singularity

/ˌsɪŋɡjʊˈlærɪti//ˌsɪŋɡjʊˈlærɪti/

معنی: شگفتی، غرابت، یکتایی، انفرادی، منحصر بفردی، تکینی
معانی دیگر: شگرفی، جنبه ی فوق العاده، چیز استثنایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: singularities
(1) تعریف: the fact or condition of being singular.
متضاد: multiplicity
مشابه: individuality

(2) تعریف: an unusual trait or quality.
مشابه: peculiarity, specialty

- His stutter was a singularity that he wanted to rid himself of.
[ترجمه س.م.] لکنت او ویژگی منحصربفردی بود که میخواست خود را از شر آن خلاص کند.
|
[ترجمه گوگل] لکنت او یک تکینگی بود که می خواست خود را از شر آن خلاص کند
[ترجمه ترگمان] لکنت زبان او تنها چیزی بود که او می خواست خودش را از شر آن خلاص کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Singularity is almost invariably a clue. The more featureless and commonplace a crime is, the more difficult is it to bring it home.
[ترجمه دکتر محمدشکیبی نژاد] سخت ترین موضوع آن است که سرنخ یک جنایت فجیع را در خانه پیدا کنند.
|
[ترجمه گوگل]تکینگی تقریباً همیشه یک سرنخ است هر چه جنایت بی خاصیت تر و رایج تر باشد، آوردن آن به خانه دشوارتر است
[ترجمه ترگمان]singularity تقریبا همیشه سر نخ است هر چیزی که در هر صورت و هر چیز پیش پاافتاده و بی شکل باشد، دشوارتر است که آن را به خانه بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He had an attractive singularity of viewpoint.
[ترجمه Sophie] او دیدگاه جذاب ِمنحصربه فردی داشت
|
[ترجمه گوگل]او از دیدگاه منحصر به فرد جذابی برخوردار بود
[ترجمه ترگمان]نقطه ضعفی جذاب داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He has been behaving with great singularity.
[ترجمه گوگل]او با تکینگی زیادی رفتار کرده است
[ترجمه ترگمان]او در حال رفتار کردن با یک نقطه تکین بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One cannot fail to be struck by the singularity of his sculptures.
[ترجمه گوگل]نمی توان از تکینگی مجسمه های او شگفت زده نشد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها نمی تواند از منحصر به فرد مجسمه های او ضربه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the following sections and chapters the singularity and global structure of particular solutions will be analysed in more detail.
[ترجمه گوگل]در بخش‌ها و فصل‌های بعدی تکینگی و ساختار کلی راه‌حل‌های خاص با جزئیات بیشتری تحلیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در بخش های بعدی و فصل، نقاط منحصر به فرد و ساختار کلی راه حل های خاص با جزییات بیشتری مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As such a singularity is approached, some physical quantities diverge and all observers feel unbounded tidal forces.
[ترجمه گوگل]با نزدیک شدن به چنین تکینگی، برخی از کمیت های فیزیکی واگرا می شوند و همه ناظران نیروهای جزر و مدی نامحدودی را احساس می کنند
[ترجمه ترگمان]با نزدیک شدن این نقطه تکین، برخی کمیت های فیزیکی از هم دور می شوند و همه ناظران احساس نیروی جزر و مدی را احساس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He is just trying to assert his singularity as a writer.
[ترجمه دکتر محمدشکیبی نژاد] B با راهکار کپی کردن تلاش یک نویسنده مکرراً میکند.
|
[ترجمه گوگل]او فقط در تلاش است تا تکینگی خود را به عنوان یک نویسنده اثبات کند
[ترجمه ترگمان]او فقط سعی دارد نقطه تکین خود را به عنوان یک نویسنده بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A few young composers spotted Magnard's singularity.
[ترجمه گوگل]چند آهنگساز جوان به تکینگی مگنارد پی بردند
[ترجمه ترگمان]چند تا از آهنگسازان جوان singularity Magnard را تشخیص دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All three types of singularity are found in colliding plane wave solutions.
[ترجمه گوگل]هر سه نوع تکینگی در راه حل های موج صفحه برخوردی یافت می شود
[ترجمه ترگمان]هر سه نوع منحصر به فرد در برخورد با راه حل های موج هواپیما یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Usually this will be a scalar polynomial curvature singularity, but a large class of significant exceptions occurs.
[ترجمه گوگل]معمولاً این یک تکینگی انحنای چند جمله ای اسکالر خواهد بود، اما کلاس بزرگی از استثناهای قابل توجه رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]معمولا این یک نقطه تکین عددی است، اما طبقه بزرگی از استثناهای قابل توجهی روی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The eye seeks and recognises the singularity of a symmetrical pair.
[ترجمه گوگل]چشم به دنبال و تشخیص تکینگی یک جفت متقارن است
[ترجمه ترگمان]چشم، منحصر به فرد یک جفت متقارن را تشخیص می دهد و تشخیص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The infinite singularity in the response would not occur in a practical circuit because of inevitable resistive loss.
[ترجمه گوگل]تکینگی بی نهایت در پاسخ در یک مدار عملی به دلیل از دست دادن مقاومتی اجتناب ناپذیر رخ نمی دهد
[ترجمه ترگمان]نقطه تکین نامحدود در پاسخ به دلیل تلفات مقاومتی اجتناب ناپذیر در یک مدار عملی رخ نخواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, there is a curvature singularity at.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک تکینگی انحنای در وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک نقطه تکین انحنا در آن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They contain the usual coordinate singularity on the hypersurface but, for this class, this is not a curvature singularity.
[ترجمه گوگل]آنها حاوی تکینگی مختصات معمول در ابرسطح هستند، اما برای این کلاس، این یک تکینگی انحنای نیست
[ترجمه ترگمان]آن ها حاوی singularity مختصات معمول در the هستند، اما برای این کلاس، این یک نقطه منحصر بفرد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The mathematical singularity arises because the set of coordinates imposed everywhere is best suited to regions of small curvature.
[ترجمه گوگل]تکینگی ریاضی به این دلیل به وجود می‌آید که مجموعه مختصاتی که در همه جا اعمال می‌شود برای مناطق با انحنای کوچک مناسب‌تر است
[ترجمه ترگمان]نقطه تکین ریاضی ناشی می شود زیرا مجموعه مختصات که در همه جا اعمال می شود برای مناطق انحنای کوچک مناسب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شگفتی (اسم)
amazement, astonishment, marvel, singularity, prodigy

