• (1)تعریف: bloodshot or irritated eyes, caused by strain, lack of sleep, illness, or the like.
• (2)تعریف: (informal) an airplane flight that leaves late at night and arrives early the next morning.
جمله های نمونه
1. She was running to catch a red-eye to New York.
[ترجمه مصطفی نوروزی] او عجله داشت تا به پرواز شبانه به مقصد نیویورک برسد.
|
[ترجمه گوگل]او در حال دویدن بود تا یک چشم قرمز به نیویورک جلب کند [ترجمه ترگمان]اون داشت می دوید که یه چشم قرمز به \"نیویورک\" بزنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The camera incorporates a redeye reduction facility.
[ترجمه گوگل]دوربین دارای قابلیت کاهش قرمزی چشم است [ترجمه ترگمان]این دوربین از امکانات کاهش redeye استفاده می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We caught the red-eye from LA and got to New York at five this morning.
[ترجمه گوگل]ما از لس آنجلس قرمز شدیم و ساعت پنج امروز صبح به نیویورک رسیدیم [ترجمه ترگمان]امروز صبح ساعت ۵ صبح به نیویورک رسیدیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We took the red-eye to Boston.
[ترجمه گوگل]ما قرمزی چشم را به بوستون بردیم [ترجمه ترگمان] ما از چشم قرمز به \"بوستون\" رفتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In the dark, she imagined red-eyed rats scurrying around her, lashing her with their tails.
[ترجمه گوگل]در تاریکی، موش های چشم قرمز را تصور کرد که دور او می چرخند و با دم به او ضربه می زنند [ترجمه ترگمان]در تاریکی فکر می کرد که موش های چشم قرمز به دور او می چرخند و با دم های خود او را شلاق می زنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He remembered how disgusted he had been to see Carol, red-eyed from weeping, trying to coax Eunice up to bed.
[ترجمه گوگل]به یاد آورد که چقدر از دیدن کارول که از گریه چشمانش قرمز بود و سعی می کرد یونیس را به رختخواب بکشاند، منزجر شده بود [ترجمه ترگمان]یادش آمد که چقدر از دیدن کارول ناراحت شده بود، با چشمانی سرخ از گریه، سعی می کرد یون یس را بیدار کند و به رختخواب برود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. My 12-year-old came home from school red-eyed and dejected.
[ترجمه گوگل]فرزند 12 ساله من با چشمان قرمز و افسرده از مدرسه به خانه آمد [ترجمه ترگمان]پسر ۱۲ ساله ام از مدرسه با چشمانی قرمز و افسرده به خانه بازگشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]پرندگان شنیده اند: برفک گوشه نشین، نشویل و چنگال های شاه بلوط، ویرئو چشم قرمز، زاغ [ترجمه ترگمان]پرندگان شنیدند: hermit thrush، نشویل و chestnut -، زاغ سرخ چشم، زاغ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Clinton and the First Lady both were red-eyed when they arrived for the public ceremony.
[ترجمه گوگل]کلینتون و بانوی اول هر دو هنگام ورود به مراسم عمومی چشمانشان قرمز بود [ترجمه ترگمان]کلینتون و بانوی اول هر دو وقتی به مراسم عمومی رسیدند چشم قرمز داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I eased myself into a seat for the red-eye flight from Vegas back to New York.
[ترجمه گوگل]برای پرواز چشم قرمز از وگاس به نیویورک، خودم را روی صندلی نشستم [ترجمه ترگمان]برای پرواز چشم قرمز از لاس وگاس به نیویورک، خود را به صندلی راحتی انداختم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In Britain, as a grey day dawned, half a million peered, red-eyed, at their screens.
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، با طلوع یک روز خاکستری، نیم میلیون نفر با چشمان قرمز به صفحه نمایش خود نگاه کردند [ترجمه ترگمان]در بریتانیا، به عنوان روز خاکستری، نیم میلیون نفر با دقت به screens خیره شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Some describe it as a red-eyed E. look-alike with porcupine quills running down his spine.
[ترجمه گوگل]برخی آن را بهعنوان یک E با چشم قرمز توصیف میکنند که شبیه به آن است که دمهای خارپشت روی ستون فقراتش میچرخند [ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها را به عنوان یک چشم قرمز توصیف می کنند مثل یه دونه های جوجه تیغی که توی ستون فقراتش گیر کرده باشن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She looked red-eyed and white-faced, slightly fearful and anxious.
[ترجمه گوگل]او با چشمان قرمز و صورت سفید، کمی ترسیده و مضطرب به نظر می رسید [ترجمه ترگمان]او با چشمانی قرمز و صورتی رنگ پریده و کمی نگران و نگران به نظر می رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A red-eyed junkie in a ratty brown coat played doorman, standing outside like a homeless guy.
[ترجمه گوگل]یک معتاد چشم قرمز با یک کت قهوهای نازک نقش دربان را بازی میکرد که مانند یک بیخانمان بیرون ایستاده بود [ترجمه ترگمان]یک معتاد با چشم قرمز که شبیه یک بی خانمان در بیرون ایستاده بود، در بیرون ایستاده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A night without sleep found him red-eyed and haggard.
[ترجمه گوگل]یک شب بدون خواب او را چشم قرمز و بی حال یافت [ترجمه ترگمان]یک شب بدون خواب او را با چشمانی قرمز و گود رفته اش پیدا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
ویسکی ارزان (اسم)
red eye
تخصصی
[برق و الکترونیک] «ر د آی» موشک هدایت شونده قابل حمل و نقل برای انسان با هدیات مادون قرمز برای تخریب هواپیماهای در حال پرواز دشمن در ارتفاع کم.
انگلیسی به انگلیسی
• overnight flight, flight that leaves very late at night and arrives extemely early in the morning; photographic fault when a person's eyes appear to be red in a color picture taken with a flash; state of having bloodshot eyes; cheap strong whiskey (american slang) overnight flight, flight that leaves very late at night and arrives extemely early in the morning; photographic fault when a person's eyes appear to be red in a color picture taken with a flash; (zoology) any of many fishes that have red eyes (such as the bass, goggle eye, rosefish, etc.); danger signal on a railroad; cheap strong whiskey (american slang) of or indicating a flight that leaves very late at night
پیشنهاد کاربران
پرواز شبانه ( هواپیما )
پرواز شبانه که از کشور مبدا دیروقت تیک اف میکنه و صبح زود به مقصد میرسه