subzero

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of zero.

جمله های نمونه

1. The film tells the true story of a group who survived in the Andes in sub-zero temperatures.
[ترجمه گوگل]این فیلم داستان واقعی گروهی را روایت می کند که در آند در دمای زیر صفر جان سالم به در برده اند
[ترجمه ترگمان]این فیلم داستان واقعی گروهی را بازگو می کند که در دماهای زیر صفر در کوهه ای آند به حیات خود ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Part of the M1 was closed for the second time in three days following a multiple pile-up in sub-zero temperatures.
[ترجمه گوگل]بخشی از M1 برای دومین بار در سه روز پس از انباشتگی چندگانه در دمای زیر صفر بسته شد
[ترجمه ترگمان]بخش ۱ برای دومین بار در سه روز پس از چند بار اضافی در دماهای زیر صفر بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Subzero temperatures in December and January can turn the ice as brittle as bone china.
[ترجمه گوگل]دمای زیر صفر در ماه های دسامبر و ژانویه می تواند یخ را به شکننده شدن چینی استخوان تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]دمای هوا در ماه دسامبر و ژانویه می تواند یخ را به عنوان شکننده چین تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Prisoners, unable to exercise outside in sub-zero temperatures, had been allowed longer in the recreation rooms.
[ترجمه گوگل]زندانیانی که نمی‌توانستند در هوای زیر صفر در بیرون ورزش کنند، مدت بیشتری در اتاق‌های تفریحی اجازه داشتند
[ترجمه ترگمان]زندانیان که قادر به ورزش در دماهای زیر صفر نبودند، بیش از این در اتاق های تفریحی مجاز بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. During previews, in sub-zero temperatures, the audiences were thin and seemed a little confused.
[ترجمه گوگل]در حین پیش نمایش، در دمای زیر صفر، مخاطبان لاغر بودند و کمی گیج به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]در طول previews، در دماهای زیر صفر، تماشاگران لاغر بودند و کمی گیج به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. MontBell markets specialized outdoor clothing, often designed for subzero weather or other extreme conditions.
[ترجمه گوگل]MontBell لباس های تخصصی در فضای باز را به بازار عرضه می کند که اغلب برای آب و هوای زیر صفر یا سایر شرایط شدید طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]بازارهای درحالظهور دارای لباس های مناسب در فضای باز هستند، که اغلب برای شرایط آب و هوا یا شرایط فوق العاده دیگر طراحی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Until now the hard discipline to follow through has rousted me outdoors on sub-zero days even before daylight.
[ترجمه گوگل]تا به حال، نظم و انضباط سختی که باید از آن پیروی کنم، در روزهای زیر صفر، حتی قبل از روشنایی روز، مرا در بیرون از خانه بیدار کرده است
[ترجمه ترگمان]تا به حال انضباط سخت برای پیروی از آن، حتی قبل از طلوع آفتاب، مرا در خارج از خانه باز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The 37-year-old took an overdose of painkillers and lay in sub-zero conditions with just a sleeping bag.
[ترجمه گوگل]این مرد 37 ساله بیش از حد از داروهای مسکن استفاده کرد و در شرایط زیر صفر فقط با یک کیسه خواب دراز کشید
[ترجمه ترگمان]این کودک ۳۷ ساله بیش از اندازه دارو مصرف کرده و در شرایط زیر صفر با یک کیسه خواب قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some of these projects will take you to subzero temperatures, and others will transport you miles above the Earth.
[ترجمه گوگل]برخی از این پروژه‌ها شما را به دمای زیر صفر می‌برند و برخی دیگر شما را کیلومترها بالاتر از زمین می‌برند
[ترجمه ترگمان]برخی از این پروژه ها شما را به دماهای بالاتر منتقل می کنند و برخی دیگر شما را مایل ها دورتر از زمین حمل خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even in summer the temperature is subzero here.
[ترجمه گوگل]حتی در تابستان دمای اینجا زیر صفر است
[ترجمه ترگمان]حتی در تابستان دما اینجا subzero
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Show me one person who enjoys a subzero day in February, and I'll show you a person who says each spring, "Forget the eggs Benedict. I'm going sailing. "
[ترجمه گوگل]یک نفر را به من نشان دهید که از یک روز زیر صفر در ماه فوریه لذت می برد، و من فردی را به شما نشان خواهم داد که هر بهار می گوید: "تخم مرغ ها را فراموش کن بندیکت من می روم قایقرانی "
[ترجمه ترگمان]یک نفر را به من نشان بده که در ماه فوریه از یک روز subzero لذت می برد، و یک نفر را به شما نشان خواهم داد که هر بهار می گوید \" eggs را فراموش کن \" من به قایقرانی می روم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When subzero temperatures start freezing the grapes, most of the water turns solid, leaving the sweet, fructose-laden and flavourful centre concentrated with aromas .
[ترجمه گوگل]هنگامی که دمای زیر صفر شروع به یخ زدن انگور می کند، بیشتر آب جامد می شود و مرکز شیرین، مملو از فروکتوز و طعم را با رایحه غلیظ می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی درجه حرارت subzero شروع به منجمد کردن انگور می کند، بیشتر آب جامد می شود و آن مرکز پر دار و پر کننده فروکتوز و flavourful را با رایحه مرطوب رها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Making his rounds on a subzero day, Dorjsuren, at right, sells firewood and coal in the ger districts east of downtown but returns to the steppe near Altanbulag every summer to tend his livestock.
[ترجمه گوگل]دورجسورن در سمت راست که در یک روز زیر صفر به گردش می‌پردازد، هیزم و زغال‌سنگ را در نواحی گر در شرق مرکز شهر می‌فروشد، اما هر تابستان برای مراقبت از دام‌های خود به استپ نزدیک آلتانبولاگ بازمی‌گردد
[ترجمه ترگمان]Making در روز subzero، در سمت راست، هیزم و زغال سنگ می فروشد و در مناطق ger شرق مرکز شهر گاز و زغال سنگ می فروشد، اما هر تابستان نزدیک Altanbulag به استپ برمی گردد تا از احشام خود مراقبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This past week has been spent in subzero temperatures in two wonderful cities: Beijing and Shanghai.
[ترجمه ali kale kiri] یکی از شخصیات های بازی ویدیویی مورتال کمبت به معنای زیر صفر یا یخ زده
|
[ترجمه گوگل]این هفته گذشته در دو شهر شگفت انگیز در دمای زیر صفر سپری شد: پکن و شانگهای
[ترجمه ترگمان]این هفته گذشته در دماهای subzero در دو شهر شگفت انگیز سپری شده است: پکن و شانگهای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

زیرِ صفر
زیر:sub صفر:zero
همچنین یکی از شخصیت های مجموعه بازی های مورتال کامبت
One of the Mortal Kombat characters that was present in the first series And it means below zero And my favorite character
به معنی زیر صفر
و یکی از شخصیت های مورتال کمبت
زیر صفر
یکی از شخصیت های مورتال کمبت
زیر صفر
زیر صفر
یکی از شخصیت های مورتال کومبات
زیرصفر ( دمای زیر صفر )

بپرس