retroaction

/retroʊˈækʃən//ˌretrəʊˈækʃən/

معنی: عطف بماسبق، عمل معکوس، پس کردارپس کنش
معانی دیگر: واکنش، پس کنش، عکس العمل (برابر: reaction)، عطف بگذشته

جمله های نمونه

1. There is a relationship of action and retroaction between object making culture and national psyche: national psyche affect object making, and meanwhile object using will deepen the national psyche.
[ترجمه گوگل]بین فرهنگ شی‌سازی و روان ملی رابطه کنش و پس‌رفت وجود دارد: روان ملی بر شی‌سازی تأثیر می‌گذارد و در این میان استفاده از ابژه موجب تعمیق روان ملی می‌شود
[ترجمه ترگمان]رابطه ای از عمل و ارتباط بین شی ایجاد شده بین فرهنگ و روح ملی وجود دارد: روان ملی بر ساخت اشیا تاثیر می گذارد و در عین حال با استفاده از آن، روح ملی را عمیق تر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Studied the composing model and transmission ratio of retroaction combination wheel system systematically, according to the combination mechanism, Got the regular rules. Some examples were given.
[ترجمه گوگل]مدل ترکیبی و نسبت انتقال سیستم چرخ ترکیبی پسرفت را به طور سیستماتیک مطالعه کرد، با توجه به مکانیسم ترکیبی، قوانین منظم را دریافت کرد چند نمونه آورده شد
[ترجمه ترگمان]Studied مدل ترکیب و نسبت انتقال سیستم چرخ ترکیب retroaction به طور سیستماتیک، مطابق با مکانیزم ترکیبی، قواعد عادی را داریم برخی از نمونه ها ارایه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The retroactive force of law is divided into Protective force and binding force of retroaction.
[ترجمه گوگل]نیروی عطف به ماسبق قانون به نیروی حفاظتی و نیروی الزام آور عطف به عقب تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]نیروی retroactive قانون به زور به نیروی حفاظتی و نیروی الزام آور of تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This paper presents a hardware design scheme of torque control for the large inertia retroaction flywheel based on a fully digitized system level integration of IP cores.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک طرح طراحی سخت افزاری کنترل گشتاور را برای چرخ فلایویل عقب نشینی اینرسی بزرگ بر اساس یک ادغام سطح سیستم کاملا دیجیتالی از هسته های IP ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک طرح طراحی سخت افزار برای کنترل گشتاور برای اینرسی بزرگ چرخ لنگر را براساس یکپارچه شدن سطح سیستم دیجیتالی کامل هسته های IP نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After the Wannan Event, in inferior position, the CCP struggled against the retroaction of Kuomintang decidedly.
[ترجمه گوگل]پس از رویداد وانان، ح‌ک‌چ در موقعیتی فرودست، قاطعانه علیه عقب‌نشینی کومینتانگ مبارزه کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن اتفاق Wannan که در موقعیت پست قرار گرفته بود، the در مقابل the که قطعا با kuomintang روبه رو شده بود مقاومت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Folklore culture is the necessary support of advertisement behavior narration. Meanwhile, advertisement behavior narration has a retroaction on folklore culture.
[ترجمه گوگل]فرهنگ فولکلور پشتوانه لازم روایت رفتار تبلیغاتی است در این میان روایت رفتار تبلیغاتی به فرهنگ فولکلور پسرفتی دارد
[ترجمه ترگمان]فرهنگ Folklore حمایت لازم از روایت رفتار تبلیغاتی است در عین حال، روایت رفتار آگهی فرهنگ عامه مردم را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Meanwhile, the design of brand clothing monopoly store plays huge retroaction to consumption style.
[ترجمه گوگل]در همین حال، طراحی فروشگاه انحصاری پوشاک برند، عطف به سبک مصرف زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، طراحی فروشگاه انحصاری پوشاک به سبک brand به سبک مصرف اهمیت زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, naturalist literature is contrary to positivist philosphy in terms of social cognition and the retroaction of literature to society and nature.
[ترجمه گوگل]اما ادبیات ناتورالیستی از نظر شناخت اجتماعی و پسرفت ادبیات به جامعه و طبیعت بر خلاف فلسفه پوزیتیویستی است
[ترجمه ترگمان]با این حال، ادبیات طبیعیدان از نظر شناخت اجتماعی و retroaction ادبیات به جامعه و طبیعت مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Being based upon the taste, it incarnate that people look on things are depending on human feelings, and things also have retroaction on human feelings.
[ترجمه گوگل]بر اساس ذائقه، تجسم این است که نگاه مردم به چیزها بستگی به احساسات انسان دارد و چیزها نیز بر احساسات انسان انعکاس دارند
[ترجمه ترگمان]انسان بودن براساس سلیقه، انسان را مجسم می کند که به چیزها نگاه می کنند، بستگی به احساسات انسان دارد، و چیزهای دیگری نیز بر احساسات انسانی تاثیر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عطف بماسبق (اسم)
ex post facto, retroactivity, retroaction

عمل معکوس (اسم)
retroaction

پس کردار پس کنش (اسم)
retroaction

تخصصی

[برق و الکترونیک] عکس العمل، برگشتن به ماسبق

انگلیسی به انگلیسی

• law which takes effect on a past date; action that is contrary to an earlier action

پیشنهاد کاربران

🟡 واژه ی برنهاده: واراژیرش ⚫
به خط لاتین: Vārāzhiresh
⚫ ساختار:� وارا� ( retro ) و �ژیرش� ( action )
عکس العمل، واکنش

بپرس