1. They were quick to disavow the rumour.
[ترجمه گوگل]آنها به سرعت این شایعه را رد کردند
[ترجمه ترگمان]ان ها به سرعت از شایعه دست برداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It was the kind of rumour that it is impossible to refute.
[ترجمه گوگل]این شایعه ای بود که رد کردن آن غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]این نوعی شایعه بود که نمی توان آن را تکذیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The rumour is without foundation in fact.
[ترجمه گوگل]این شایعه در واقع بی اساس است
[ترجمه ترگمان]شایعه بدون پایه و اساس وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Each new rumour added fresh impetus to the smear campaign.
[ترجمه گوگل]هر شایعه جدید انگیزه جدیدی به کمپین افشاگری اضافه می کرد
[ترجمه ترگمان]هر گونه شایعات تازه، انگیزه تازه ای برای کمپین لکه دار ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The government issued an official denial of the rumour.
[ترجمه گوگل]دولت رسما این شایعه را تکذیب کرد
[ترجمه ترگمان]دولت این شایعه را تکذیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I should like to know who put that rumour about.
[ترجمه گوگل]باید بدانم چه کسی این شایعه را مطرح کرده است
[ترجمه ترگمان]می خواهم بدانم این شایعه درباره چه کسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Many of the stories are based on rumour.
[ترجمه گوگل]بسیاری از داستان ها بر اساس شایعات است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این داستان ها براساس شایعه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I heard a rumour that they are getting married.
[ترجمه گوگل]شایعه ای شنیدم که ازدواج می کنند
[ترجمه ترگمان]شنیدم که شایعه شده که دارن ازدواج می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To start a rumour for me might not hurl away on my election.
[ترجمه گوگل]شروع یک شایعه برای من ممکن است در انتخاب من از بین نرود
[ترجمه ترگمان]برای شروع یک شایعه برای من ممکن است که در انتخابات شکست نخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Rumour has it that he was murdered.
[ترجمه گوگل]شایعه شده که او به قتل رسیده است
[ترجمه ترگمان]شایعه شده که به قتل رسیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There's a rumour floating about the office that she's leaving.
[ترجمه گوگل]شایعه ای در مورد رفتن او به دفتر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شایعاتی در اطراف دفتر وجود دارد که او دارد از اینجا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The rumour was fabricated by the enemy radio station.
[ترجمه گوگل]این شایعه توسط رادیو دشمن ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این شایعه توسط ایستگاه رادیویی دشمن ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Washington rumour mill suggests that the president secured his narrow majority only by promising all sorts of concessions.
[ترجمه گوگل]شایعه سازی واشنگتن نشان می دهد که رئیس جمهور اکثریت محدود خود را تنها با وعده دادن انواع امتیازات به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]کارخانه شایعه واشینگتن حاکی از آن است که رئیس جمهور تنها با وعده دادن به همه نوع امتیاز، اکثریت محدود خود را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The rumour is that there is a sequel to the movie in the works[Sentence dictionary], although this has not been confirmed.
[ترجمه گوگل]شایعات حاکی از آن است که دنباله ای برای این فیلم در دست ساخت است [Sentence فرهنگ لغت]، اگرچه این موضوع تایید نشده است
[ترجمه ترگمان]این شایعه این است که فیلم یک دنباله از فیلم در آثار [ جمله لغت نامه ] وجود دارد، اگرچه این موضوع مورد تایید قرار نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I heard a rumour that she'd been seeing Luke Harrison.
[ترجمه گوگل]من شایعه ای شنیدم که او در حال دیدن لوک هریسون بوده است
[ترجمه ترگمان]شایعه ای شنیدم که او با لوک هریسون را ملاقات کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید