reiterative

/riːˈɪtəˌreɪtɪv//riːˈɪtərətɪv/

معنی: تکراری، کلمه دال برتکرار
معانی دیگر: تکراری، کلمه دال برتکرار

جمله های نمونه

1. Reiterative locution has been used in different styles of literature in different periods, so its rhetorical function is gradually developed .
[ترجمه گوگل]واژگان تکراری در ادوار مختلف در سبک های مختلف ادبی به کار رفته است، بنابراین کارکرد بلاغی آن به تدریج توسعه می یابد
[ترجمه ترگمان]Reiterative locution در سبک های مختلف ادبیات در دوره های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است، بنابراین عملکرد بدیعی آن به تدریج توسعه می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The reiterative locution of the CV is simple, the grammatical meaning is single, but the grammatical feature changes.
[ترجمه گوگل]مکان تکراری CV ساده است، معنای دستوری آن تک است، اما ویژگی دستوری تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]The locution از رزومه ساده است و معنای دستوری یک واحد است، اما ویژگی های دستوری می تواند تغییر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The moment your research becomes reiterative, you'll need to go to Option Two.
[ترجمه گوگل]لحظه ای که تحقیق شما تکرار می شود، باید به گزینه دو بروید
[ترجمه ترگمان]لحظه ای که تحقیقات شما تبدیل به reiterative می شود، باید دو گزینه را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sound background have 5 reiterative wilds sounds.
[ترجمه گوگل]پس زمینه صدا دارای 5 صدای وحشی تکراری است
[ترجمه ترگمان]پس زمینه صدا پنج صدای خشک و wilds دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From semantic perspective. word reiterative brings increase. decrease and weakening to meanings.
[ترجمه گوگل]از منظر معنایی تکرار کلمه افزایش می آورد کاهش و تضعیف معانی
[ترجمه ترگمان]از دید معنایی کلمه reiterative افزایش می یابد کاهش و تضعیف معنای آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Reiterative can intensify the meaning and make the rhythm harmonious.
[ترجمه گوگل]Reiterative می تواند معنی را تشدید کند و ریتم را هماهنگ کند
[ترجمه ترگمان]Reiterative می تواند معانی را افزایش داده و ریتم هماهنگ را هماهنگ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The PVA-silk composite hydrogel was prepared by reiterative freezing-thawing method using the macromolecular polyvinyl alcohol (PVA) and deglued silk.
[ترجمه گوگل]هیدروژل کامپوزیت PVA-ابریشم با روش انجماد-ذوب مکرر با استفاده از پلی وینیل الکل ماکرومولکولی (PVA) و ابریشم جدا شده تهیه شد
[ترجمه ترگمان]محلول پلیمری PVA - ابریشم با استفاده از روش انجماد reiterative - ذوب و با استفاده از the)الکل و ابریشم deglued تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This essay is a study of the reiterative style in advertising copy.
[ترجمه گوگل]این مقاله بررسی سبک تکراری در کپی تبلیغاتی است
[ترجمه ترگمان]این مقاله مطالعه سبک reiterative در نسخه تبلیغاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Much suitable when making the images with reiterative files.
[ترجمه گوگل]هنگام ساخت تصاویر با فایل های تکراری بسیار مناسب است
[ترجمه ترگمان]زمانی که تصاویر را با فایل های reiterative درست می کنید، بسیار مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In modern Chinese reiterative locution and reduplication are likely to be confused.
[ترجمه گوگل]در چینی مدرن، مکان تکرار و تکرار ممکن است اشتباه گرفته شوند
[ترجمه ترگمان]در چین مدرن، locution locution و reduplication به احتمال زیاد گیج می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Using reiterative locution arts to write poem is one of the skills the ancient poem writers often used.
[ترجمه گوگل]استفاده از هنرهای بیان تکراری برای سرودن شعر یکی از مهارت هایی است که نویسندگان شعر باستان اغلب از آن استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]استفاده از هنرهای locution locution برای نوشتن شعر یکی از مهارت هایی است که نویسندگان شعر باستان اغلب از آن استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Moving - coordinate reiterative method is used for non - linear finite analysis of BHA.
[ترجمه گوگل]برای تحلیل محدود غیر خطی BHA از روش تکراری مختصات متحرک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]روش Moving - coordinate برای تحلیل متناهی غیر خطی of استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Reiterative locution refers to repetition of the same syllables with equivalent meaning, which are often closely used .
[ترجمه گوگل]مکان تکراری به تکرار هجاهای یکسان با معنای معادل اشاره دارد که اغلب از نزدیک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Reiterative locution به تکرار همان هجاها با معنای معادل اشاره می کند، که اغلب مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The reiterative adjusting method is introduced in the paper to solve the problem of empty wagon distribution on large scale railway network.
[ترجمه گوگل]روش تنظیم مکرر در مقاله برای حل مشکل توزیع واگن خالی در شبکه راه آهن در مقیاس بزرگ معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]روش تنظیم reiterative در این مقاله برای حل مشکل توزیع واگن خالی در شبکه راه آهن با مقیاس بزرگ معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تکراری (صفت)
duplicate, repetitive, repetitious, reiterative, reduplicative

کلمه دال بر تکرار (صفت)
reiterative

انگلیسی به انگلیسی

• repetitive, characterized by repetition

پیشنهاد کاربران

بپرس