگل]ما به داخل خلیج رفتیم و لنگر را در پنج عمق آب انداختیم [ترجمه ترگمان]به طرف خلیج حرکت کردیم و در پنج متری آب لنگر انداختیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She sailed into my sitting room.
[ترجمه گوگل]او با کشتی به اتاق نشیمن من رفت [ترجمه ترگمان]او به اتاق من رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We sailed into a beautiful, secluded bay.
[ترجمه گوگل]ما با کشتی به یک خلیج زیبا و خلوت رفتیم [ترجمه ترگمان]به سوی خلیج کوچک و خلوتی رفتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The manager sailed into the room.
[ترجمه گوگل]مدیر با کشتی وارد اتاق شد [ترجمه ترگمان]مدیر وارد اتاق شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We were sailing into the wind.
[ترجمه گوگل]ما در حال حرکت به سمت باد بودیم [ترجمه ترگمان]ما به سمت باد حرکت می کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Hundreds of small boats clustered round the yacht as she sailed into Southampton docks.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او به سمت اسکله ساوتهمپتون حرکت می کرد، صدها قایق کوچک دور قایق بادبانی جمع شدند [ترجمه ترگمان]صدها قایق کوچک دور قایق جمع شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The ship sailed into the dock to refit/to be refitted.
[ترجمه گوگل]کشتی به اسکله رفت تا دوباره نصب شود [ترجمه ترگمان]کشتی در بندرگاه به refit \/ to حرکت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The actress sailed into the room in her flowing dress.
[ترجمه گوگل]بازیگر زن با لباس روان خود به اتاق رفت [ترجمه ترگمان]هنرپیشه با لباس flowing وارد اتاق شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He sailed into the witness, accusing him of lying.
[ترجمه گوگل]او به سمت شاهد رفت و او را به دروغگویی متهم کرد [ترجمه ترگمان]او او را متهم به دروغ گفتن کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The President sailed into her opponents with an angry speech.
[ترجمه Mrjn] رئیس جمهور با یک سخنرانی خشمگینانه از مخالفانش انتقاد کرد ( یا :به مخالفانش هجوم برد )
|
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور با یک سخنرانی عصبانی به سمت مخالفان خود رفت [ترجمه ترگمان]رئیس جمهور با یک سخنرانی خشمگین به سمت مخالفان خود حرکت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The opposing candidates sailed into each other.
[ترجمه گوگل]کاندیداهای مخالف با کشتی به یکدیگر رفتند [ترجمه ترگمان]کاندیداهای مخالف با هم به سوی یکدیگر حرکت کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He sailed into the meeting place with his head up.
[ترجمه گوگل]او در حالی که سرش را بالا گرفته بود به محل ملاقات رفت [ترجمه ترگمان]او سرش را بلند کرد و به طرف محل ملاقات رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She sailed into the room.
[ترجمه گوگل]با کشتی به داخل اتاق رفت [ترجمه ترگمان]او به طرف اتاق رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید