- He made a very rash decision and now he rues it.
[ترجمه علی عامری] او یک تصمیم عجولانه گرفت و الآن پشیمونه
|
[ترجمه گوگل] او تصمیم بسیار عجولانه ای گرفت و اکنون در آن اشتباه کرده است [ترجمه ترگمان] تصمیم عجولانه گرفت و حالا از آن استفاده کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to be regretful or repentant; feel sorrow. • مترادف: lament, repent • مشابه: bemoan, bewail, grieve, repine
• : تعریف: a fragrant flowering plant found in Europe and Asia, the evergreen leaves of which yield an oil formerly used in medicines.
جمله های نمونه
1. i rue the day i ever met her!
لعنت بر آن روزی که او را ملاقات کردم !
2. you'll live to rue it!
روزی خواهد آمد که افسوس آن را بخوری !
3. You will live to rue the loss of such a good opportunity.
[ترجمه Mrjn] روزی می آید که به خاطر از دست دادن چنین فرصت خوبی افسوس میخوری.
|
[ترجمه گوگل]شما برای از دست دادن چنین فرصت خوبی زندگی خواهید کرد [ترجمه ترگمان]برای این که از دست دادن چنین فرصت خوبی متاسف باشید، زندگی خواهید کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Rue St. Denis is the pulsating heart of French street life in Montreal.
[ترجمه گوگل]خیابان سنت دنیس قلب تپنده زندگی خیابانی فرانسوی در مونترال است [ترجمه ترگمان]کوچه سن دنی قلب تپنده زندگی خیابانی فرانسوی در مونترال است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He will rue the day when he hurt her pride deeply.
[ترجمه گوگل]روزی که غرور او را عمیقاً جریحه دار کند، غمگین خواهد شد [ترجمه ترگمان]از آن روز که غرورش را عمیقا جریحه دار کرده پشیمان خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He moved at a brisk pace down the rue St Antoine.
[ترجمه گوگل]او با سرعتی سریع در خیابان سنت آنتوان حرکت کرد [ترجمه ترگمان]به سرعت از خیابان سنت آنتوان گذشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You'll live to rue the day you said that to me, my girl.
[ترجمه Hosein] روزی فرا می رسد که تو بخاطر اون چیزی که به من گفتی افسوس میخوری ، دخترم.
|
[ترجمه گوگل]روزی که این را به من گفتی، دخترم به غم و اندوه زندگی می کنی [ترجمه ترگمان]از روزی که این حرف را به من زدی زندگی خواهی کرد، دختر من [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The herb rue has a bitter taste, which makes it unpopular for cooking.
[ترجمه گوگل]گیاه قلع طعم تلخی دارد که آن را برای پخت و پز محبوب نمی کند [ترجمه ترگمان]The گیاهی طعم تلخی دارد که آن را برای آشپزی غیر محبوب می سازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Rue du Fraise fractured his left shoulder and had to be destroyed.
[ترجمه گوگل]خیابان دو فرایز کتف چپش شکست و مجبور شد از بین برود [ترجمه ترگمان]کوچه fraise شانه چپش را شکسته و باید نابود می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Le Rue the band are one of the tightest and most cohesive units I've seen.
[ترجمه گوگل]گروه Le Rue یکی از فشرده ترین و منسجم ترین واحدهایی است که من دیده ام [ترجمه ترگمان]در کوچه ارکستر یکی از عجیب ترین و most units است که دیده ام [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Samuel's large stall was in the rue de Sanghines, the street of the moneylenders.
[ترجمه گوگل]غرفه بزرگ ساموئل در خیابان سانگین، خیابان وام دهندگان بود [ترجمه ترگمان]آخور بزرگ ساموئل در خیابان Sanghines در خیابان of بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Why do I already rue the day?
[ترجمه گوگل]چرا من قبلاً روز را ناراحت می کنم؟ [ترجمه ترگمان]چرا من از این کار پشیمون شدم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Cwmbran were left to rue the goals they conceded in their 3-2 win at home two weeks ago.
[ترجمه گوگل]کومبران در پیروزی 3-2 دو هفته پیش خود در خانه، گل هایی را که خورده بود، ناامید کرد [ترجمه ترگمان]Cwmbran برای غلبه بر اهدافی که ۲ - ۳ سال پیش در خانه خود کسب کرده بودند، باقی ماندند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He could already see over the rue Victorie at the front and over his father's garden at the back.
[ترجمه گوگل]او قبلاً میتوانست بالای خیابان ویکتوری در جلو و بالای باغ پدرش در عقب ببیند [ترجمه ترگمان]می توانست خیابان rue را که در جلو و کنار باغ پدرش در پشت باغچه پدرش قرار داشت ببیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
غم و اندوه (اسم)
anguish, sorrow, rue
غم (اسم)
distress, care, sorrow, rue, anxiety, heartache, grief, despondency, despondence
• regret, sorrow, remorse regret, be sorry for, feel remorse if you rue something that you have done, you are sorry that you did it, because it has had unpleasant results; a literary word.
پیشنهاد کاربران
rue sausage اسفند وحشی ، نام گیاه است
To feel regret or remorse for something that has happened or been done. احساس پشیمانی یا ندامت کردن برای کاری که اتفاق افتاده یا انجام شده است. مثال؛ He rues the day he decided to quit his job. ... [مشاهده متن کامل]
In a conversation about past mistakes, someone might say, “I still rue the decision I made years ago. ” A person might express rue by saying, “I rue the missed opportunities in my life. ”
معنای خیابان هم میده
Rue, wild rue معنی اسفند یا اسپند هم میدهد
. . . In February 2017, 50 years after Farrokhzad's death, the 94 - year - old Golestan broke his silence about his relationship with Forough, speaking to Saeed Kamali Dehghan of The Guardian. Golestan said: "I ⭐rue⭐ all the years she isn't here, of course, that's obvious. We were very close, but I can't measure how much I had feelings for her. How can I? In kilos? In metres ... [مشاهده متن کامل]
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: فعل ( verb ) : rue اسم ( noun ) : rue صفت ( adjective ) : rueful قید ( adverb ) : ruefully ❗️نکته: rue به عنوان اسم ( noun ) یک کلمه ی منسوخ است و دیگر استفاده نمی شود اما فعل، صفت و قید آن به طور کاملا رایج استفاده می شوند
Rue=regret - sorrow - sadness A bad happening
پشیمان شدن [regret] # He will rue the day when he hurt her pride # She'll rue the day that she bought that house # He made a very rash decision and now he rues it