sleep on sth

پیشنهاد کاربران

I'm going to sleep on it
قرار است روی این مسئله فکر بکنم
صبر کردن برای گرفتن یک تصمیم تا روز بعد ( بعد اینکه استراحت کردید و وقت بیشتری برای فکر کردن درباره اش داشتید. )
مثال : I'll admit it, i slept on him and regret it
گرفتن تصمیمی را به فردا موکول کردن
Wait to make a decision until the next day after you have rested and had more time to think=معنی انگلیسی
Let me sleep on it and give you an answer tomorrow=مثال
به تاخیر انداختن یک تصمیم تا فردا
بر روی چیزی فک کردن

بپرس