shorty

/ˈʃɔːrti//ˈʃɔːti/

معنی: خپله
معانی دیگر: (عامیانه - شخص یا چیز) کوتاه، کوتوله

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: shorties
• : تعریف: (informal) a noticeably or exceptionally short person or thing.

جمله های نمونه

1. That coat reaches your ankles, shorty!
[ترجمه گوگل]اون کت به مچ پات میرسه شورت!
[ترجمه ترگمان]! \"اون کت به مچ پات میرسه،\" کوتوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was nicknamed Shorty because he was so tall!
[ترجمه گوگل]به او لقب کوتاهی داده اند زیرا قد بلندی داشت!
[ترجمه ترگمان]به \"شرتی\" لقب داده بود چون اون خیلی قد بلند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Shawna says she's gonna be having my shorty.
[ترجمه گوگل]شاونا می گوید که او شورت من را می خورد
[ترجمه ترگمان]شانا میگه میخواد \"شورتی\" من رو داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Shorty was also a good guide and mentor for a growing lad, as good a father as any man could want.
[ترجمه گوگل]شورتی همچنین راهنمای و مربی خوبی برای پسر بچه ای بود که در حال رشد بود، پدر خوبی که هر مردی می خواست
[ترجمه ترگمان]شرتی \" هم راهنمای خوبی برای یک پسر بزرگ بود، مثل پدری که هر مردی می توانست بخواهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A shocking pink transparent shorty nighty.
[ترجمه گوگل]یک شب کوتاه صورتی شفاف تکان دهنده
[ترجمه ترگمان]A شفاف و شفاف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shorty screamed, then let his voice trail off in a gale of wild laughter.
[ترجمه گوگل]شورتی فریاد زد، سپس اجازه داد صدایش در طوفانی از خنده های وحشیانه رد شود
[ترجمه ترگمان]شورتی جیغ کشید، بعد صدایش را در یک تندباد وحشیانه فرو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The cartel is led by Joaquin "Shorty" Guzman, the most wanted man in Mexico.
[ترجمه گوگل]این کارتل توسط خواکین "شورتی" گوزمن، تحت تعقیب ترین مرد مکزیک رهبری می شود
[ترجمه ترگمان]کارتل به رهبری \"Joaquin\"، \"Shorty\"، که most مرد در مکزیک است، رهبری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gangrene is more like it. Lucky for Shorty. I'm a biology.
[ترجمه گوگل]قانقاریا بیشتر شبیه آن است خوش شانس برای شورتی من زیست شناسی هستم
[ترجمه ترگمان]Gangrene بیشتر شبیه اونه \"خوش به حال\" شرتی من زیست شناسی ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shorty oscillates between trombone and trumpet solos, with the latter unsurprisingly cutting through with greater agility.
[ترجمه گوگل]شورتی بین سولوهای ترومبون و ترومپت در نوسان است و دومی به طرز شگفت‌انگیزی با چابکی بیشتری از بین می‌رود
[ترجمه ترگمان]شورتی بین ترومپت و ترومپت، با the که با چابکی بیشتری از آن عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's 6 foot but he answers to the name of Shorty.
[ترجمه گوگل]او 6 پا است اما به نام شورتی پاسخ می دهد
[ترجمه ترگمان] اون ۶ فوت داره اما به اسم \"شرتی\" جواب میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The only character with more depth than a hardwood floor is Shorty, played by Fredro Starr of the rap group Onyx.
[ترجمه گوگل]تنها شخصیتی که عمق بیشتری نسبت به کف چوبی دارد، Shorty با بازی فردرو استار از گروه رپ Onyx است
[ترجمه ترگمان]تن ها ویژگی با عمق بیشتر از کف چوبی سخت Shorty است که توسط Fredro استار از گروه رپ Onyx بازی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the floor at the foot of the bed was a pair of shorty pyjamas.
[ترجمه گوگل]روی زمین، پای تخت، یک جفت پیژامه کوتاه بود
[ترجمه ترگمان]روی زمین، پای تخت، یک جفت جوراب کوتاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And nobody better mess with Lara Croft in her shorty shorts whoppin' everyone's butt.
[ترجمه گوگل]و هیچ کس بهتر از این با لارا کرافت در شورت کوتاهش که باسن همه را به هم می زند، قاطی کند
[ترجمه ترگمان]و هیچ کس بهتر از این نیست که با لارا کرافت باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The title cut sounds like Dick Dale surfing over mechanoid beats, whilst Shorty spits trumpet sparks at length.
[ترجمه گوگل]برش عنوان مانند موج سواری دیک دیل بر روی ضربات مکانیکی به نظر می رسد، در حالی که شورتی جرقه های ترومپت را به طول می اندازد
[ترجمه ترگمان]عنوانش به نظر دیک دیل بر فراز mechanoid beats بود، در حالی که شورتی جرقه ها را به سختی تف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خپله (اسم)
half-pint, punch, butterball, shorty, dumpling, runt, podge, pudge, snippet, roly-poly, stump

انگلیسی به انگلیسی

• person who is not tall, person of lower-than-average height (slang)
short in length, not long (about clothing)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : short / shorten
✅️ اسم ( noun ) : shortness / short / shorts / shortage
✅️ صفت ( adjective ) : short / shorty / shortie
✅️ قید ( adverb ) : short / shortly
a person's girlfriend or female friend
دوست دختر یا پسر، داف
دوست دختر یا دوست مونث

بپرس