reductant


عامل احیا کننده

جمله های نمونه

1. An oxidant, ammonium persulfate(APS) and a reductant, sodium metabisulfite(SMBS) constitute the initiator.
[ترجمه گوگل]یک اکسیدان، پرسولفات آمونیوم (APS) و یک احیاکننده، متابی سولفیت سدیم (SMBS) آغازگر را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]An، آمونیوم persulfate (APS)و یک reductant، سدیم metabisulfite (smbs)آغازگر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A new suitable mixture reductant of ammonium ferrous sulfate and fruit sugar was used for the determination of phosphorus by the molybdenum blue spectrophotometry.
[ترجمه گوگل]برای تعیین فسفر با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری آبی مولیبدن از یک احیاکننده جدید مخلوط مناسب سولفات آهن آمونیوم و قند میوه استفاده شد
[ترجمه ترگمان]ترکیب مناسبی از آمونیوم sulfate سولفات و شکر میوه برای تعیین فسفر توسط the آبی molybdenum مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A kind of reductant compound in solid state has proved itself effective.
[ترجمه گوگل]نوعی ترکیب احیا کننده در حالت جامد خود را موثر نشان داده است
[ترجمه ترگمان]نوعی از ترکیب reductant در حالت جامد، خود را موثر نشان داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The interference of reductant is eliminated by indirect iodimetry in the weak acidic medium and the content of potassium iodate is determined by direct iodimetry under acidic condition.
[ترجمه گوگل]تداخل احیا کننده با یدومتری غیرمستقیم در محیط اسیدی ضعیف حذف می شود و محتوای یدات پتاسیم با یدسنجی مستقیم در شرایط اسیدی تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]تداخل of توسط iodimetry غیر مستقیم در محیط اسیدی ضعیف حذف می شود و محتوای پتاسیم iodate توسط iodimetry مستقیم تحت شرایط اسیدی تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Therefore, the deposit using sodium hypophosphite as reductant was more suitable for the industries which had a relatively low requirement on conductance.
[ترجمه گوگل]بنابراین، رسوب با استفاده از هیپوفسفیت سدیم به عنوان احیاکننده برای صنایعی که نیاز نسبتاً کمی به رسانایی داشتند، مناسب‌تر بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، رسوب با استفاده از سدیم hypophosphite به عنوان reductant برای صنایعی که نیاز نسبتا کمی به رسانایی داشتند، مناسب تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The results indicate that taking coal as reductant the ferriferous oxides can be reduced in solid phase, but the boron remains oxidic.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که استفاده از زغال‌سنگ به عنوان احیاکننده، اکسیدهای آهن را می‌توان در فاز جامد کاهش داد، اما بور اکسیدی باقی می‌ماند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که گرفتن زغال سنگ به عنوان reductant اکسیده ای نیتروژن را می توان در فاز جامد کاهش داد، اما بورون اکسید شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The results show that temperature, basicity, oxidant, reductant, and food additives have no or less effects on stability of the Setaria Italica yellow pigment.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که دما، بازی، اکسیدان، احیاکننده و افزودنی‌های غذایی تأثیری بر پایداری رنگدانه زرد Setaria Italica ندارند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که دما، خاصیت بازی، oxidant، reductant، و افزودنی های غذایی هیچ اثر کمتری بر پایداری of زرد Italica Setaria ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Said anti-rheumatoid and antirheumatic drug also contains reductant and medicinal carrier, and has the advantages of small dosage, high therapeutic effect, and no side-effect.
[ترجمه گوگل]این داروی ضد روماتوئید و ضد روماتیسم همچنین حاوی احیا کننده و حامل دارویی است و دارای مزایای دوز کم، اثر درمانی بالا و بدون عارضه است
[ترجمه ترگمان]دارو anti و antirheumatic همچنین حاوی reductant و حامل دارویی است و فواید زیادی برای مصرف کوچک، اثر درمانی بالا و هیچ اثر جانبی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Reductant from an extraneous source is introduced.
[ترجمه گوگل]کاهنده از یک منبع خارجی معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]reductant از یک منبع خارجی معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A multi-metal alloy catalyst for hydrogenation of acetonitrile to ethylamine was prepared using hydrazine hydrate and potassium borohydride as the co- reductant .
[ترجمه گوگل]یک کاتالیزور آلیاژی چند فلزی برای هیدروژناسیون استونیتریل به اتیلامین با استفاده از هیدرات هیدرازین و بوروهیدرید پتاسیم به عنوان احیاکننده تهیه شد
[ترجمه ترگمان]یک کاتالیست آلیاژ چند فلز برای هیدروژناسیون of به ethylamine با استفاده هیدرازین hydrate و پتاسیم borohydride به عنوان هم کار تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper introduces a method of producing metallization pellet with laterite nickel ore as raw material and coal as a reductant in car bottom continuous furnace.
[ترجمه گوگل]در این مقاله روشی برای تولید گلوله متالیزاسیون با سنگ معدن نیکل لاتریت به عنوان ماده اولیه و زغال سنگ به عنوان احیاکننده در کوره پیوسته کف خودرو معرفی می شود
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی را برای تولید پلیت فلز پوش با سنگ nickel نیکل به عنوان ماده خام و زغال سنگ به عنوان ماده reductant در کوره داغ کف ماشین معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It introduces the production situation and problems which coke is partly replaced by semicoke coal as reductant in ferroalloy production.
[ترجمه گوگل]وضعیت تولید و مشکلاتی را معرفی می کند که کک تا حدی با زغال سنگ نیمه کک به عنوان احیاکننده در تولید فروآلیاژ جایگزین می شود
[ترجمه ترگمان]این مساله وضعیت تولید و مشکلاتی را معرفی می کند که در آن کک تا حدی با زغال سنگ semicoke به عنوان reductant در تولید ferroalloy جایگزین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The selenium source is mixture system comprising selenide and reductant or metal selenium powder.
[ترجمه گوگل]منبع سلنیوم سیستم مخلوطی است که شامل سلنید و احیاکننده یا پودر سلنیوم فلزی است
[ترجمه ترگمان]منبع سلنیوم یک سیستم ترکیبی متشکل از selenide و reductant یا پودر selenium فلزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A method of continuously producing reduced compounds, which comprises continuously feeding our oxidised compound into a reaction chamber and contracting the oxidised compound with a reductant gas.
[ترجمه گوگل]روشی برای تولید مداوم ترکیبات احیا شده، که شامل تغذیه مداوم ترکیب اکسید شده ما به یک محفظه واکنش و انقباض ترکیب اکسید شده با یک گاز احیاکننده است
[ترجمه ترگمان]روشی برای تولید مداوم ترکیبات کاهش می یابد، که شامل تغذیه مداوم ترکیب اکسید شده ما به یک محفظه واکنش و منقبض کردن ترکیب اکسید شده با یک گاز reductant است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] کاهنده، عامل احیا کننده
[مهندسی گاز] عامل احیاکننده
[نساجی] احیاء کننده - احیاء گر - کاهنده

پیشنهاد کاربران

reductant ( شیمی )
واژه مصوب: کاهنده
تعریف: ماده‏ای که به عنصر یا ترکیب الکترون دهد و بدین‏ترتیب از ظرفیت مثبت آن بکاهد

بپرس