دوباره باز کردن، بازگشودن، بازگشایی کردن، مجددا افتتاح کردن، دوباره شروع کردن، بازآغازیدن، بازآغاز کردن، (پس از وقفه) ادامه دادن، مجددا افتتاح کردن the reopening of the national assembly بازگشایی مجلس شورای ملی دوباره شروع کردن
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: reopens, reopening, reopened
• : تعریف: to cause to become open again.
- She reopened the door.
[ترجمه محمدامین عمادی] اودر را دوباره باز کرد
|
[ترجمه #@$T� &23] آن دختر دوباره در را باز کرد
|
[ترجمه كيارش] این دختر در را دوباره باز کرد
|
[ترجمه BTS & Army] او ( مؤنث ) در را دوباره باز کرد
|
[ترجمه Nikoo] او دوباره در را باز کرد
|
[ترجمه 🙂] او ( مونث ) در را دوباره باز کرت
|
[ترجمه Otuko] او در بسته را دوباره باز کرد
|
[ترجمه گوگل] او در را دوباره باز کرد [ترجمه ترگمان] در را باز کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Police have reopened the murder case.
[ترجمه jhvj] پلیس پرونده قتل را باز آغاز کرد
|
[ترجمه Arkiarazeghian7] پلیس پرونده قتل را بازگشایی کرده
|
[ترجمه گوگل] پلیس پرونده قتل را دوباره باز کرده است [ترجمه ترگمان] پلیس پرونده قتل را بازگشایی کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to become open again.
- The store will reopen after lunch.
[ترجمه پارسا میریوسفی] فروشگاه بعد از ناهار دوباره باز خواهد شد
|
[ترجمه گوگل] فروشگاه بعد از ناهار بازگشایی خواهد شد [ترجمه ترگمان] این فروشگاه بعد از ناهار بازگشایی خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The wound has reopened.
[ترجمه Parisa] زخم پس از مدت ها باز شد ( خون ریزی کرد )
|
[ترجمه گوگل] زخم دوباره باز شده است [ترجمه ترگمان] زخم دوباره باز شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The school reopened after the damage was repaired.
[ترجمه A] پس از تعمیر آسیب ها مدرسه دوباره باز شد
|
[ترجمه گوگل] پس از ترمیم آسیب، مدرسه بازگشایی شد [ترجمه ترگمان] این مدرسه پس از تعمیر خسارت بازگشایی شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. to reopen a debate
بحثی را دوباره آغاز کردن
2. they will reopen diplomatic missions in those countries
سفارت خانه های خود را در آن کشورها بازگشایی خواهند کرد.
3. The store will reopen at 9 a. m. on 2 January.
[ترجمه PH] مغازه در ساعت 9 صبح در دوم ژانریه باز خواهد شد
|
[ترجمه mostafa] این مغازه در روز 2 ژانویه در ساعت 9 صبح بازگشایی خواهد شد.
|
[ترجمه Melisa] مغازه در ۲ ژاونویه ساعت ۹ مجددا باز خواهد شد
|
[ترجمه Arsam masoumi] فروشگاه روز ۲ ژانویه، ساعت ۹ صبح دوباره باز میشه.
|
[ترجمه گوگل]فروشگاه ساعت 9 بازگشایی می شود متر در 2 ژانویه [ترجمه ترگمان]این مغازه در ساعت ۹ صبح مجددا گشایش خواهد یافت متر ۲ ژانویه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The law court will reopen on Monday.
[ترجمه گوگل]دادگاه حقوقی روز دوشنبه بازگشایی می شود [ترجمه ترگمان]دادگاه قانون روز دوشنبه بازگشایی خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Plans to reopen the school have been shelved .
[ترجمه گوگل]برنامه های بازگشایی مدرسه متوقف شده است [ترجمه ترگمان]طرح هایی برای بازگشایی این مدرسه به بایگانی رفته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There was a call today to reopen the investigation into the bombing.
[ترجمه گوگل]امروز فراخوانی برای بازگشایی تحقیقات درباره بمب گذاری وجود داشت [ترجمه ترگمان]امروز تلفنی برای بازگشایی پرونده تحقیق وجود داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Look, let's try not to reopen any old wounds this time, OK?
