sacredness


تقدس، اختصاص، موقوفیت، مصونیت

جمله های نمونه

1. There is a sacredness in tears. They are messengers of overwhelming grief and unspeakable love.
[ترجمه مائده حوایی] در اشک ها تقدسی وجود دارد. آن ها پیامبران پر اندوه و عشق ناگفته هستند.
|
[ترجمه گوگل]در اشک یک تقدس نهفته است آنها پیام آور اندوهی طاقت فرسا و عشقی غیرقابل توصیف هستند
[ترجمه ترگمان]There زیر گریه است این ها messengers پر از اندوه و عشق ناگفتنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It imparted to the wearer a kind of sacredness, which enabled her to amid all peril.
[ترجمه گوگل]به پوشنده نوعی تقدس می بخشید، که او را قادر می ساخت در میان همه خطرات
[ترجمه ترگمان]که برای پوشنده لباس نوعی حرمت بود که او را قادر ساخت که در خطر نابودی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What have i to do with sacredness of traditions, if i live wholly from within?
[ترجمه گوگل]اگر من کاملاً از درون زندگی می کنم، چه کار با مقدس بودن سنت ها دارم؟
[ترجمه ترگمان]اگر من به طور کامل از درون زندگی کنم چه باید بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is a sacredness in tears. They are not the mark of weakness, but of power.
[ترجمه گوگل]در اشک یک تقدس نهفته است آنها نشانه ضعف نیستند، بلکه نشانه قدرت هستند
[ترجمه ترگمان]There زیر گریه است این نشانه ضعف نیست، بلکه قدرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ask Spirit to awaken your awareness to the sacredness of your sensory perceptions.
[ترجمه گوگل]از روح بخواهید تا آگاهی شما را نسبت به مقدس بودن ادراکات حسی شما بیدار کند
[ترجمه ترگمان]از روح خود بخواهید تا آگاهی شما را نسبت به تقدس ادراکات حسی شما بیدار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The vulva does not signify birth alone, but the sacredness and creativity of the Goddess's body as a whole.
[ترجمه گوگل]فرج به تنهایی به معنای تولد نیست، بلکه تقدس و خلاقیت بدن الهه را به عنوان یک کل نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]vulva به تنهایی دلالت بر تولد ندارد، بلکه حرمت و خلاقیت جسم الهه را به عنوان یک کل نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We invite human initiates reading our materials to embrace the sacredness of all of life.
[ترجمه گوگل]ما از آغازگران انسانی که مطالب ما را می خوانند دعوت می کنیم تا مقدسات همه زندگی را در آغوش بگیرند
[ترجمه ترگمان]ما انسان ها را دعوت می کنیم که مواد خود را بخوانند تا تقدس تمام زندگی را بپذیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And so we broke into the concept of the sacredness of private property.
[ترجمه گوگل]و بنابراین ما به مفهوم تقدس مالکیت خصوصی نفوذ کردیم
[ترجمه ترگمان]و بنابراین ما به مفهوم تقدس مالکیت خصوصی وارد شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Relax into it, and then you'll find that your sadness has its own sacredness.
[ترجمه گوگل]در آن آرام باشید، آنگاه خواهید دید که غم و اندوه شما تقدس خاص خود را دارد
[ترجمه ترگمان]خیالت راحت باشد، و بعد متوجه خواهی شد که غم و اندوه تو sacredness خودش را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Its criteria should have universality, inheritableness, practicability, factuality, common people's characters, innovativeness, eternalness and sacredness .
[ترجمه گوگل]معیارهای آن باید جهانی بودن، وراثت پذیری، عملی بودن، واقعی بودن، شخصیت مردم عادی، نوآوری، جاودانگی و قداست باشد
[ترجمه ترگمان]معیارهای آن باید جهان شمولی، inheritableness، practicability، factuality، شخصیت های عمومی مردم، نوآوری، eternalness و تقدس داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Buddhist and hindu doctrine of nonviolence expressing belief in the sacredness of all living creatures.
[ترجمه گوگل]دکترین بودایی و هندو در مورد خشونت پرهیز از اعتقاد به مقدس بودن همه موجودات زنده
[ترجمه ترگمان]آیین هندو و هندو بدون خشونت، اعتقاد به تقدس همه موجودات زنده را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Buddhist and Hindu doctrine of nonviolence expressing belief in the sacredness of all living creatures.
[ترجمه گوگل]دکترین بودایی و هندو در مورد خشونت پرهیزی که بیانگر اعتقاد به مقدس بودن همه موجودات زنده است
[ترجمه ترگمان]آیین هندو و هندو به عدم خشونت، اعتقاد به تقدس همه موجودات زنده را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of being sacred; holiness, sanctity, state of being hallowed

پیشنهاد کاربران

تقدس، قداست
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم sanc/sacr/secr
📌 این ریشه، معادل "holy" و "sacred" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "holy" یا "sacred" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 sanctuary: a ‘holy’ place of refuge or protection
🔘 sanctify: to make something ‘holy’ or sacred
🔘 sanction: an official approval, originally meaning to make ‘sacred’
🔘 sacred: considered ‘holy’ and deserving of reverence
🔘 sacrament: a religious rite considered ‘holy’
🔘 sacrifice: an offering made to a deity, considered ‘sacred’
🔘 sacrilegious: disrespectful toward something ‘sacred’
🔘 sacristy: a room in a church where ‘holy’ items are kept
🔘 sacrosanct: extremely ‘sacred’ and untouchable
🔘 consecrate: to declare something as ‘sacred’ or ‘holy’
🔘 desecrate: to treat something ‘holy’ with disrespect
🔘 execrate: to curse something as opposed to ‘holy’
🔘 sanctimonious: pretending to be morally ‘holy’ or superior
🔘 sacrificial: relating to giving up something for a ‘sacred’ purpose
🔘 sacristan: a person in charge of ‘sacred’ objects in a church

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : sacredness
✅️ صفت ( adjective ) : sacred
✅️ قید ( adverb ) : _
پاکی
سپندینگی
تقدس
قداست

بپرس