repaint


کامپیوتر : رسم مجدد

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of paint.

جمله های نمونه

1. They careened the fishing boat to repaint the hull.
[ترجمه گوگل]آنها قایق ماهیگیری را مراقبت کردند تا بدنه را دوباره رنگ آمیزی کند
[ترجمه ترگمان] اونا به قایق ماهیگیری دست می زنن تا بدنه کشتی رو دوباره روشن کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I tried to repaint the kitchen walls with disastrous results.
[ترجمه گوگل]من سعی کردم دیوارهای آشپزخانه را دوباره رنگ آمیزی کنم که نتایج فاجعه باری به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]سعی کردم دیواره ای آشپزخانه را با نتایج شوم اصلاح کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An older repaint over a highly original car, this interesting specification Rover 2000 would respond well to careful detailing.
[ترجمه گوگل]این Rover 2000 با مشخصات جالب که یک خودروی بسیار اصلی را رنگ آمیزی کرده است به خوبی به جزئیات دقیق پاسخ می دهد
[ترجمه ترگمان]یک ماشین repaint قدیمی تر بر روی یک ماشین بسیار اصیل، این استاندارد ویژگی جالب ۲۰۰۰ به خوبی به جزئیات دقیق واکنش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A few shillings sufficed to repaint the notice-boards.
[ترجمه گوگل]چند شیلینگ برای رنگ آمیزی مجدد تابلوها کافی بود
[ترجمه ترگمان]چند شیلینگ برای رنگ کردن تخته های اعلانات کفایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So that we can repaint it.
[ترجمه گوگل]تا بتوانیم آن را دوباره رنگ آمیزی کنیم
[ترجمه ترگمان] که بتونیم این رو دوباره شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fixed repaint problem on Options screen when resizing.
[ترجمه گوگل]مشکل رنگ آمیزی مجدد در صفحه گزینه ها هنگام تغییر اندازه برطرف شد
[ترجمه ترگمان]مشکل repaint ثابت در نمایش گزینه های زمانی که resizing
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I must repaint them before they go rusty a stitch in time save nine.
[ترجمه گوگل]من باید آنها را دوباره رنگ آمیزی کنم قبل از اینکه یک بخیه زنگ زده در زمان به جز نه
[ترجمه ترگمان]باید قبل از اینکه ساعت ۹ بخیه بزنند آن ها را دوباره تمیز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We had to repaint the gutters with linseed oil.
[ترجمه گوگل]مجبور شدیم ناودان ها را دوباره با روغن بذر کتان رنگ کنیم
[ترجمه ترگمان]مجبور بودیم فاضلاب توی فاضلاب رو با روغن مالی تمیز کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do you plan to repaint the wall?
[ترجمه گوگل]آیا قصد دارید دیوار را دوباره رنگ کنید؟
[ترجمه ترگمان]میخوای دیوار رو رنگ کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I suppose you repaint the apartment when someone moves in.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم وقتی شخصی به خانه می رود، آپارتمان را دوباره رنگ می کنید
[ترجمه ترگمان]فکر کنم وقتی یه نفر بیاد تو یه خونه رو تمیز می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They hired a small company to repaint the dining room.
[ترجمه گوگل]آنها یک شرکت کوچک را برای رنگ آمیزی مجدد اتاق غذاخوری استخدام کردند
[ترجمه ترگمان]اونا یه شرکت کوچیک برای تمیز کردن سالن غذا استخدام کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She repaint them over and over. But the results were exactly the same.
[ترجمه گوگل]او آنها را بارها و بارها رنگ آمیزی می کند اما نتایج دقیقاً یکسان بود
[ترجمه ترگمان] تمام بدنش رو دوباره روشن کرد اما نتایج کاملا شبیه هم بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I was going to sand down the chairs and repaint them.
[ترجمه گوگل]قرار بود صندلی ها را سمباده بکشم و دوباره رنگشان کنم
[ترجمه ترگمان]می خواستم صندلی ها رو شن کنم و دوباره روشنش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] رسم مجدد - نقاشی مجدد تولید مجدد نمایش بر روی تمام یا بخشی از یک صفحه ی کامپیوتری .

انگلیسی به انگلیسی

• paint again, recoat with paint, cover with a new layer of paint

پیشنهاد کاربران

بپرس