[ترجمه گوگل]ببین، بیایید سعی کنیم این بار هیچ زخم قدیمی را دوباره باز نکنیم، باشه؟ [ترجمه ترگمان]ببین، بیا سعی کنیم این دفعه زخم های قدیمی رو باز نکنیم، باشه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The swimming pool will reopen in May.
[ترجمه گوگل]استخر شنا در اردیبهشت ماه بازگشایی خواهد شد [ترجمه ترگمان]این استخر در ماه مه بازگشایی خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Theatre Royal, Norwich, will reopen in November.
[ترجمه گوگل]تئاتر رویال، نورویچ، در ماه نوامبر بازگشایی خواهد شد [ترجمه ترگمان]تئاتر سلطنتی، ناریچ، در ماه نوامبر بازگشایی خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There were no plans to reopen extradition proceedings against him.
[ترجمه گوگل]هیچ برنامه ای برای بازگشایی روند استرداد علیه او وجود نداشت [ترجمه ترگمان]هیچ برنامه ای برای بازگشایی پرونده استرداد وی علیه وی وجود نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His comments have served only to reopen old wounds.
[ترجمه گوگل]نظرات او تنها به بازگشایی زخم های قدیمی کمک کرده است [ترجمه ترگمان]اظهارات وی تنها برای باز کردن زخم های کهنه صورت گرفته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But now high level delegations will reopen talks that broke up earlier this year.
[ترجمه گوگل]اما اکنون هیئت های عالی رتبه مذاکراتی را که در اوایل سال جاری به پایان رسید، از سر خواهند گرفت [ترجمه ترگمان]اما اکنون هیات های مدیره سطح بالا مذاکراتی را بازگشایی خواهند کرد که اوایل امسال آغاز شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The company originally intended to reopen the factory with non-union workers.
[ترجمه گوگل]این شرکت در ابتدا قصد داشت کارخانه را با کارگران غیر اتحادیه بازگشایی کند [ترجمه ترگمان]این شرکت در ابتدا قصد بازگشایی این کارخانه را با کارگران غیر اتحادیه ای داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. His results are likely to reopen the debate on race and education.
[ترجمه گوگل]نتایج او احتمالاً بحث در مورد نژاد و تحصیلات را دوباره باز خواهد کرد [ترجمه ترگمان]نتایج او احتمالا بحث درباره نژاد و آموزش را بازگشایی خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Middle East peace talks reopen in Washington on Wednesday.
[ترجمه گوگل]مذاکرات صلح خاورمیانه روز چهارشنبه در واشنگتن بازگشایی شد [ترجمه ترگمان]مذاکرات صلح خاور میانه روز چهارشنبه در واشنگتن بازگشایی شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• open again, move again to an open position if you reopen a shop, bar, restaurant, or so on, or if it reopens, you open it again after it has been closed for some time. if someone reopens something such as a discussion or a legal case, they start it again after it has stopped or been closed. to reopen a border or a route means to allow people and goods to cross it or go along it after a period during which it has been closed. if a wound reopens or if you reopen it, it breaks open again after the skin has begun to heal. if old arguments or disagreements between people reopen or if someone or something reopens them, they start again after being over for a long time.
پیشنهاد کاربران
Open and start something again در ریچ چهار یعنی باز گشایی
بازگشودن. بازگشاییدن. Reouvrir
reopen means open again after closing کانون زبان ایران
بازگشایی و افتتاح کردن معنی میده 🌻 البته اگر فعل ( verb ) بهتون داده باشه🍃 مثلا: امشب کافه ی روبه روی خونمون بازگشایی میشه The cafe near our house will reopen tonight مثلا : احتمالا مدارس از سال ۱۴۰۰ بازگشایی بشن . Schools are likely to reopen in 14۰۰
از سر گیری، شروع مجدد
باز گشایی مثل باز گشایی مدارس یا غیره
Open again after closing
بعد از بستن دوباری باز کردن. . . . . . . یعنی انگار مغازه ای را می بندی و بعد از مدتی دوباره آن را باز می کنی.
thy will going to reopen this bank ان ها میخواهند این بانک را بازگشایی کنند