rehouse

/ˌriːˈhaʊz//ˌriːˈhaʊz/

بخانه جدید رفتن

جمله های نمونه

1. The government pledged to rehouse the refugees.
[ترجمه گوگل]دولت متعهد شد که پناهندگان را دوباره اسکان دهد
[ترجمه ترگمان]دولت قول داده است که پناهندگان را آزاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The council has agreed to rehouse the family.
[ترجمه گوگل]شورا با اسکان مجدد خانواده موافقت کرده است
[ترجمه ترگمان]این شورا موافقت کرده است که خانواده را منحل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The most difficult job will be to rehouse and reshape soccer while remembering just who it really belongs to.
[ترجمه گوگل]سخت ترین کار این است که فوتبال را تغییر دهید و شکل دهید و در عین حال به یاد داشته باشید که واقعاً به چه کسی تعلق دارد
[ترجمه ترگمان]دشوارترین کار به rehouse و تغییر شکل فوتبال در عین حال به خاطر آوردن آن چه کسی واقعا به آن تعلق دارد، خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Council refused to rehouse because the tenancy was held in joint names with his ex-wife who has disappeared.
[ترجمه گوگل]شورا از خانه نشینی مجدد خودداری کرد زیرا اجاره به نام های مشترک با همسر سابق او که ناپدید شده بود برگزار می شد
[ترجمه ترگمان]شورا از پرداخت اجاره خودداری کرد زیرا این اجاره در نامه ای مشترک با همسر سابقش که ناپدید شده بود، برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is not very easy to rehouse those works of art which have been spared.
[ترجمه گوگل]نگهداری مجدد آن آثار هنری که در امان مانده اند چندان آسان نیست
[ترجمه ترگمان]It کردن آثار هنری که از آن مصون مانده آسان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The corporation and the rural district council were in dispute about who should rehouse them.
[ترجمه گوگل]شرکت و شورای منطقه روستایی در مورد اینکه چه کسی باید آنها را مجدداً اسکان دهد اختلاف داشتند
[ترجمه ترگمان]این شرکت و شورای روستایی منطقه در مورد اینکه چه کسی باید آن ها را اخراج کند اختلاف نظر داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was seeking advice with regard to the Council's refusal to rehouse him in suitable ground floor accommodation.
[ترجمه گوگل]او در مورد امتناع شورا از اسکان مجدد او در محل اقامت مناسب طبقه همکف به دنبال مشاوره بود
[ترجمه ترگمان]او با توجه به امتناع شورا از پذیرش او در محل اقامت مناسب زمین، به دنبال مشاوره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Joy Holloway lived next door to the kennels until she persuaded the council to rehouse her.
[ترجمه گوگل]جوی هالووی در مجاورت لانه‌ها زندگی می‌کرد تا اینکه شورا را متقاعد کرد که او را به خانه خود بازگردانند
[ترجمه ترگمان]شادی \"هالووی\" اینه که در خونه بغلی زندگی می کرد تا وقتی که اون انجمن رو قانع کرد که اونو استخدام کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. None of the YCs had realized that the decision to rehouse the families was being taken by the Conservative council.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از YC ها متوجه نشده بودند که تصمیم برای اسکان مجدد خانواده ها توسط شورای محافظه کار گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از the متوجه نشده بودند که تصمیم مبنی بر ترک خانواده توسط شورای محافظه کار اتخاذ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Predictably they will tell the adviser that they can not rehouse all those families and perhaps the tenant can contact the police.
[ترجمه گوگل]قابل پیش بینی است که آنها به مشاور خواهند گفت که نمی توانند همه آن خانواده ها را دوباره اسکان دهند و شاید مستاجر بتواند با پلیس تماس بگیرد
[ترجمه ترگمان]به طور قابل پیش بینی به مشاور خواهند گفت که نمی توانند همه این خانواده ها را از بین ببرند و شاید مستاجر بتواند با پلیس تماس بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The government will explore with the Housing Authority ways to rehouse those affected.
[ترجمه گوگل]دولت با اداره مسکن راه هایی را برای اسکان مجدد افراد آسیب دیده بررسی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]دولت با اداره مسکن راه های رسیدگی به افراد آسیب دیده را بررسی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• put in a new housing; place a person in a better place of dwelling; provide a better housing
if someone is rehoused, they are provided with a different house to live in.

پیشنهاد کاربران

بپرس