straw

/ˈstrɒ//strɔː/

معنی: خس، نی، بوریا، پیزر، کاه، پوشال، حصیر، پوشال بستهبندی، ناچیز
معانی دیگر: نایزه، ماشوره، گوشوارک، نال، جگن، (برای نوشیدن) نی، هرچیز بی ارزش، پشیز، غاز، (کلاه و غیره) حصیری، کاهی، سبدی، (مخفف) رجوع شود به: straw man، به رنگ کاه، متمایل به زرد، زرد کم رنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: draw straws, grasp at a straw, grasp at straws, the last straw, the straw that broke the camel's back
(1) تعریف: a mass of grain stalks after drying and threshing, used as bedding or fodder for animals, for weaving hats and baskets, or for packing.

(2) تعریف: a single such stalk of grain.

(3) تعریف: a thin hollow tube of paper, plastic, or glass used to suck up liquids; drinking straw.

(4) تعریف: anything that is of little importance; trifle.

- He doesn't care a straw.
[ترجمه گیتی] پشیزی برایش ارزش قائل نیست.
|
[ترجمه Army] او به چیز بی ارزش اهمیت نمی دهد
|
[ترجمه فاطمه🥰] Qهیچ چیز برایش اهمیت چندانی ندارد
|
[ترجمه ناشناس] او بی شعور است
|
[ترجمه گوگل] حواسش به نی نیست
[ترجمه ترگمان] او به کاه اهمیتی نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or consisting of straw.

(2) تعریف: like straw, as in color or texture.

(3) تعریف: trifling or worthless.

جمله های نمونه

1. a straw in the wind
نشانه ای از آینده،هشدار

2. a jaunty straw hat with a red ribbon
کلاه حصیری شیک با روبان قرمز

3. the last straw (that breaks the camel's back)
آخرین کاه (که کمر شتر را می شکند)،رسیدن کارد به استخوان،تجاوز از حد

4. a wisp of straw
یک مشت کاه

5. cows wintering on straw
گاوهایی که در زمستان کاه می خورند

6. to braid a straw mat
حصیر بافتن

7. make bricks without straw
بدون وسایل لازم اقدام به کاری کردن

8. i don't care a straw
اصلا اهمیت نمی دهم.

9. their nests are built of straw
لانه های آنها از کاه ساخته شده است.

10. they strew the floor with straw
کف اتاق را با کاه پوشاندند.

11. to drink milk through a straw
با نی شیر نوشیدن

12. a hut that was roofed with straw
کلبه ای که بام آن از خس و خاشاک بود

13. his opinion is not worth a straw
عقیده ی او یک پول سیاه هم نمی ارزد.

14. this radio is not worth a straw
این رادیو یک پشیز هم نمی ارزد (به کفر ابلیس نمی ارزد).

15. not worth a damn (or a straw etc. )
کاملا بی ارزش

16. grasp (or clutch or catch) at a straw
به هر دری زدن،تلاش مذبوحانه کردن

17. It is the last straw that breaks the camel's back.
[ترجمه حیدر غبیشاوی] این آخرین اتفاق از اتفاقات کوچک بود ( قد یدونه کاه بود ) که باعث شدند تحمل او تمام شود.
|
[ترجمه گوگل]آخرین نی است که کمر شتر را می شکند
[ترجمه ترگمان]این آخرین کاه است که شتر را می شکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The old peasant is twisting pieces of straw into a rope.
[ترجمه حیدر غبیشاوی] دهقان پیر با پیچیاندن تکه های حصیر ( نی ) به هم طناب درست می کند.
|
[ترجمه گوگل]دهقان پیر در حال چرخاندن تکه های نی به طناب است
[ترجمه ترگمان]دهقان پیر تکه کاه را به طناب پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. A straw poll conducted at the end of the meeting found most people agreed with Mr Forth.
[ترجمه گوگل]یک نظرسنجی که در پایان جلسه انجام شد نشان داد که اکثر مردم با آقای فورث موافق بودند
[ترجمه ترگمان]یک نظرسنجی که در پایان این جلسه انجام شد نشان داد که اکثر مردم با آقای چهارم توافق کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The shed was roofed with dried straw.
[ترجمه گوگل]سوله با کاه خشک پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]کلبه با پوشال خشکیده و خشکیده پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. She drank her soda through a straw.
[ترجمه مبینا] او نوشابه خود را با نی نوشید
|
[ترجمه M] او نوشابه خود را از طریق نی نوشید
|
[ترجمه ؟؟؟] آن خانم نوشابه ی خود را با نی نوشید
|
[ترجمه 11] او ( دختر یا خانم ) نوشیدنی ( آب شیرین شده ) خود را بانی نوشیده بود
|
[ترجمه v] او نوشابه را با نی نوشید
|
[ترجمه a] او ( آن خانم ) نوشابه خود را با نی نوشید.
|
[ترجمه گوگل]او نوشابه خود را از طریق نی نوشید
[ترجمه ترگمان]She را از روی کاه نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Mr Straw issued a stern warning to those who persist in violence.
[ترجمه گوگل]آقای استراو به کسانی که در خشونت پافشاری می کنند هشدار جدی داد
[ترجمه ترگمان]آقای استراو هشدار جدی به کسانی صادر کرد که در خشونت اصرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خس (اسم)
brash, straw, lettuce, brush, hilding, brushwood, scobs, hangdog, stinkard

