schmooze

/ʃˈmuːz//ʃˈmuːz/

(خودمانی)، وراجی، صحبت خودمانی، صحبت خودمانی کردن

جمله های نمونه

1. He spent the entire evening schmoozing with the senator.
[ترجمه گوگل]او تمام شب را با سناتور گذراند
[ترجمه ترگمان]اون کل شب رو با سناتور درگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When you called me, we were schmoozing.
[ترجمه m] وقتی بهم زنگ زدی، داشتیم باهم گپ میزدیم.
|
[ترجمه گوگل]وقتی به من زنگ زدی داشتیم در حال چرت زدن بودیم
[ترجمه ترگمان]وقتی بهم زنگ زدی، قاطی شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Politicians spent much of their time schmoozing with contributors.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران بیشتر وقت خود را صرف گفتگو با مشارکت کنندگان می کردند
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران بیشتر اوقات خود را با کمک کنندگان صرف می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lobbyists indulged in a little quiet schmoozing.
[ترجمه گوگل]لابی‌ها کمی آرام و بی‌سروصدا مشغول شدند
[ترجمه ترگمان]و در این مورد با هم حرف می زدند و با هم گپ می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Leno spent time schmoozing with local TV executives.
[ترجمه گوگل]لنو مدتی را با مدیران تلویزیون محلی گذراند
[ترجمه ترگمان]لنو وقت خود را با مدیران داخلی تلویزیون محلی سپری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But putts and drives will play second fiddle to schmoozing when top sports celebrities take center stage at the golf club.
[ترجمه گوگل]اما زمانی که افراد مشهور ورزشی در کانون گلف قرار بگیرند، توپ‌ها و درایوها، دومین کمانچه را پس از شیطنت بازی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]اما پرتاب کنندگان و رانندگی در زمانی که افراد مشهور ورزشی روی صحنه گلف در باشگاه گلف بازی کنند، ویولون دوم خود را بازی خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Schmooze and wait:Those heady days of the late' 90 s, when applicants would get instant job offers, are so over.
[ترجمه گوگل]بپرهیزید و منتظر بمانید: آن روزهای پرمخاطره اواخر دهه 90، زمانی که متقاضیان پیشنهادهای کاری فوری دریافت می کردند، به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]schmooze و صبر: آن روزه ای سخت دهه ۹۰ هنگامی که متقاضیان حاضر به ارائه پیشنهادها شغلی فوری می شوند، این کار به پایان رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He'd sit and smoke a cigar, schmooze for an hour and walk out with bigger orders than anybody else.
[ترجمه گوگل]او می‌نشست و سیگار می‌کشید، یک ساعت می‌چرخید و با سفارش‌های بزرگ‌تر از هر کس دیگری بیرون می‌رفت
[ترجمه ترگمان]او می نشست و سیگار می کشید و حدود یک ساعت با دستورها بزرگ تر از هر کس دیگری خارج می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The time between initial schmooze and asking for what you really want could be up to six months.
[ترجمه گوگل]فاصله زمانی بین برنامه ریزی اولیه و درخواست چیزی که واقعاً می خواهید می تواند تا شش ماه باشد
[ترجمه ترگمان]زمان بین schmooze اولیه و درخواست برای چیزی که واقعا می خواهید تا شش ماه طول بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I love to schmooze on the phone with my friends.
[ترجمه گوگل]من عاشق این هستم که با دوستانم تلفنی صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم با دوستام ارتباط برقرار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You're probably familiar with the necessity of networking in advancing your career. But how well you network often depends on how well you schmooze.
[ترجمه گوگل]احتمالاً با ضرورت شبکه سازی در پیشرفت شغلی خود آشنا هستید اما اینکه چقدر خوب شبکه می‌کنید، اغلب به میزان خوب برنامه‌ریزی شما بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]احتمالا با ضرورت ایجاد ارتباط حرفه ای در پیشبرد حرفه خود آشنا هستید اما این که چقدر خوب است، شما اغلب به این بستگی دارد که شما چقدر خوب عمل می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. People come to fundraising dinners to help the cause and schmooze with other like-minded people.
[ترجمه گوگل]مردم به شام ​​جمع آوری کمک می کنند تا به این هدف کمک کنند و با افراد همفکر دیگر همکلاسی کنند
[ترجمه ترگمان]مردم برای کمک به شام جمع می شوند تا به مردم کمک کنند و با دیگران با دیگران ارتباط برقرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She would come back to the press section of the plane, dressed in a sweatshirt, wearing her Coke-bottle eyeglasses, and schmooze .
[ترجمه گوگل]او به بخش مطبوعات هواپیما برمی‌گشت، لباس گرمکنی می‌پوشید، عینک‌های کوکاکولای خود را می‌پوشید و می‌گفت
[ترجمه ترگمان]او به بخش مطبوعاتی هواپیما برمی گشت، در حالی که یک گرم کن را پوشیده بود، عینک شیشه نوشابه اش را به تن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As long as there's no hate involved or anything illegal they just go and schmooze and want to be helpful to whomever.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که نفرت یا چیز غیرقانونی در میان نباشد، فقط می‌روند و می‌خوانند و می‌خواهند برای هر کسی مفید باشند
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که هیچ چیز غیر قانونی در کار و غیر قانونی وجود نداره، فقط میرن و با هر کسی که میتونن کمک کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• chatter, make small talk, gossip (yiddish)
chatter, small talk, gossip (yiddish)

پیشنهاد کاربران

صحبت های خودمانی به منظور جلب توجه شاید همون خودشیرینی فارسی
خودمانی و صمیمی صحبت کردن ، گرم گرفتن

بپرس