refit

/riˈfɪt//ˌriːˈfɪt/

معنی: تعمیر کردن، دوباره اماده کار کردن
معانی دیگر: (دوباره) جور کردن، آماده کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: refits, refitting, refitted
• : تعریف: to make or be made fit or ready for use again; resupply; reequip.
اسم ( noun )
• : تعریف: an act or instance of refitting or making something ready for use again.

جمله های نمونه

1. our orders were to careen and refit
دستوری که به ما داده بودند این بود که (کشتی را) درزگیری و تعمیر کنیم.

2. The liner is in dock for a refit.
[ترجمه گوگل]آستر برای تعمیر در اسکله است
[ترجمه ترگمان]کشتی liner برای یک کشتی refit لنگر انداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The ship finished an extensive refit last year.
[ترجمه گوگل]این کشتی سال گذشته تعمیرات گسترده ای را به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]این کشتی سال گذشته یک refit مفصل را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ship sailed into the dock to refit/to be refitted.
[ترجمه گوگل]کشتی به اسکله رفت تا دوباره نصب شود
[ترجمه ترگمان]کشتی در بندرگاه به refit \/ to حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ship has undergone a complete refit.
[ترجمه گوگل]کشتی تحت تعمیرات کامل قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]کشتی دست خوش a کامل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But when the Nefertari appeared after her annual refit, she was gleaming with fresh white and blue paint and varnished wood.
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که نفرتاری پس از بازسازی سالانه خود ظاهر شد، با رنگ سفید و آبی تازه و چوب لاک زده می درخشید
[ترجمه ترگمان]اما هنگامی که the پس از refit سالیانه خود ظاهر شد، از رنگ های سفید و آبی رنگ و چوب براق برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This week it reopened after a 6-month refit.
[ترجمه گوگل]این هفته پس از 6 ماه تعمیر مجدد بازگشایی شد
[ترجمه ترگمان]این هفته پس از یک دوره ۶ ماهه بازگشایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After a long refit, the Soren Larsen has begun a voyage to the other side of the world.
[ترجمه گوگل]سورن لارسن پس از تعمیر طولانی مدت سفر خود را به آن سوی جهان آغاز کرده است
[ترجمه ترگمان]پس از یک سفر طولانی، the لارسن سفر خود را به سوی دیگر جهان آغاز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But after her refit it seems there's little to concern the crew.
[ترجمه گوگل]اما به نظر می رسد پس از بازسازی او، نگرانی چندانی برای خدمه وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]اما بعد از her، به نظر می رسد کمی نگران خدمه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The survivors returned to Alexandria to refit as cavalry and received replacements from the County.
[ترجمه گوگل]بازماندگان به اسکندریه بازگشتند تا به عنوان سواره نظام به اسکندریه برسند و جایگزین هایی از شهرستان دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]بازماندگان به اسکندریه بازگشت و به عنوان سواره نظام ترک گفتند و replacements را از اهالی بخش دریافت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is forbidden to damage or disassemble or refit the installations in the dormitory.
[ترجمه گوگل]آسیب رساندن یا جداسازی یا نصب مجدد تاسیسات خوابگاه ممنوع است
[ترجمه ترگمان]تخریب یا disassemble کردن تاسیسات در خوابگاه ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Following a recent refit, these dishes were replaced by three large radomes housing unknown equipment.
[ترجمه گوگل]پس از بازسازی اخیر، این ظروف با سه رادوم بزرگ که دارای تجهیزات ناشناخته بودند جایگزین شدند
[ترجمه ترگمان]پس از a اخیر، این غذاها با سه کپسول آتش نشانی بزرگ جایگزین شده جایگزین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Three firms estimate for the refit of the bar.
[ترجمه گوگل]سه شرکت برای بازسازی میله تخمین می زنند
[ترجمه ترگمان]سه شرکت برای the بار تخمین می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Firstly a project is presented how to refit a R175 diesel. Secondly the system design calculations are made. Finally we make a single stage compressed air engine.
[ترجمه گوگل]در ابتدا پروژه ای ارائه شده است که چگونه یک دیزل R175 را دوباره نصب کنیم در مرحله دوم، محاسبات طراحی سیستم انجام می شود در نهایت یک موتور هوای فشرده تک مرحله ای می سازیم
[ترجمه ترگمان]ابتدا یک پروژه به این شکل ارائه شده است که چگونه یک سوخت دیزل R۱۷۵ را از بین ببرد دوم محاسبات طراحی سیستم انجام می شود در نهایت ما یک موتور هوای فشرده می سازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تعمیر کردن (فعل)
service, fix, repair, remodel, remedy, restore, patch, tinker, vamp, mend, refit, remake, renovate, refashion, rehash

دوباره اماده کار کردن (فعل)
refit

تخصصی

[مهندسی گاز] تعمیرکردن، دوباره آماده کارکردن

انگلیسی به انگلیسی

• readjust, remodify, readapt
to refit a ship means to repair it or fit new parts to it, or to adapt it for a different purpose.

پیشنهاد کاربران

to put a ship or a building, etc. , especially a public or industrial building, back into good condition by repairing it or adding new parts
بازسازی/ تعمیر/ تجهیز کردن یک کشتی یا ساختمان، بویژه یک ساختمان عمومی یا صنعتی.
...
[مشاهده متن کامل]

The ship sailed into the dock to refit/ The outmoded plants are refitted with clean technology/ The bars will be refitted and re - branded by their new owner

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/refit
مرمت کردن

بپرس