remount

/ˌriːˈmaʊnt//ˌriːˈmaʊnt/

معنی: برگشتن، دوباره سوار کردن، دوباره بالا رفتن
معانی دیگر: اسب تازه نفس

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: to mount or climb again.
اسم ( noun )
• : تعریف: a new or fresh horse or horses.

جمله های نمونه

1. He was told to remount his horse and ride back to Lexington.
[ترجمه گوگل]به او گفته شد که دوباره سوار اسبش شود و به لکسینگتون برگردد
[ترجمه ترگمان]به او گفته شد که اسبش را دوباره بالا کشید و به طرف Lexington برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Offline Operator will then be requested to remount the media item correctly.
[ترجمه گوگل]سپس از اپراتور آفلاین درخواست می شود که آیتم رسانه را به درستی نصب کند
[ترجمه ترگمان]سپس از اپراتور برون خط درخواست می شود که به درستی مورد رسانه ها قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But he was able to remount, leaving Steadman to escape on foot with the box containing the money.
[ترجمه گوگل]اما او توانست دوباره سوار شود و استدمن را رها کرد تا با جعبه حاوی پول با پای پیاده فرار کند
[ترجمه ترگمان]اما او توانست دوباره راه برود و با جعبه ای که محتوی آن پول بود فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Arghatun won't arrange the remount herds without your authority, and Wotai backs him up in everything.
[ترجمه گوگل]ارغاتون بدون اختیار شما گله های دوباره سوار را ترتیب نمی دهد و ووتای در همه چیز از او حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]Arghatun بدون اجازه شما گله و گله را ترتیب نخواهند داد و Wotai در همه چیز به او کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A container will remount /dev/pts, after which it will be unable to access the devpts entries belonging to the host or other containers.
[ترجمه گوگل]یک کانتینر /dev/pts را دوباره نصب می‌کند، پس از آن نمی‌تواند به ورودی‌های devpts متعلق به میزبان یا سایر کانتینرها دسترسی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک کانتینر در حال کار کردن مجدد \/ dev \/ N است، که پس از آن قادر به دستیابی به ورودی های devpts متعلق به میزبان یا سایر کانتینرها نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. QQ is abrupt drop a line, remount is not ascended went up.
[ترجمه گوگل]QQ رها کردن ناگهانی یک خط است، remount است نه صعود بالا رفت
[ترجمه ترگمان]QQ یک خط مستقیم داره بالا میره بالا و بالا میره بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The -r option tells umount to try to remount the filesystem as read-only if unmounting is unsuccessful.
[ترجمه گوگل]گزینه -r به umount می گوید در صورت عدم موفقیت در unmount، فایل سیستم را به صورت فقط خواندنی نصب کند
[ترجمه ترگمان]گزینه - r به umount می گوید که سعی کنید سیستم پرونده ای را دوباره مطالعه کنید - فقط اگر unmounting ناموفق باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On the outskirts of town were the remount depots where horses and mules milled about in large corrals, and along side streets were the hospitals.
[ترجمه گوگل]در حومه شهر انبارهای دوباره ای وجود داشت که اسب ها و قاطرها در اتاقک های بزرگ آسیاب می شدند و در کنار خیابان های فرعی بیمارستان ها قرار داشتند
[ترجمه ترگمان]در حومه شهر انبار باری بود که اسب ها و قاطرهای در corrals بزرگ به دار آویخته بودند و در امتداد خیابان بیمارستان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Also, remember that you can easily remount a filesystem (with new options) without unmounting it.
[ترجمه گوگل]همچنین، به یاد داشته باشید که می‌توانید به راحتی یک فایل سیستم (با گزینه‌های جدید) را بدون نصب آن مجدداً نصب کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین به خاطر داشته باشید که می توانید به راحتی دوباره در سیستم پرونده ای (با گزینه های جدید)بدون unmounting کردن آن دوباره کار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Note that you can also remount existing filesystems and set the I/O pacing, which can be helpful if you want to alter the performance of a disk that is already actively providing service.
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که می‌توانید فایل‌سیستم‌های موجود را مجدداً نصب کنید و سرعت ورودی/خروجی را تنظیم کنید، که اگر می‌خواهید عملکرد دیسکی را که در حال حاضر فعالانه خدمات ارائه می‌دهد، تغییر دهید، می‌تواند مفید باشد
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که شما هم می توانید سیستم های پرونده ای موجود را مجددا راه اندازی کرده و مسیر I \/ O را تنظیم کنید، که اگر می خواهید عملکرد یک دیسک را تغییر دهید که به طور فعال در حال ارائه خدمات باشد، می تواند مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Come back later, remount of date of every month 1-10 records a website, can declare dutiable goods so.
[ترجمه گوگل]بعداً برگردید، هر ماه 1-10 تاریخ ثبت مجدد یک وب سایت، می تواند کالاهای مشمول مالیات را اعلام کند
[ترجمه ترگمان]دیرتر بیایید، دوباره قرار دادن تاریخ هر ماه ۱ تا ۱۰ یک وب سایت را ثبت می کند، می تواند کالاهای dutiable را به این شکل اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Still Tess could not be induced to remount.
[ترجمه گوگل]هنوز تس را نمی توان وادار کرد که دوباره سوار شود
[ترجمه ترگمان]هنوز تس دور و برش نمی شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Separate multiple options, such as remount and ro, with commas.
[ترجمه گوگل]چندین گزینه مانند remount و ro را با کاما جدا کنید
[ترجمه ترگمان]گزینه های چندگانه جداگانه، مانند دوباره و موازی، با کاما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If the filesystem is already mounted, add remount as shown in Listing
[ترجمه گوگل]اگر سیستم فایل قبلاً نصب شده است، همانطور که در Listing نشان داده شده است، remount را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]اگر سیستم پرونده ای پیش از این نصب شده باشد، دوباره همان طور که در لیست فهرست نشان داده شده است، مجددا اضافه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برگشتن (فعل)
sheer, hark back, change, bend, regurgitate, return, reverse, backslide, rebound, come back, remount, blench, put about, revert, resile, topple, recrudesce

دوباره سوار کردن (فعل)
remount, reassemble

دوباره بالا رفتن (فعل)
remount

انگلیسی به انگلیسی

• new fresh horse or horses for riding
mount again (bicycle, motorbike, etc.); climb onto a horse again
when you remount a bicycle or horse, you get back on it after you have got off it or fallen off it.

پیشنهاد کاربران

بپرس