sure footed


در گفتگوی اسب ثابت قدم، رو نرو، بی لغزش، ثابت قدم، بی لغزش، دارای گامهای ثابت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: sure-footedly (adv.), sure-footedness (n.)
• : تعریف: not liable to trip, stumble, or fall.

- a sure-footed mountain climber
[ترجمه گوگل] یک کوهنورد مطمئن
[ترجمه ترگمان] یک کوهنورد باتجربه در کوهستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. My horse is small but wiry and sure-footed.
[ترجمه گوگل]اسب من كوچك است اما كشيك و مطمئن
[ترجمه ترگمان]اسبم کوچک اما قوی و تیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Labour Party was growing increasingly sure-footed.
[ترجمه گوگل]حزب کارگر به طور فزاینده ای مطمئن تر می شد
[ترجمه ترگمان]حزب کارگر به طور فزاینده ای در حال افزایش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And he had felt so light, so sure-footed, so approved, so anchored.
[ترجمه گوگل]و او خیلی سبک، خیلی مطمئن، تایید شده، خیلی لنگر احساس کرده بود
[ترجمه ترگمان]و خیلی احساس سبکی می کرد، خیلی مطمئن بود، خیلی پا پا داشت، پس لنگر انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Except only in dreams would we be that flexible and sure-footed.
[ترجمه گوگل]مگر فقط در رویاها ما آنقدر انعطاف پذیر و مطمئن خواهیم بود
[ترجمه ترگمان]به جز اینکه فقط در رویا، این گونه انعطاف پذیر و مطمئن باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If the podiatrist were located in the car dealership, we could be sure-footed about one of our biggest investments.
[ترجمه گوگل]اگر متخصص پا در نمایندگی خودرو مستقر می شد، می توانستیم در مورد یکی از بزرگترین سرمایه گذاری های خود مطمئن باشیم
[ترجمه ترگمان]اگر the در نمایندگی اتوموبیل قرار داشتند، ما می توانیم به یکی از بزرگ ترین سرمایه گذاری مان پا بگذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dominguez not only kicked superbly but darted in and out of tackles with sure-footed dexterity.
[ترجمه گوگل]دومینگوئز نه تنها عالی ضربه زد، بلکه با چابکی مطمئن به درون و بیرون تکل می زد
[ترجمه ترگمان]Dominguez نه تنها لگدی به او زده بود بلکه با چابکی و چابکی به داخل و عقب پرتاب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Surefooted enchantment now requires Fel Iron Rod ( was Runed Eternium Rod ).
[ترجمه گوگل]جادوی Surefoted اکنون به میله آهنی Fel (Runed Eternium Rod) نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر طلسم surefooted به Fel (was Eternium)نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In my opinion, surefooted growing is the best way which I wanted.
[ترجمه گوگل]به نظر من، رشد مطمئن بهترین راهی است که می خواستم
[ترجمه ترگمان]به نظر من، بی لغزش از بهترین راهی است که من می خواستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Surefooted (Survival) now reduces the duration of movement impairing effects by 10/20/30% (instead of resist % chance).
[ترجمه گوگل]Surefooted (Survival) اکنون مدت اثرات مختل حرکت را 10/20/30٪ کاهش می دهد (به جای مقاومت در برابر شانس)
[ترجمه ترگمان]surefooted (بقا)در حال حاضر مدت زمان آسیب رساندن به اثرات را تا ۱۰ \/ ۲۰ درصد کاهش می دهد (به جای مقاومت در برابر شانس %)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Golda was too surefooted to tackle the president head - on .
[ترجمه گوگل]گلدا آنقدر مطمئن بود که نمی توانست با رئیس جمهور مقابله کند
[ترجمه ترگمان]Golda برای مهار سر رئیس جمهور بسیار دشوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Surefooted (Survival) now reduces the duration of movement impairing effects by 16/25/50% (instead of resist % chance). Moved from tier 4 to tier 2 and no longer increases hit chance.
[ترجمه گوگل]Surefooted (Survival) اکنون مدت اثرات مختل حرکت را 16/25/50٪ کاهش می دهد (به جای مقاومت در برابر شانس) از ردیف 4 به ردیف 2 منتقل شده و دیگر شانس ضربه را افزایش نمی دهد
[ترجمه ترگمان]surefooted (بقا)در حال حاضر مدت زمان آسیب رساندن به اثرات را تا ۱۶ \/ ۲۵ \/ ۵۰ % کاهش می دهد (به جای مقاومت در برابر شانس %) تغییر از ردیف ۴ به ردیف ۲ و دیگر افزایش شانس به دست نمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Enchant Boots - Surefooted : Permanently enchant boots to % snare and root resistance a 1 % bonus to hit.
[ترجمه گوگل]چکمه‌های Enchant - Surefooted: چکمه‌ها را به‌طور دائم تا درصد دام و مقاومت ریشه را مسحور کنید، یک درصد امتیاز برای ضربه زدن
[ترجمه ترگمان]چکمه های قهوه ای (surefooted): Permanently، boots enchant تا % snare و مقاومت ریشه یک پاداش ۱ % برای ضربه زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We are surefooted, we are believing, and we hand the precious Freedom Right, which we inherited, to future generations safely.
[ترجمه گوگل]ما مطمئن هستیم، ایمان داریم و حق گرانبهای آزادی را که به ارث برده‌ایم، به سلامت به نسل‌های آینده می‌سپاریم
[ترجمه ترگمان]ما surefooted هستیم، ما اعتقاد داریم، و ما آن آزادی ارزشمند را که به ارث برده ایم را برای نسل های آینده به سلامت به دست می آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you have a family, you will feel surefooted and warm.
[ترجمه گوگل]اگر خانواده داشته باشید، احساس امنیت و گرما می کنید
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک خانواده داشته باشید، احساس راحتی و لذت خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I'm surefooted and am an industrious, responsible person. I love translating and often enjoy the job.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم و فردی سخت کوش و مسئولیت پذیر هستم من عاشق ترجمه هستم و اغلب از این کار لذت می برم
[ترجمه ترگمان]من surefooted هستم و یک فرد فعال و مسئول هستم من عاشق ترجمه هستم و اغلب از این کار لذت می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a sure-footed person or animal can move easily over steep or uneven ground without falling.
not liable to stumble or fall; confident

پیشنهاد کاربران

ثابت قدم ( اسب و. . . ) �دارای گام های ثابت
�با اعتمادبه نفس�مصمم و توانا
فرزوچابکnimble
nimbleفرزو چابک

بپرس