red eye

/ˈredˈaɪ//redaɪ/

معنی: ویسکی ارزان
معانی دیگر: ویسکی ارزان، (امریکا)، انواع ماهیان سرخ چشم، رجوع شود به: red-eyed vireo، ویسکی سگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: bloodshot or irritated eyes, caused by strain, lack of sleep, illness, or the like.

(2) تعریف: (informal) an airplane flight that leaves late at night and arrives early the next morning.

جمله های نمونه

1. She was running to catch a red-eye to New York.
[ترجمه مصطفی نوروزی] او عجله داشت تا به پرواز شبانه به مقصد نیویورک برسد.
|
[ترجمه گوگل]او در حال دویدن بود تا یک چشم قرمز به نیویورک جلب کند
[ترجمه ترگمان]اون داشت می دوید که یه چشم قرمز به \"نیویورک\" بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The camera incorporates a redeye reduction facility.
[ترجمه گوگل]دوربین دارای قابلیت کاهش قرمزی چشم است
[ترجمه ترگمان]این دوربین از امکانات کاهش redeye استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We caught the red-eye from LA and got to New York at five this morning.
[ترجمه گوگل]ما از لس آنجلس قرمز شدیم و ساعت پنج امروز صبح به نیویورک رسیدیم
[ترجمه ترگمان]امروز صبح ساعت ۵ صبح به نیویورک رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We took the red-eye to Boston.
[ترجمه گوگل]ما قرمزی چشم را به بوستون بردیم
[ترجمه ترگمان] ما از چشم قرمز به \"بوستون\" رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the dark, she imagined red-eyed rats scurrying around her, lashing her with their tails.
[ترجمه گوگل]در تاریکی، موش های چشم قرمز را تصور کرد که دور او می چرخند و با دم به او ضربه می زنند
[ترجمه ترگمان]در تاریکی فکر می کرد که موش های چشم قرمز به دور او می چرخند و با دم های خود او را شلاق می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He remembered how disgusted he had been to see Carol, red-eyed from weeping, trying to coax Eunice up to bed.
[ترجمه گوگل]به یاد آورد که چقدر از دیدن کارول که از گریه چشمانش قرمز بود و سعی می کرد یونیس را به رختخواب بکشاند، منزجر شده بود
[ترجمه ترگمان]یادش آمد که چقدر از دیدن کارول ناراحت شده بود، با چشمانی سرخ از گریه، سعی می کرد یون یس را بیدار کند و به رختخواب برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My 12-year-old came home from school red-eyed and dejected.
[ترجمه گوگل]فرزند 12 ساله من با چشمان قرمز و افسرده از مدرسه به خانه آمد
[ترجمه ترگمان]پسر ۱۲ ساله ام از مدرسه با چشمانی قرمز و افسرده به خانه بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Birds heard: hermit thrush, Nashville and chestnut-sided warblers, red-eyed vireo, raven.
[ترجمه گوگل]پرندگان شنیده اند: برفک گوشه نشین، نشویل و چنگال های شاه بلوط، ویرئو چشم قرمز، زاغ
[ترجمه ترگمان]پرندگان شنیدند: hermit thrush، نشویل و chestnut -، زاغ سرخ چشم، زاغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Clinton and the First Lady both were red-eyed when they arrived for the public ceremony.
[ترجمه گوگل]کلینتون و بانوی اول هر دو هنگام ورود به مراسم عمومی چشمانشان قرمز بود
[ترجمه ترگمان]کلینتون و بانوی اول هر دو وقتی به مراسم عمومی رسیدند چشم قرمز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I eased myself into a seat for the red-eye flight from Vegas back to New York.
[ترجمه گوگل]برای پرواز چشم قرمز از وگاس به نیویورک، خودم را روی صندلی نشستم
[ترجمه ترگمان]برای پرواز چشم قرمز از لاس وگاس به نیویورک، خود را به صندلی راحتی انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In Britain, as a grey day dawned, half a million peered, red-eyed, at their screens.
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، با طلوع یک روز خاکستری، نیم میلیون نفر با چشمان قرمز به صفحه نمایش خود نگاه کردند
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، به عنوان روز خاکستری، نیم میلیون نفر با دقت به screens خیره شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some describe it as a red-eyed E. look-alike with porcupine quills running down his spine.
[ترجمه گوگل]برخی آن را به‌عنوان یک E با چشم قرمز توصیف می‌کنند که شبیه به آن است که دم‌های خارپشت روی ستون فقراتش می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها را به عنوان یک چشم قرمز توصیف می کنند مثل یه دونه های جوجه تیغی که توی ستون فقراتش گیر کرده باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She looked red-eyed and white-faced, slightly fearful and anxious.
[ترجمه گوگل]او با چشمان قرمز و صورت سفید، کمی ترسیده و مضطرب به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]او با چشمانی قرمز و صورتی رنگ پریده و کمی نگران و نگران به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A red-eyed junkie in a ratty brown coat played doorman, standing outside like a homeless guy.
[ترجمه گوگل]یک معتاد چشم قرمز با یک کت قهوه‌ای نازک نقش دربان را بازی می‌کرد که مانند یک بی‌خانمان بیرون ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]یک معتاد با چشم قرمز که شبیه یک بی خانمان در بیرون ایستاده بود، در بیرون ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A night without sleep found him red-eyed and haggard.
[ترجمه گوگل]یک شب بدون خواب او را چشم قرمز و بی حال یافت
[ترجمه ترگمان]یک شب بدون خواب او را با چشمانی قرمز و گود رفته اش پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ویسکی ارزان (اسم)
red eye

تخصصی

[برق و الکترونیک] «ر د آی» موشک هدایت شونده قابل حمل و نقل برای انسان با هدیات مادون قرمز برای تخریب هواپیماهای در حال پرواز دشمن در ارتفاع کم.

انگلیسی به انگلیسی

• overnight flight, flight that leaves very late at night and arrives extemely early in the morning; photographic fault when a person's eyes appear to be red in a color picture taken with a flash; state of having bloodshot eyes; cheap strong whiskey (american slang)
overnight flight, flight that leaves very late at night and arrives extemely early in the morning; photographic fault when a person's eyes appear to be red in a color picture taken with a flash; (zoology) any of many fishes that have red eyes (such as the bass, goggle eye, rosefish, etc.); danger signal on a railroad; cheap strong whiskey (american slang)
of or indicating a flight that leaves very late at night

پیشنهاد کاربران

پرواز شبانه ( هواپیما )
پرواز شبانه
که از کشور مبدا دیروقت تیک اف میکنه و صبح زود به مقصد میرسه

بپرس