siesta

/sɪˈestə//sɪˈestə/

معنی: خواب نیمروز، قیلوله
معانی دیگر: خواب بعد از ناهار، چرت بعد از ظهر، خواب بعدازظهر کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a rest or nap, esp. in Spanish-speaking countries, during the hottest afternoon hours following the midday meal.
مشابه: nap

جمله های نمونه

1. I went upstairs for my afternoon siesta.
[ترجمه گوگل]برای استراحت بعد از ظهرم به طبقه بالا رفتم
[ترجمه ترگمان]برای خواب بعدازظهر به طبقه بالا رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lots of people were taking a short siesta in the shade.
[ترجمه S.P.Z] بسیاری از مردم در زیر سایه چرت کوتاهی می زنند
|
[ترجمه گوگل]افراد زیادی در سایه استراحت کوتاهی داشتند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در سایه چرت کوتاهی چرت می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They have a siesta during the hottest part of the day.
[ترجمه گوگل]آنها در گرمترین بخش روز استراحت می کنند
[ترجمه ترگمان]تو گرم ترین قسمت روز یه خواب بعدازظهر هم دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She missed Spain and the languor of a siesta on a hot summer afternoon.
[ترجمه گوگل]او دلتنگ اسپانیا و کسالت یک استراحت در یک بعد از ظهر گرم تابستانی بود
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر گرم تابستانی، او اسپانیا و رخوت خواب بعدازظهر را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Less robust persons might need a siesta, but Eva worked right through from dawn till dusk.
[ترجمه گوگل]افراد کمتر قوی ممکن است نیاز به استراحت داشته باشند، اما اوا از صبح تا غروب کار می کرد
[ترجمه ترگمان]افراد قوی کمتری شاید به خواب بعدازظهر نیاز داشتند اما اوا تا غروب آفتاب درست کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If I did have a siesta it was always a very short one.
[ترجمه گوگل]اگر یک سیستا داشتم، همیشه خیلی کوتاه بود
[ترجمه ترگمان]اگر خواب بعدازظهر داشتم، همیشه خیلی کوتاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Only I have closed the shop for siesta, and I wanted to talk to you about my husband.
[ترجمه گوگل]فقط من مغازه را به خاطر سیستا بسته ام و می خواستم در مورد شوهرم با شما صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]فقط برای خواب بعدازظهر مغازه را بستم و می خواستم در مورد شوهرم با شما صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Everyone pretended Clarisa was simply taking a siesta.
[ترجمه گوگل]همه وانمود کردند که کلاریسا به سادگی در حال استراحت است
[ترجمه ترگمان]همه وانمود می کردند که داشتند چرت می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Madame Frenard was taking her siesta and the house had a strange empty silence that frightened her.
[ترجمه گوگل]مادام فرنار در حال استراحت بود و خانه سکوت خالی عجیبی داشت که او را می ترساند
[ترجمه ترگمان]خانم Frenard داشت چرت می زد و خانه سکوت عجیبی داشت که او را می ترساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was going upstairs for his siesta.
[ترجمه گوگل]او برای استراحت خود به طبقه بالا می رفت
[ترجمه ترگمان]برای خواب بعدازظهر به طبقه بالا می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "Siesta" is the best example of work from Storni's early period.
[ترجمه گوگل]«سیستا» بهترین نمونه از آثار دوران اولیه استورنی است
[ترجمه ترگمان]\"Siesta\" بهترین نمونه کار از دوران اولیه Storni است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After the siesta, shops began to open and normal rhythms were resumed.
[ترجمه گوگل]پس از استراحت، مغازه ها شروع به باز کردن کردند و ریتم های عادی از سر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]بعد از خواب بعدازظهر، مغازه ها باز شروع به باز کردن ریتم عادی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This was the heat of the day, the siesta time, when she liked to be alone and relax.
[ترجمه گوگل]این گرمای روز بود، زمان استراحت، زمانی که او دوست داشت تنها باشد و استراحت کند
[ترجمه ترگمان]این گرمای روز، بعد از خواب بعدازظهر، وقتی که دوست داشت تنها باشد و استراحت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Follow the locals, when abroad, and have a siesta indoors.
[ترجمه گوگل]وقتی در خارج از کشور هستید، مردم محلی را دنبال کنید و در داخل خانه استراحت کنید
[ترجمه ترگمان]از افراد محلی پیروی کنید، در حالی که در خارج از کشور، و در داخل خانه یک چرت نیمروزی داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. All the churches are closed for lunch and siesta.
[ترجمه گوگل]تمام کلیساها برای ناهار و استراحت بسته هستند
[ترجمه ترگمان]تمام کلیساها برای ناهار و بعدازظهر تعطیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خواب نیمروز (اسم)
nap, siesta

قیلوله (اسم)
siesta

انگلیسی به انگلیسی

• afternoon rest or nap (spanish)
a siesta is a short sleep that people have in the early afternoon in hot countries.

پیشنهاد کاربران

تفاوت ریزی که با nap داره اینه که از این واژه بیشتر برای کشورهای گرمسیری استفاده میشه.
خواب نیمروز، قیلوله

بپرس