spoilage

/ˌspɔɪlədʒ//ˈspɔɪlɪdʒ/

گندایی، گندیدگی، فاسد شدگی، پوسیدگی، خرابی (گوشت و سبزی و غیره)، آبگزشدگی، گندیده، تاراج، غارت، ضایعات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of spoiling, or the condition of being spoiled.
مشابه: decay, rot

(2) تعریف: material that has been spoiled, or the degree to which spoiling has occurred.
مشابه: rot

جمله های نمونه

1. Later in the spoilage process other components, such as the sulphurous notes from hydrogen sulphide, may add to the smell.
[ترجمه گوگل]بعداً در فرآیند فساد، سایر اجزاء، مانند نت های گوگردی از سولفید هیدروژن، ممکن است به بو اضافه کنند
[ترجمه ترگمان]بعدا در فرآیند فساد دیگر اجزای دیگر، مانند the sulphurous از سولفید هیدروژن، ممکن است به بوی آن اضافه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A pronounced haziness may signify spoilage, while brilliant, clear or dull wines are generally sound.
[ترجمه گوگل]تیرگی شدید ممکن است به معنای فساد باشد، در حالی که شراب های درخشان، شفاف یا کسل کننده معمولاً سالم هستند
[ترجمه ترگمان]یک ابهام مشخص ممکن است نشانه فساد باشد، در حالی که شراب های درخشان، روشن یا مات به طور کلی صدا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Food spoilage problems occur with minimally processed, concentrated frozen citrus products.
[ترجمه گوگل]مشکلات فساد مواد غذایی در محصولات مرکبات منجمد با حداقل فرآوری و غلیظ رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]مشکلات فساد غذایی با حداقل فرآوری فرآوری شده، متمرکز و متمرکز روی می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, spices also can contain pathogenic and spoilage organisms.
[ترجمه گوگل]با این حال، ادویه جات ترشی جات نیز می تواند حاوی ارگانیسم های بیماری زا و فاسد کننده باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، ادویه هم می تواند شامل ارگانیسم های pathogenic و spoilage باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The principal methods of avoiding spoilage are the use of pure yeast strains as starters.
[ترجمه گوگل]روش های اصلی برای جلوگیری از فساد استفاده از سویه های مخمر خالص به عنوان شروع کننده است
[ترجمه ترگمان]روش های اصلی اجتناب از فساد، استفاده از strains خالص مخمر به عنوان starters هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. During transportation, spoilage and transportation fee could be reduced.
[ترجمه گوگل]در طول حمل و نقل، فساد و هزینه حمل و نقل می تواند کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]در طول حمل و نقل، فساد و هزینه های حمل و نقل ممکن است کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An optimal operation for products subject to spoilage is studied with the distributed parameter control theory.
[ترجمه گوگل]یک عملیات بهینه برای محصولات در معرض فساد با تئوری کنترل پارامتر توزیع شده مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]یک عملیات بهینه برای محصولات در معرض فساد، با تیوری کنترل پارامتر توزیع شده مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They can occur as spoilage organisms and some are pathogenic causing infections.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند به عنوان ارگانیسم های فاسد کننده ظاهر شوند و برخی از آنها عفونت های بیماری زا هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند به عنوان ارگانیسم های گندیده روی دهند و برخی از آن ها بیماری زا زا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This can result in rapid spoilage if such foods are stored improperly.
[ترجمه گوگل]در صورت نگهداری نادرست چنین مواد غذایی، این می تواند منجر به فساد سریع شود
[ترجمه ترگمان]این امر می تواند منجر به فساد سریع در صورتی شود که چنین غذاهایی به طور نامناسب نگهداری شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was determined to track down the cause of food spoilage.
[ترجمه گوگل]او مصمم بود که علت فساد مواد غذایی را ردیابی کند
[ترجمه ترگمان]او مصمم بود علت فساد غذا را رد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Food product quality is more easily maintained thereby reducing spoilage losses and production time through unscheduled cleaning.
[ترجمه گوگل]کیفیت محصولات غذایی به راحتی حفظ می شود و در نتیجه از طریق تمیز کردن برنامه ریزی نشده تلفات فساد و زمان تولید کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]کیفیت محصول غذایی به راحتی نگهداری می شود در نتیجه زیان های فساد و زمان تولید را از طریق تمیز کردن برنامه ریزی نشده کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Irradiation would make things worse by destroying the warning spoilage bacteria and leaving pathogens untouched.
[ترجمه گوگل]تابش با از بین بردن باکتری های فاسد هشدار دهنده و دست نخورده ماندن پاتوژن ها، اوضاع را بدتر می کند
[ترجمه ترگمان]Irradiation با از بین بردن باکتری های فاسد کننده هشدار و ترک بیماری زاها، اوضاع را بدتر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Having a harvester which is more gentle with the crop should reduce damage and so lessen spoilage in the clamp.
[ترجمه گوگل]داشتن یک دروگر که با محصول ملایم تر است باید آسیب را کاهش دهد و در نتیجه فساد در گیره را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]داشتن یک ماشین برداشت کننده که با کشت محصول همخوانی دارد باید خسارت را کاهش داده و فساد را در گیره کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Only beef with a well-developed layer of external fat that protects against spoilage and dehydration is so aged.
[ترجمه گوگل]فقط گوشت گاو با لایه ای از چربی بیرونی به خوبی توسعه یافته است که از فساد و کم آبی محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]تنها گوشت گاو با یک لایه از چربی خارجی که در مقابل فساد و کم آبی محافظت می کند، بسیار مسن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] ضایعات
[ریاضیات] ضایعات

انگلیسی به انگلیسی

• act of spoiling; something which has spoiled; decay of food or other material

پیشنهاد کاربران

بپرس