معنی: اصلاح، باز بینی، مرور، بازدید، چاپ تازه، چاپ اصلاح شده، تجدید نظر، رسیدگی ثانویمعانی دیگر: بازنگری، بررسی (مجدد)، اصلاح (به ویژه متن یا قانون یا حکم)، باز ویرایی، ویراستاری مجدد، (متن یا کتاب و غیره) نسخه ی تجدیدنظر شده (باز ویراسته)
• (1)تعریف: the act or process of revising. • مترادف: editing, redacting, rewriting • مشابه: alteration, amendment
• (2)تعریف: a revised form of a book or other text. • مترادف: rewrite • مشابه: edit
جمله های نمونه
1. subject to revision
قابل تجدید نظر
2. At any rate, your plan needs revision.
[ترجمه محمد رضا علم طلب] در هر صورت، ایده شما نیاز به تجدید نظر دارد
|
[ترجمه گوگل]به هر حال، طرح شما نیاز به تجدید نظر دارد [ترجمه ترگمان]در هر حال، برنامه شما نیازمند بازنگری است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The judge wants to see a revision of the procedures.
[ترجمه گوگل]قاضی می خواهد شاهد تجدید نظر در رویه ها باشد [ترجمه ترگمان]قاضی می خواهد که در این روند تجدید نظر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. At present I'm engaged with the revision of my dictionary.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مشغول بازنگری فرهنگ لغت خود هستم [ترجمه ترگمان]در حال حاضر سرگرم تجدید نظر در فرهنگ لغت هستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Their educational policies are due for revision.
[ترجمه گوگل]سیاست های آموزشی آنها باید بازنگری شود [ترجمه ترگمان]سیاست های آموزشی آن ها به خاطر بازبینی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In October Parliament approved a revision of the budget.
[ترجمه گوگل]در ماه اکتبر پارلمان تجدید نظر در بودجه را تصویب کرد [ترجمه ترگمان]پارلمان در ماه اکتبر بازنگری در بودجه را تصویب کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The scheme has recently undergone drastic revision.
[ترجمه گوگل]این طرح اخیراً دستخوش بازنگری شدید شده است [ترجمه ترگمان]این طرح اخیرا تجدید نظر شدیدی شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She was doing some last-minute revision for her exams.
[ترجمه گوگل]او در آخرین لحظه برای امتحاناتش تجدید نظر می کرد [ترجمه ترگمان]او در حال انجام یک بازبینی دقیق برای امتحانات خود بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Constant revision of the curriculum must be undertaken to ensure its continuing relevance.
[ترجمه گوگل]بازنگری مداوم برنامه درسی باید انجام شود تا از ارتباط مستمر آن اطمینان حاصل شود [ترجمه ترگمان]بازبینی مداوم برنامه آموزشی باید انجام شود تا از ارتباط مستمر آن اطمینان حاصل شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These proposals will need a lot of revision.
[ترجمه گوگل]این پیشنهادات نیاز به بازنگری زیادی دارند [ترجمه ترگمان]این پیشنهادها به بازبینی زیادی نیاز خواهند داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I always go over my revision notes just before I go into an exam.
[ترجمه گوگل]من همیشه یادداشت های تجدید نظر خود را درست قبل از رفتن به امتحان مرور می کنم [ترجمه ترگمان]من همیشه قبل از اینکه برم یه امتحانی بکنم من همیشه یادداشت های revision رو مرور می کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Friday afternoons are left free for revision.
[ترجمه zahra] بعد از ظهر های جمعه برای مرور کردن آزاد گذاشته شده اند.
|
[ترجمه گوگل]بعدازظهرهای جمعه برای بازبینی آزاد هستند [ترجمه ترگمان]بعد از ظهرهای جمعه برای تجدید نظر آزاد هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Have you started your revision yet?
[ترجمه گوگل]آیا بازنگری خود را هنوز شروع کرده اید؟ [ترجمه ترگمان]هنوز revision را شروع کرده اید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She did no revision, but she still got a very high mark.
[ترجمه میکا] او هیچ تجدیدنظری نکرده بود، اما بالاترین نمره را گرفت
|
[ترجمه گوگل]او هیچ اصلاحی انجام نداد، اما هنوز نمره بسیار بالایی گرفت [ترجمه ترگمان]او هیچ اصلاحی انجام نداده بود، اما هنوز علامت بسیار بلندی داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. You'd better buckle down to some revision now.
[ترجمه گوگل]بهتر است همین الان به یک بازنگری دست و پنجه نرم کنید [ترجمه ترگمان]بهتر است همین الان چند تا اصلاحی انجام بدهی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[حسابداری] تجدید نظر [صنعت] تجدید نظر، مرور [ریاضیات] بازبینی، رسیدگی، تجدید نظر
انگلیسی به انگلیسی
• act of changing, alteration; act of reviewing a subject that was previously learned (british); act of editing, act of making corrections when there is a revision of something, it is altered in order to improve it. when you do revision, you read things again in order to learn them for an examination.