غرابت (اسم)
eccentricity, singularity, originality, curiosity, strangeness, weirdness, quirkiness, peculiarity, queerness, freakery, kink

یکتایی (اسم)
singularity, oneness, uniqueness

انفرادی (اسم)
singularity

منحصر بفردی (اسم)
singularity

تکینی (اسم)
singularity

تخصصی

[شیمی] تکینی
[برق و الکترونیک] ویژگی، انفرادی
[ریاضیات] تکینی

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being singular, uniqueness; peculiarity, unique or individual quality

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : single / singularize
✅️ اسم ( noun ) : single / singleness / singular / singularity
✅️ صفت ( adjective ) : single / singular
✅️ قید ( adverb ) : singly / singularly
singularity
یِکینِگی
تکینگی
تک بودن
منحصربه فرد بودن
تنهایی
منفردی
سینگولاریتی به زبان ساده یک زمان است. زمانی که ما دیگر قادر به پیشگویی روند دنیا نخواهیم بود. زمانی که هوش ماشین از هوش انسان پیشی خواهد گرفت. نامیرایی انسان تا سال 2050 دست یافتنی می شود. "ری کورزویل"
singularity ( ریاضی )
واژه مصوب: تکینگی
تعریف: ← نقطۀ تکین
تجرد
( با لغت مجرد که در تضاد با لغت تاهل استفاده میشه اشتراک لفظی و معنایی داره و معنای تنها و یک دانه بودن میده )
در علم فناوری و هوش مصنوعی از هوش بشر پیشی گرفته و منجر به تغییرات شگرف یا حتی پایان تمدن بشری بشودکه در موضوع فراهوش یا یکتایی که درسال۲۰۴۵میلادی پیش بینی نموده, فون نویمان درسال۱۹۵۸ اولین نظریه پرداز بود وبواقع بسیاری از از این نظریه به واقعیت تا امر طبق آنچه ری کوروزویل این نظریه را به تمام علوم نیز تیری داده. . . بفرض انسانها در۵۰سال قبل هیچ زمانی نمی توانست فکر کند که با تکنولوژی بتواند خودش از روی زمین بمانند پرندگان پرواز کند یا سیستم مخابرات 5G جای نوارهای پانچ شده و تلکس را بگیرد و با چند کلیک فایل مختلف را بهم مبدل و به چند هزارم ثانیه از یک قاره ب قاره دیگر ارسال نماید. . . این نظریه با نظریه جالب و پیچیده Stephen William Hawking با نظریه های جالب زندگی ابدی و همچنین هوش مصنوعی را خطر بسیار جدی برای نوع بشریت می دانست. . .
اگر Singularity میگوییم یکتایی و منحصر بفرد بودن انتهای بشریت را نشانه گرفته گرچه این موضوع بازهم در دست انسانها هست. . .
نگاه کنید⬇️
یکتایی
منحصر به فردی
فردیت
solo منحصر بفردی
At least you let go of emotion
حداقل از احساس مایه میذاشتی
مجاز بودن این کیفیت مایه میذاشتی

تکینه شدگی
یکسان شدگی ، یکسانگی
تکسان شدگی ، تکسانگی

. [countable] technical an extremely small point in space that contains an extremely large amount of material and which does not obey the usual laws of nature, for example a black hole or the point at the beginning of the universe

تکینگی ( عمران - سازه )
بی همتایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس