1. repressed conflicts
ناسازگاری های سرکوب شده
2. repressed desires
امیال سرکوب شده
3. It is anger that is repressed that leads to violence and loss of control.
[ترجمه گوگل]این خشم سرکوب شده است که منجر به خشونت و از دست دادن کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]این خشم است که منجر به خشونت و از دست دادن کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این خشم است که منجر به خشونت و از دست دادن کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He repressed his natural sexual desires as sinful.
[ترجمه گوگل]او امیال جنسی طبیعی خود را به عنوان گناه سرکوب می کرد
[ترجمه ترگمان]امیال شهوانی خود را به عنوان گناه سرکوب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امیال شهوانی خود را به عنوان گناه سرکوب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She repressed her desire to mention his name.
[ترجمه گلی افجه ] او تمایل خود به دانستن اسم ان مردرا سرکوب کرد|
[ترجمه گوگل]او تمایل خود را برای ذکر نام او سرکوب کرد[ترجمه ترگمان]او از این که نام خود را در میان بگذارد، به خود فشار می آورد تا نام خود را به زبان بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He repressed a sudden desire to cry.
[ترجمه گوگل]او میل ناگهانی به گریه را سرکوب کرد
[ترجمه ترگمان]ناگهان دلش می خواست گریه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناگهان دلش می خواست گریه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Brenda repressed the urge to shout at him.
[ترجمه گوگل]برندا اصرار به فریاد زدن بر سر او را سرکوب کرد
[ترجمه ترگمان]براندا از میل به فریاد زدن به او جلوگیری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]براندا از میل به فریاد زدن به او جلوگیری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His childhood was repressed and solitary.
[ترجمه گوگل]دوران کودکی او سرکوب شده و تنها بود
[ترجمه ترگمان]دوران کود کیش به تنهایی و تنهایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوران کود کیش به تنهایی و تنهایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. For years he had successfully repressed the painful memories of childhood.
[ترجمه گوگل]او سال ها با موفقیت خاطرات دردناک دوران کودکی را سرکوب کرده بود
[ترجمه ترگمان]سال ها بود که با موفقیت خاطرات دردناک کودکی را در خود سرکوب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سال ها بود که با موفقیت خاطرات دردناک کودکی را در خود سرکوب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The military government repressed the striking workers.
[ترجمه گوگل]دولت نظامی کارگران اعتصابی را سرکوب کرد
[ترجمه ترگمان]دولت نظامی کارگران اعتصابی را سرکوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت نظامی کارگران اعتصابی را سرکوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. English people are notoriously repressed and don't talk about their feelings.
[ترجمه گوگل]انگلیسی ها به طور بدنامی سرکوب می شوند و در مورد احساسات خود صحبت نمی کنند
[ترجمه ترگمان]مردم انگلیسی به طور رسمی از احساسات آن ها خودداری می کنند و درباره احساسات آن ها حرف نمی زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم انگلیسی به طور رسمی از احساسات آن ها خودداری می کنند و درباره احساسات آن ها حرف نمی زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He repressed a shudder of disgust.
[ترجمه گوگل]لرزه ای از انزجار را سرکوب کرد
[ترجمه ترگمان]او از بیزاری از بیزاری خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از بیزاری از بیزاری خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The little boy was repressed by his parents and seldom spoke.
[ترجمه گوگل]پسر کوچک توسط والدینش سرکوب می شد و به ندرت صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرش از شنیدن این حرف خودداری کردند و به ندرت با هم صحبت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرش از شنیدن این حرف خودداری کردند و به ندرت با هم صحبت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He had long ago repressed the painful memories of his childhood.
[ترجمه گوگل]او مدت ها پیش خاطرات دردناک دوران کودکی خود را سرکوب کرده بود
[ترجمه ترگمان]مدت ها پیش خاطرات دردناک دوران کود کیش را در خود سرکوب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدت ها پیش خاطرات دردناک دوران کود کیش را در خود سرکوب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Some have charged that the Puritans were sexually repressed and inhibited.
[ترجمه گوگل]برخی ادعا کرده اند که پیوریتن ها از نظر جنسی سرکوب و منع شده اند
[ترجمه ترگمان]برخی ادعا کرده اند که پیرایشگران از نظر جنسی سرکوب شده اند و مهار شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی ادعا کرده اند که پیرایشگران از نظر جنسی سرکوب شده اند و مهار شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید