94 1577 100 1 sit up 1- (از حالت خوابیده) به حالت نشسته درآمدن، در بستر نشستن 2- صاف نشستن، ور نشستن، شق نشستن 3- (جانور) روی دو پانشستن (دستان در جلو سینه) 4- بیدار نشستن، به بستر نرفتن 5- (عامیانه) ناگهان واقف یا هشیار شدن بررسی کلمه sit up اسم ( noun )حالات: sit-ups• : تعریف: an exercise for the stomach muscles, in which one lies flat on one's back and then sits up without bending the legs and without support from the arms. واژه sit up در جمله های نمونه 1. She started to sit up, grimaced, and sank back weakly against the pillow. [ترجمه ترگمان]او شروع به نشستن کرد، چهرهاش درهم رفت، و با صدای ضعیفی در برابر بالش فرو رفت [ترجمه گوگل]او شروع به نشستن کرد، خجالت کشید، و ضعیف در برابر بالش فرو رفته [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. These protests have really made the government sit up and take notice . [ترجمه ترگمان]این اعتراضات واقعا باعث شدهاست که دولت بنشیند و توجه کند [ترجمه گوگل]این اعتراضات واقعا باعث شده که دولت به نشستن برسد و توجه کند [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. He told the children to sit up and not slouch. [ترجمه ترگمان]به بچهها گفت که بنشینند و لم نکنند [ترجمه گوگل]او به بچه ها گفت که به نشستن و نه لگد زدن [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 4. We would sit up all night exchanging profundities. [ترجمه ترگمان]ما تمام شب را صرف رد و بدل میکنیم [ترجمه گوگل]ما تمام شب را می گذرانیم تا عمیق را مبادله کنیم [ترجمه شما] ... معنی عبارات مرتبط با sit up به فارسی sit up or situpدراز نشست، ورزش شکم (از حالت خوابیده به حالت نشسته در آمدن بدون کمک دست ها)، بخواب و بنشین | sit up or situp | sit well with | sitar | sitcom | site | معنی کلمه sit up به انگلیسی sit up• sit in an upright position; sit; stay awake late; be amazed sit up and take notice• wake up, become alert; be amazed, be astounded sit up را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران 😍😍😍fati khanoom😘😘😘 (نرمش) درازونشست Zahra صاف بشین زهرا عزیزی صاف بشین محمود هاشی دراز و نشست مهسا خطاب به کسی که دراز کشیده میگیم sit upپاشو بشین میلاد علی پور از درازکش، به نشسته درآمدن رامین نعیمی بیدار ماندن. The launch was small, so they could not all sleep Most men sat up all night. Maryam Fathi درون جا(رخت خواب) نشستن Farhood بیدار نشستن، در بستر نشستنHe sat up very late that night, studying معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها توحيد > فانوس طوس توحيد > اللهم یسرو و لا تعسر توحيد > الله معک توحيد > دکترین Mersedeh > playing chess Mersedeh > coin collecting Mani > Some great ones Figure > marshland نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته Farhoodپارسا میریوسفیDark Light امین آریاFigureمحمد حاتمی نژادمحمدرضا ایوبی صانعヴァヒド فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست نگون اقبال صحنه نبرد یک غازی غلتید عجل الله تعالی فرجه طبل غازی