stirrer

جمله های نمونه

1. magnetic stirrer
همزن مغناطیسی

2. He's such a stirrer!
[ترجمه گوگل]او چنین همزن است!
[ترجمه ترگمان]! عجب stirrer
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She got out the glass pitcher and stirrer.
[ترجمه گوگل]او پارچ شیشه ای و همزن را بیرون آورد
[ترجمه ترگمان] اون پارچ و stirrer رو برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lab-Plant has introduced a computer-controlled, electronic stirrer which can be programmed to perform a series of functions automatically and for long periods.
[ترجمه گوگل]Lab-Plant یک همزن الکترونیکی با کنترل کامپیوتر را معرفی کرده است که می تواند برای انجام یک سری عملکرد به صورت خودکار و برای مدت طولانی برنامه ریزی شود
[ترجمه ترگمان]آزمایشگاه - کارخانه یک سیستم کنترل کامپیوتری و کنترل الکترونیک را معرفی کرده است که می تواند برنامه ریزی شود تا مجموعه ای از توابع به طور خودکار و برای دوره های طولانی اجرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some ovens have a turntable and wave stirrers.
[ترجمه گوگل]برخی از اجاق ها دارای میز گردان و همزن موجی هستند
[ترجمه ترگمان]بعضی از کوره ها یک صفحه گردان و stirrers موج دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Arrange ice cubes, lemon straws, stirrer, etc.
[ترجمه گوگل]تکه های یخ، نی لیمو، همزن و غیره را بچینید
[ترجمه ترگمان]تکه های یخ مرتب شده، کاه لیمو، stirrer و غیره را مرتب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A heavy - duty magnetic stirrer, such as Cole - Parmer model is needed during the fluorination.
[ترجمه گوگل]یک همزن مغناطیسی سنگین مانند مدل Cole - Parmer در طول فلوئوراسیون مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن فلویور، به اضافه کردن فلویور، برای اضافه کردن فلویور، به اضافه کردن فلویور، نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A stirrer, which is movably arranged in the treatment space, is designed and dimensioned to stir to up particles located on the floor surface.
[ترجمه گوگل]یک همزن که به صورت متحرک در فضای درمان چیده شده است، به گونه ای طراحی و ابعاد داده شده است تا ذرات موجود در سطح کف را به هم بزند
[ترجمه ترگمان]stirrer که در فضای درمان قرار داده می شود طراحی و برای تحریک ذرات در سطح کف طراحی و اندازه گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A stirrer with jet function advantages of higher efficiency and lower energy consumption in mixing.
[ترجمه گوگل]یک همزن با عملکرد جت دارای راندمان بالاتر و مصرف انرژی کمتر در اختلاط است
[ترجمه ترگمان]A با مزایای عملکرد جت دارای کارایی بالاتر و مصرف انرژی کم تر در مخلوط کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Supporting all types of magnetic stirrer.
[ترجمه گوگل]پشتیبانی از انواع همزن مغناطیسی
[ترجمه ترگمان]حمایت از همه انواع stirrer های مغناطیسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A hollow type stirrer was designed and the dispersion characteristics in this mixed system was studied.
[ترجمه گوگل]یک همزن از نوع توخالی طراحی شد و ویژگی های پراکندگی در این سیستم مخلوط مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]نوع توخالی stirrer طراحی شد و خصوصیات پراکنش در این سیستم ترکیبی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Soybean stirrer is made of stainless steel, it makes the soybean grinding faster and more long-wearing.
[ترجمه گوگل]همزن سویا از فولاد ضد زنگ ساخته شده است و باعث می شود دانه سویا سریع تر و ماندگارتر شود
[ترجمه ترگمان]Soybean stirrer از فولاد ضد زنگ ساخته شده است و باعث می شود که دانه های سویا سریع تر و more شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The utility model relates to a heating stirrer for water-proof coating which is used for heating the polyvinylchloride daub and the factice, belonging to the heating device.
[ترجمه گوگل]مدل کاربردی مربوط به یک همزن حرارتی برای پوشش ضد آب است که برای گرم کردن داوب پلی وینیل کلراید و فاکتیس متعلق به دستگاه گرمایش استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی مربوط به یک stirrer گرمایش برای پوشش ضد آب است که برای گرم کردن یک daub و the که متعلق به دستگاه حرارت است، به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dry stirrer - Use steam or hot oil or electric heater to dry.
[ترجمه گوگل]همزن خشک - برای خشک کردن از بخار یا روغن داغ یا بخاری برقی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]- استفاده از بخار خشک و یا روغن داغ و یا بخاری الکتریکی برای خشک کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] همزن
[نساجی] همزن

انگلیسی به انگلیسی

• one who stirs; implement or device for stirring something
if you refer to someone as a stirrer, you mean that they deliberately cause trouble whenever they can; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس