systems analysis

/ˈsɪstəmzəˈnæləsəs//ˈsɪstəmzəˈnæləsɪs/

(مهندسی) تجزیه و تحلیل سیستم ها، فراکافت سازگان ها، تحلیل سیستم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: systems analyst (n.)
(1) تعریف: the quantitative study and analysis of an operation or activity to decide how its purposes and objectives can best be achieved.

(2) تعریف: the analysis that determines how a computer or computer system can facilitate this achievement.

جمله های نمونه

1. Energy systems analysis, heat pump control and applications.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل سیستم های انرژی، کنترل پمپ حرارتی و کاربردها
[ترجمه ترگمان]تحلیل سیستم های انرژی، کنترل پمپ حرارتی و برنامه های کاربردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Where data analysis differs from conventional systems analysis is that it separates the data structures from the applications which use them.
[ترجمه گوگل]جایی که تجزیه و تحلیل داده ها با تجزیه و تحلیل سیستم های معمولی متفاوت است این است که ساختار داده ها را از برنامه هایی که از آنها استفاده می کنند جدا می کند
[ترجمه ترگمان]جایی که تجزیه و تحلیل داده ها با آنالیز سیستم های مرسوم متفاوت است، این است که ساختارهای داده را از برنامه های کاربردی که از آن ها استفاده می کنند، جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is related to marketing and systems analysis literature and practice with the aim of establishing deficiencies and proposing future research directions.
[ترجمه گوگل]این امر به ادبیات بازاریابی و تجزیه و تحلیل سیستم ها و عملکرد با هدف ایجاد کاستی ها و پیشنهاد جهت گیری های تحقیقاتی آینده مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]این مربوط به بازاریابی و تحلیل سیستم ها و عمل با هدف ایجاد کاستی و پیشنهاد جهت تحقیقات آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Here systems analysis has helped considerably.
[ترجمه گوگل]در اینجا تجزیه و تحلیل سیستم کمک قابل توجهی کرده است
[ترجمه ترگمان]در اینجا تحلیل سیستم ها به طور قابل توجهی کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many of the concepts of systems analysis, useful in management theory as well as in computer technology, spilled over into adjacent areas.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مفاهیم تجزیه و تحلیل سیستم ها، که در تئوری مدیریت و همچنین در فناوری کامپیوتر مفید هستند، به مناطق مجاور سرایت کردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مفاهیم تحلیل سیستم ها، مفید در نظریه مدیریت و همچنین در فن آوری کامپیوتر، به مناطق مجاور ریخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Both systems analysis, programming, or system management must be based on the basis of data management.
[ترجمه گوگل]هر دو تجزیه و تحلیل سیستم، برنامه نویسی یا مدیریت سیستم باید بر اساس مدیریت داده ها باشد
[ترجمه ترگمان]هر دو سیستم تحلیل، برنامه نویسی، یا مدیریت سیستم باید براساس مدیریت داده ها باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Product analysis includes techniques such as product breakdown, systems analysis, systems engineering, value engineering, value analysis, and functional analysis.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل محصول شامل تکنیک هایی مانند تجزیه محصول، تجزیه و تحلیل سیستم، مهندسی سیستم، مهندسی ارزش، تجزیه و تحلیل ارزش و تحلیل عملکردی است
[ترجمه ترگمان]آنالیز محصول شامل تکنیک هایی مانند تجزیه محصول، تحلیل سیستم ها، مهندسی سیستم ها، مهندسی ارزش، آنالیز ارزش و آنالیز تابعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We need a comprehensive systems analysis.
[ترجمه گوگل]ما به یک تحلیل جامع سیستم نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]ما به یک تجزیه و تحلیل سیستم های جامع نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The article thinks systems analysis method agrees with the research of pair of industry gradual progress.
[ترجمه گوگل]این مقاله فکر می‌کند که روش تحلیل سیستم‌ها با تحقیق جفت پیشرفت تدریجی صنعت مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]مقاله فکر می کند که روش تجزیه و تحلیل سیستم ها با تحقیقات یک جفت از پیشرفت تدریجی صنعت موافقت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Software life cycle, software engineering concepts, systems analysis phase of life cycle.
[ترجمه گوگل]چرخه عمر نرم افزار، مفاهیم مهندسی نرم افزار، مرحله تجزیه و تحلیل سیستم از چرخه حیات
[ترجمه ترگمان]چرخه حیات نرم افزار، مفاهیم مهندسی نرم افزار، فاز تحلیل سیستم ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Systems analysis was, after all, an economists'technique.
[ترجمه گوگل]به هر حال، تحلیل سیستم ها یک تکنیک اقتصاددانان بود
[ترجمه ترگمان]به هر حال، تحلیل سیستم ها، یک تکنیک اقتصاددانان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In Section 2 some critical comments were made of conventional systems analysis.
[ترجمه گوگل]در بخش 2 برخی از نظرات انتقادی در مورد تجزیه و تحلیل سیستم های مرسوم ارائه شد
[ترجمه ترگمان]در بخش ۲ برخی از نظرات انتقادی از آنالیز سیستم های مرسوم صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Systems analysis in general - and data analysis is a branch of systems analysis - is an art, not an exact science.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل سیستم ها به طور کلی - و تجزیه و تحلیل داده ها شاخه ای از تجزیه و تحلیل سیستم ها است - یک هنر است، نه یک علم دقیق
[ترجمه ترگمان]تحلیل سیستم ها به طور کلی - و آنالیز داده ها شاخه ای از تحلیل سیستم ها است - یک هنر است، نه یک علم دقیق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This technique has had a great deal of impact in computer programming where it in systems analysis and design.
[ترجمه گوگل]این تکنیک تأثیر زیادی در برنامه نویسی رایانه ای داشته است، جایی که در تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم ها قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این تکنیک تاثیر زیادی در برنامه نویسی کامپیوتر داشته است که در آن طراحی و طراحی سیستم ها انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] تجزیه و تحلیل سیستم ها، تجزیه و تحلیل نظام ها

انگلیسی به انگلیسی

• checking the possibilities for computing a project and preparing a computed infrastructure

پیشنهاد کاربران

بپرس