نی (اسم)
tube, cane, straw, pipe, fistula, bulrush, reed, junk, fife, sprit

بوریا (اسم)
rush, straw, bulrush, mat, matting, fescue

پیزر (اسم)
straw, bulrush, scobs

کاه (اسم)
pug, chaff, straw

پوشال (اسم)
chaff, straw, dunnage, staffing, sawdust, stubble, halm, haulm

حصیر (اسم)
straw, mat, matting, fescue

پوشال بسته بندی (اسم)
straw

ناچیز (صفت)
poor, little, vain, tiny, scrimp, trivial, straw, meager, potty, runty, negligible, fiddling, inconsiderable, insignificant, peppercorn, sparing, inconsequential, inappreciable, peddling, teeny, nugatory, picayune, piddling, pint-size, pint-sized, small-time

تخصصی

[عمران و معماری] کاه
[نساجی] کاه - پوشال - حصیر

انگلیسی به انگلیسی

• dry threshed grain stalks (used for bedding, animal fodder, basket weaving, etc.); single stalk of grain; hollow slender tube used to suck up liquids; something of little importance
of or pertaining to straw, made from dried threshed grain stalks; containing straw; pale yellow, straw-like in color; worthless, unimportant
straw is the dried, yellowish stalks from crops such as wheat or barley.
a straw is a thin tube of paper or plastic, which you drink through.
if you are clutching at straws, you are trying unusual or desperate methods to achieve something, often because other methods have failed.
if something is the last straw, it is the latest in a series of bad events, and makes you feel that you cannot bear any more.

پیشنهاد کاربران

در ادامه مطلب قبل، مثال دیگری از جابجایی دو حرف در یک واژه: مثلا�توار، تبار� در لری وپارسی تبدیل به�تریب tribe� در انگلیسی میشود به معنی اصل ونسب، خاندان، . . .
در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�سروتserut� به معنی کاه وکلش، ساقه خشک گندم وجو ومانند آن که کشاورزان بعد از درو محصول، آنها راجمع آوری، خرمن کوبی و خرد میکنندبرای علوفه وخوراک دامها. ای واژه کهن
...
[مشاهده متن کامل]
وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�استراstraw� به معنی کاه وکلش، پوشال، . . در زبان انگلیسی به کار میرود. در اینجا جابجایی دو حرف را داریم که در زبانهای ایرانی وآریایی معمول و رایج است مثل اسر در لری واوستایی و ارس در پهلوی یعنی جابجایی سین و ر، که به معنی اشک است ویا ملخ در فارسی ومخل در ارمنی یعنی جابجایی خ و لام، که جز زبانهای آریایی است. پس واژه�سروت�>استرا میشود. وهمچنین واژه ی دیگر درلری مرتبط با سروت، واژه کهن�سوالهsoala� است.

straw 4 ( n ) ( also drinking straw ) =a thin tube of plastic or paper that you suck a drink through
straw
straw 3 ( n ) e. g. straw hat
straw
straw 2 ( n ) e. g. a mattress filled with straw
straw
straw 1 ( n ) ( strɔ ) =stems of wheat or other grain plants that have been cut and dried.
straw
That's the straw that broke the camel's back
That's the last straw
دیگه صبرم تموم شد.
This was the last straw
یعنی این دیگ آخرین تیر خلاص بود و دیگه بدتر از این نمیشه
توی ریچ 4 میشه نی برای نوشیدن یعنی:
a long plastic or paper. tub for drinking from a glass or bottle
پوشالی
نی نوشیدنی یا پوشال
کاسه صبر لبریز شدن
هشدار
.
a thin hollow tube of paper or plastic for sucking drink from a glass or bottle.
straw
straw hat
کلاه حصیری
پوشال
در گیاه شناسی به معنی ساقه گیاه هم به کار می رود
در اسم ( noun ) و به تنهایی در جمله به معنی نی نوشیدنی است
( A long plastic or paper tube for drinking from a glass or bottle )
Last straw means the last in a series of bad things that happen.
نی نوش
لایک کنین گایز💙🌌
long plastic or paper tube for drinking from a glass or bottle
نِی نوشیدنی🍹
نی یا کاه
نی نوشیدنی. نی

نی برای نوشیدن مایعات مثل ابمیوه
A long plastic for drinking
نی برای نوشیدن
a long plastic or paper tube for drinking from a glass or bottle
نی نوشابه
A long plastic or paper tube for drinking
حصیر
straw hat
کلاه حصیری
نی نوشیدنی
My mother takes straw with her hands
بسته بندی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٣)

بپرس