someway

/ˈsʌmweɪ//ˈsʌmweɪ/

معنی: بطریقی، بیک نحوی
معانی دیگر: به طریقی، به وجهی، به نحوی از انحا (someways هم می گویند)، someways : بطریقی

بررسی کلمه

قید ( adverb )
مشتقات: someways (adv.)
• : تعریف: in some way; somehow.

- We'll get home someway.
[ترجمه گوگل] یه جوری به خونه میرسیم
[ترجمه ترگمان] زود به خانه می رسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Home. I'll go home. And I'll think of someway to get him back. After all, tomorrow is another day.
[ترجمه گوگل]صفحه اصلی من به خانه می روم و من به راهی فکر خواهم کرد که او را برگردانم بالاخره فردا روز دیگری است
[ترجمه ترگمان]به خانه من به خانه خواهم رفت و به یک راهی فکر می کنم که او را پس بگیرم هر چه باشد، فردا یک روز دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't worry - I'll get there someway.
[ترجمه گوگل]نگران نباش - من به هر حال به آنجا خواهم رسید
[ترجمه ترگمان]نگران نباش - یه راهی پیدا می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To sit back hoping that someday, someway, someone will make things right is to go on feeding the crocodile, hoping he will eat you last - but eat you he will. Ronald Reagan
[ترجمه گوگل]عقب نشستن به امید اینکه روزی، جایی، کسی اوضاع را درست کند، این است که به غذا دادن به کروکودیل ادامه دهیم، به این امید که او آخرین بار تو را بخورد - اما تو را خواهد خورد رونالد ریگان
[ترجمه ترگمان]ای کاش که یه روزی یه روزی یه کسی بتونه چیز درست کنه و به the غذا بده، به این امید که آخرین بار تو رو بخورد - اما تو رو می خوره رونالد ریگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We'll have to have someway to assure them that the data is secure.
[ترجمه گوگل]ما باید راهی داشته باشیم تا به آنها اطمینان دهیم که داده ها امن هستند
[ترجمه ترگمان]باید یه راهی برای اطمینان دادن بهشون داشته باشیم که اطلاعات امن باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is there someway I can repay you for this?
[ترجمه گوگل]آیا راهی وجود دارد که بتوانم این کار را به شما جبران کنم؟
[ترجمه ترگمان]راهی هست که بتونم جبران کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It'seems out of harmony someway, with the beauty and promise of the day.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد با زیبایی و نوید روز هماهنگ نیست
[ترجمه ترگمان]طوری به نظر می رسد که با زیبایی و نوید روز به نحوی هماهنگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Someway, he has never thought of Katie as being young, and a bride.
[ترجمه گوگل]به هر حال، او هرگز به کیتی جوان و عروس فکر نکرده است
[ترجمه ترگمان]someway، او تا به حال به کتی و عروس و عروس فکر نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Someway let me know, you want me girl.
[ترجمه گوگل]یه جوری بهم خبر بده تو منو میخوای دختر
[ترجمه ترگمان]someway بهم خبر بده، تو من را میخوای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'll go home, and I'll think of someway to get him back.
[ترجمه گوگل]من به خانه می روم و به راهی فکر می کنم که او را برگردانم
[ترجمه ترگمان]به خانه می روم، و به یک راهی فکر می کنم که او را پس بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He can someway ( s ) find excuse.
[ترجمه گوگل]او می تواند به هر طریقی بهانه پیدا کند
[ترجمه ترگمان]او می تواند (ها)بهانه ای پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Someway, I dont know how, shell bring her love to me.
[ترجمه گوگل]به هر حال، من نمی دانم چگونه، پوسته عشق او را به من می آورد
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چطور او را با من دوست خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At least 15 people in this world love you someway.
[ترجمه گوگل]حداقل 15 نفر در این دنیا شما را دوست دارند
[ترجمه ترگمان]حداقل ۱۵ نفر در این دنیا به قدر شما را دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At least 15 people in this world love you in someway.
[ترجمه گوگل]حداقل 15 نفر در این دنیا به نوعی شما را دوست دارند
[ترجمه ترگمان]حداقل ۱۵ نفر در این دنیا به نحوی شما را دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dant è s struck with the sharp end of his pickaxe, which entered someway between the interstices.
[ترجمه گوگل]دانت با نوک تیز کلنگش برخورد کرد که به نحوی بین فاصله ها وارد شد
[ترجمه ترگمان]این دانته با نوک sharp که بین شکاف و interstices وارد شده بود یکه خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بطریقی (قید)
somehow, someway, someways

بیک نحوی (قید)
someway, someways

انگلیسی به انگلیسی

• in some manner, by some method
you use someway to indicate that you will do something or that something will happen in a way that you have not decided on yet; used in informal american english.

پیشنهاد کاربران

از طرفی - تا حدودی - میشه گفت
بفهمی نفهمی . . . . . . . . .

بپرس