1. We saw a real live rattlesnake!
[ترجمه گوگل]ما یک مار زنگی واقعی را دیدیم!
[ترجمه ترگمان]ما یک مار زنگی واقعی دیدیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Rattlesnake skin is used for fancy bags and purses.
[ترجمه گوگل]از پوست مار زنگی برای کیف و کیف های فانتزی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]پوست rattlesnake برای کیسه و کیف چرمی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A huge rattlesnake lay coiled on the blanket.
[ترجمه گوگل]یک مار زنگی بزرگ روی پتو دراز کشیده بود
[ترجمه ترگمان]یک مار زنگی بزرگ روی پتو پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A rattlesnake is a really mean creature.
5. She'd as soon trust a rattlesnake when he looked at her that way!
[ترجمه گوگل]وقتی مار زنگی به او نگاه می کرد، به زودی به او اعتماد می کرد!
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه مار زنگی به او نگاه کرد به مار زنگی اعتماد کرد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And one guy got bit by a baby rattlesnake.
[ترجمه گوگل]و یک پسر توسط یک بچه مار زنگی گاز گرفته شد
[ترجمه ترگمان] و یه نفر از مار زنگی گازم گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As the Rattlesnake beat across the seas, Huxley trawled for specimens of sea creatures using an improvised net.
[ترجمه گوگل]در حالی که مار زنگی در میان دریاها می کوبید، هاکسلی با استفاده از یک تور بداهه به دنبال نمونه هایی از موجودات دریایی می گشت
[ترجمه ترگمان]هاکسلی با غلبه بر دریاها، هاکسلی را برای نمونه های موجود از موجودات دریایی با استفاده از یک تور انفجاری دست ساز مورد ضرب و شتم قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She was bitten by a rattlesnake.
9. However, when fighting against another rattlesnake it does not use its poison fangs.
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگام مبارزه با مار زنگی دیگری از نیش سمی خود استفاده نمی کند
[ترجمه ترگمان]اما وقتی که با یک مار زنگی دیگر مبارزه می کند، از دندان های زهر خود استفاده نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The rattlesnake can see in the dark and makes no noise as it glides along.
[ترجمه گوگل]مار زنگی می تواند در تاریکی ببیند و در حین سر خوردن هیچ صدایی ایجاد نمی کند
[ترجمه ترگمان]مار زنگی در تاریکی دیده می شود و وقتی سر می خورد هیچ سرو صدایی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. One guy kissed a rattlesnake on the lips, twice, and still lost.
[ترجمه گوگل]یکی دو بار لب های یک مار زنگی را بوسید و باز هم شکست خورد
[ترجمه ترگمان]یک نفر یک مار زنگی را بوسید، دو بار و هنوز هم از دست رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We slowly backed away from the rattlesnake.
[ترجمه گوگل]آرام آرام از مار زنگی دور شدیم
[ترجمه ترگمان]به آرامی از مار زنگی فاصله گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Arizona law allows rattlesnake hunters to catch a maximum of four snakes per day in each of the four major varieties.
[ترجمه گوگل]قانون آریزونا به شکارچیان مار زنگی اجازه می دهد حداکثر چهار مار در روز را در هر یک از چهار گونه اصلی صید کنند
[ترجمه ترگمان]قانون آریزونا به شکارچیان مار زنگی اجازه می دهد هر روز در هر یک از چهار گونه بزرگ حداکثر چهار مار را بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He had been bitten by a rattlesnake.
[ترجمه گوگل]او توسط مار زنگی گزیده شده بود
[ترجمه ترگمان]مار زنگی از مار زنگی گزیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. When the man spotted the rattlesnake, he drew back and aimed his shotgun.
[ترجمه گوگل]وقتی مرد مار زنگی را دید، عقب کشید و تفنگ ساچمه ای خود را نشانه گرفت
[ترجمه ترگمان]وقتی که مرد مار زنگی را دید، به عقب رفت و تفنگش را نشانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید