servitor

/ˈsɜːrvɪtər//ˈsɜːvɪtə/

معنی: تابع، خدمتکار، مستخدم، نوکر، خدمتگذار، زیر دست
معانی دیگر: (قدیمی) سرباز

جمله های نمونه

1. Would Jobbernole return with a brace of male servitors, throw her into a sack and thereafter into the River Carrow?
[ترجمه گوگل]آیا جابرنول با پرانتزی از خدمتکاران مرد برمی‌گردد، او را در گونی می‌اندازد و سپس به رودخانه کارو می‌اندازد؟
[ترجمه ترگمان]آیا با یک جفت مستخدم مرد باز می گردید، او را به یک کیسه می ریختند و بعد به رودخانه Carrow می رفتند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Human servitude will disappear, for servitors in the form of machines, powered by steam and electricity, will take over.
[ترجمه گوگل]بندگی انسانی ناپدید خواهد شد، زیرا خدمتکارانی به شکل ماشین هایی که با بخار و برق کار می کنند، قدرت را در دست خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]اعمال شاقه ناپدید خواهد شد، چون خدمتکاران به شکل ماشین ها که با نیروی بخار و برق تامین می شوند، تمام خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Warrior Servitor (7: Increases summon's max HP, HP regen, P. def, P. atk, atk speed, accuracy for a period of time.
[ترجمه گوگل]Warrior Servitor (7: حداکثر HP، HP regen، P def، P atk، سرعت atk، دقت را برای مدتی افزایش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]servitor جنگجو (۷: افزایش حداکثر احضار)HP، HP regen، P def سرعت، سرعت atk، دقت برای یک دوره زمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wizard Servitor (7:Increases summon's Max MP, MP Regen, Mdef, M. Atk and Casting speed for a period of time.
[ترجمه گوگل]Wizard Servitor (7: Max MP، MP Regen، Mdef، M Atk و سرعت Casting را برای مدتی افزایش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]Wizard Wizard (۷: افزایش summon Max s، MP Regen، Mdef، M سرعت ریخته گری و ریخته گری به مدت یک دوره زمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I forgive this good servitor his endeavor to hide my death from me. Hermogenes is learned; he is even wise, and his integrity is well above that of the ordinary court physician.
[ترجمه گوگل]تلاش این بنده خوب را می بخشم که مرگم را از من پنهان کند هرموژنز آموخته شده است او حتی عاقل است و درستکاری او بسیار بالاتر از یک پزشک عادی دادگاه است
[ترجمه ترگمان]من این خدمت را زیر پا گذاشته ام تا مرگم را از من پنهان کند Hermogenes دانشمند است؛ او حتی عاقل است و کمال صحت و درستی او بالاتر از آن است که یک پزشک دربار معمولی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Gimme a rye-high, " he said to the servitor.
[ترجمه گوگل]او به خدمتکار گفت: "چودار بده "
[ترجمه ترگمان]وی به خدمت گزار گفت: \" یک گندم سیاه به من بدهید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Acolyte: A servitor of a mage who does not perform magic, but believes in its power.
[ترجمه گوگل]Acolyte: خدمتگزار یک جادوگر که جادو نمی کند، اما به قدرت آن ایمان دارد
[ترجمه ترگمان]acolyte: یک خدمت گزار یک مغ که جادو را اجرا نمی کند، اما به قدرت خود اعتقاد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Good cannot have an impious servitor. He who is an atheist is but a bad leader for the human race.
[ترجمه گوگل]خوب نمی تواند خدمتگزار بداخلاق داشته باشد کسی که ملحد است، رهبر بدی برای نسل بشر است
[ترجمه ترگمان]خوبی نمی تواند خدمت گزار بی دین داشته باشد کسی که ملحد است یک رهبر بد برای نژاد بشر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Our grave and reverend servitor had one weakness to which, for the sake of historical accuracy, I feel bound to allude.
[ترجمه گوگل]خادم قبر و بزرگوار ما یک نقطه ضعف داشت که برای صحت تاریخی خود را ملزم می دانم به آن اشاره کنم
[ترجمه ترگمان]خدمت گزار و کشیش ما یک نقطه ضعفی دارد که به خاطر دقت تاریخی باید به آن اشاره کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Assasin Servitor (7: Increases summon's Movement speed, Critical chance, Power and Vampiric abilities for a period of time.
[ترجمه گوگل]Assasin Servitor (7: سرعت حرکت احضار، شانس بحرانی، قدرت و توانایی های خون آشام را برای مدتی افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]Assasin servitor (۷: افزایش سرعت جنبش)، فرصت بحرانی، قدرت و قابلیت های vampiric برای یک دوره زمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Final Servitor (7: Instantly increases summon's fighting abilities, while decreasing its movement speed.
[ترجمه گوگل]سرویس دهنده نهایی (7: فوراً توانایی های جنگی احضار را افزایش می دهد و در عین حال سرعت حرکت آن را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]مرحله نهایی (۷: ۷)توانایی های مبارزه را افزایش می دهد، در حالی که سرعت حرکت آن را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She of outstanding and assiduous faithful simple minded, servitor is done to stay after finishing class, and work in China arrange inn make living cost.
[ترجمه گوگل]او از ساده دل وفادار برجسته و سخت کوش، خدمتکار برای ماندن پس از اتمام کلاس انجام می شود، و کار در چین ترتیب مسافرخانه را به هزینه زندگی
[ترجمه ترگمان]او از افراد برجسته و صادق وفادار و صادق، خدمت گزار برای ماندن پس از اتمام کلاس انجام می شود و کار در چین ترتیب دادن هزینه زندگی را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now they are being embalmed - dutifully and reverentially, as befits faithful but defunct servitors of mankind.
[ترجمه گوگل]اکنون آنها را مومیایی می کنند - با تکریم و احترام، همانطور که شایسته خدمتکاران وفادار اما از بین رفته بشریت است
[ترجمه ترگمان]اکنون آن ها با وظیفه شناسی و reverentially، چنانکه شایسته خادم وفادار اما از کار رفته بشر است، تدهین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تابع (اسم)
submission, accessory, subsidiary, subordinate, function, citizen, sub, follower, suffragan, apanage, appanage, subaltern, sequela, servitor, subdominant

خدمتکار (اسم)
maid, maidservant, batman, servant, varlet, server, chambermaid, handmaid, fag, factotum, servitor

مستخدم (اسم)
servant, retainer, concierge, employee, livery servant, serviceman, servitor

نوکر (اسم)
help, man, swain, footman, servant, lackey, valet, server, menial, flunkey, henchman, famulus, handyman, flunky, footboy, manservant, lacquey, servitor, slavey, yes-man

خدمتگذار (اسم)
server, servitor

زیر دست (اسم)
subaltern, servitor

انگلیسی به انگلیسی

• aide, helper, one who serves as an assistant to another person

پیشنهاد کاربران

بپرس