scarcely ever


تقریبا هیچوقت

جمله های نمونه

1. We scarcely ever meet.
[ترجمه گوگل]ما به ندرت ملاقات می کنیم
[ترجمه ترگمان]به ندرت همدیگر را می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He scarcely ever left the region.
[ترجمه گوگل]او به ندرت منطقه را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]به ندرت آن منطقه را ترک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Likewise, his classmates remembered scarcely ever Seeing him in Hoboken.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، همکلاسی هایش به ندرت او را در هوبوکن دیده بودند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، classmates به ندرت او را در Hoboken دیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But there is another scene, scarcely ever shown, even on public television.
[ترجمه گوگل]اما صحنه دیگری وجود دارد که حتی در تلویزیون عمومی به ندرت نمایش داده شده است
[ترجمه ترگمان]اما یک صحنه دیگر هم وجود دارد که به ندرت نشان می دهد، حتی در تلویزیون عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The evidence for the years 838-40 scarcely ever allows us to differentiate Charles's political activity from his father's.
[ترجمه گوگل]شواهد مربوط به سال های 838-40 به ندرت به ما اجازه می دهد که فعالیت سیاسی چارلز را از فعالیت های پدرش متمایز کنیم
[ترجمه ترگمان]این مدرک در مدت بیست و ۴۰ سالگی به ندرت به ما این امکان را می دهد که فعالیت سیاسی چارلز را از پدر خود متمایز کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Since archaeology is scarcely ever available as a school subject, the teaching at university begins from basics.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که باستان شناسی به ندرت به عنوان یک درس مدرسه در دسترس است، تدریس در دانشگاه از پایه شروع می شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که باستان شناسی به ندرت به عنوان یک موضوع مدرسه در دسترس است، تدریس در دانشگاه از اصول اولیه آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But profound changes in attitude scarcely ever come through reading.
[ترجمه گوگل]اما تغییرات عمیق در نگرش به ندرت از طریق خواندن ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]اما تغییرات عمیقی در طرز برخورد به ندرت به خواندن ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He said he scarcely ever did so.
[ترجمه گوگل]او گفت که به ندرت این کار را انجام داده است
[ترجمه ترگمان]گفت که تا به حال چنین کاری نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This common difficulty of the promotion process can scarcely ever be solved in the short run.
[ترجمه گوگل]این مشکل رایج در فرآیند ارتقاء به ندرت می تواند در کوتاه مدت حل شود
[ترجمه ترگمان]این مشکل مشترک بیش از پیش به سختی می توان حل و فصل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She scarcely ever comes here now.
[ترجمه گوگل]او اکنون به ندرت به اینجا می آید
[ترجمه ترگمان]او دیگر به ندرت به اینجا می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She scarcely ever saw such a thing.
[ترجمه گوگل]او به ندرت چنین چیزی را ندیده بود
[ترجمه ترگمان]هرگز چنین چیزی ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They scarcely ever used the emergency generator.
[ترجمه گوگل]آنها به ندرت از ژنراتور اضطراری استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به ندرت از ژنراتور اضطراری استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He scarcely ever goes to the movies.
[ترجمه گوگل]او به ندرت به سینما می رود
[ترجمه ترگمان]به ندرت به سینما می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To reach this desolate spot you set off at sun-up and head toward mountain ranges which scarcely ever get closer.
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به این نقطه متروک، در غروب آفتاب به راه می افتید و به سمت رشته کوه هایی می روید که به ندرت نزدیک تر می شوند
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به این نقطه متروک، شما در طلوع خورشید به سمت کوه حرکت می کنید و به ندرت به آن نزدیک تر می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. With the most careful balancing of the textures he drew out details of the orchestration that can scarcely ever have been heard.
[ترجمه گوگل]او با دقیق‌ترین موازنه‌سازی بافت‌ها، جزئیاتی از ارکستراسیون را به دست آورد که به ندرت می‌توان شنید
[ترجمه ترگمان]و پس از آن که با دقت و ظرافت تعادل خود را حفظ کرد، جزئیات آن orchestration را که تقریبا به ندرت شنیده می شد، بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس