readability

/ˌriːdəˈbɪləti//ˌriːdəˈbɪlɪti/

معنی: خوانایی، قابلیت خواندن
معانی دیگر: خوانایی، قابلیت خواندن

جمله های نمونه

1. The readability of the review itself is the paramount editorial consideration.
[ترجمه گوگل]خوانایی خود بررسی مهمترین ملاحظات تحریریه است
[ترجمه ترگمان]قابلیت خوانایی بر روی خود مرور، مهم ترین نکته در سرمقاله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Secondly, to give the magazine readability, something with lasting value and relevance that readers wish to keep for reference.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، برای دادن خوانایی به مجله، چیزی با ارزش و ارتباط پایدار که خوانندگان مایلند آن را برای مرجع نگه دارند
[ترجمه ترگمان]دوم، برای دادن خوانایی مجله، چیزی با ارزش و ارتباط پایدار که خوانندگان می خواهند به دنبال مرجع باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The importance of readability has been upheld for so long that all manner of methods have been devised for its measurement.
[ترجمه گوگل]اهمیت خوانایی برای مدت طولانی مورد حمایت قرار گرفته است که همه روش‌هایی برای اندازه‌گیری آن ابداع شده‌اند
[ترجمه ترگمان]اهمیت خوانایی برای مدت زمانی طولانی مورد تایید قرار گرفته است که همه روش های روش ها برای ارزیابی آن ابداع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Various readability formulas are described in the course of interesting disquisitions on readability by Hatt and by McClellan.
[ترجمه گوگل]فرمول‌های مختلف خوانایی در این دوره از بررسی‌های جالب درباره خوانایی توسط هات و مک‌کللان توضیح داده شده‌اند
[ترجمه ترگمان](McClellan)و مک McClellan (مک McClellan)، فرمول های مختلف قابل خواندن را در دوره یاد گیری جالب، در مورد قابلیت خواندن توسط مک McClellan و مک McClellan توصیف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Readability of pictures Consideration of the readability of pictures immediately raises the issue of the intended audience.
[ترجمه گوگل]خوانایی تصاویر توجه به خوانایی تصاویر بلافاصله موضوع مخاطب مورد نظر را مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]توجه به تصاویر قابل خواندن بودن تصاویر بلافاصله موضوع مخاطب مورد نظر را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Consider using parentheses to improve readability and avoid mistakes because of logical operator precedence.
[ترجمه گوگل]استفاده از پرانتز را برای بهبود خوانایی و اجتناب از اشتباه به دلیل تقدم عملگر منطقی در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]استفاده از پرانتز را برای بهبود خوانایی و اجتناب از اشتباه به دلیل تقدم عملگر منطقی، در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. System uses C language program and shown good readability and portability.
[ترجمه گوگل]سیستم از برنامه زبان C استفاده می کند و خوانایی و قابلیت حمل خوبی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]سیستم از برنامه زبان C استفاده می کند و خوانایی و قابلیت حمل خوب را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Readability and legibility are often confused.
[ترجمه گوگل]خوانایی و خوانایی اغلب با هم اشتباه گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]خوانا و خوانا اغلب اشتباه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I find, however, that in terms of readability and expressivity, the results are better with Code Contracts than attributes.
[ترجمه گوگل]با این حال، من متوجه شدم که از نظر خوانایی و بیان، نتایج با قراردادهای کد بهتر از ویژگی ها هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، من متوجه شده ام که از نظر خوانایی و expressivity، نتایج بهتر از ویژگی های قراردادهای کد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Readability refers to how easily the developer can comprehend the source code.
[ترجمه گوگل]خوانایی به این اشاره دارد که توسعه دهنده چقدر راحت می تواند کد منبع را درک کند
[ترجمه ترگمان]Readability به این موضوع اشاره دارد که توسعه دهنده به چه سادگی می تواند کد منبع را درک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fitzgerald's warnings apply to the difficulties of generalising about global readability from a small number of samples of an extensive text.
[ترجمه گوگل]هشدارهای فیتزجرالد در مورد مشکلات تعمیم در مورد خوانایی جهانی از تعداد کمی از نمونه های یک متن گسترده اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]هشدارهای مربوط به فیتزجرالد در مورد مشکلات مربوط به خوانایی کلی درباره خوانایی جهانی از تعداد کمی از نمونه های یک متن گسترده، به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sixth-formers were asked to comment on the Prospectus in terms of its content, layout, readability, positive aspects and drawbacks.
[ترجمه گوگل]از نفرات ششم خواسته شد تا در مورد بروشور از نظر محتوا، طرح‌بندی، خوانایی، جنبه‌های مثبت و اشکالات آن اظهار نظر کنند
[ترجمه ترگمان]از Sixth خواسته شد تا در مورد the از لحاظ محتوا، چیدمان، خوانایی، جنبه های مثبت و اشکالات آن نظر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Do we now hear yet another death knell for readability studies?
[ترجمه گوگل]آیا اکنون ناقوس مرگ دیگری برای مطالعات خوانایی می شنویم؟
[ترجمه ترگمان]آیا اکنون صدای ناقوس مرگ دیگری را برای مطالعات خوانایی می شنویم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The white space on a page contributes a great deal to its overall appearance and readability.
[ترجمه گوگل]فضای سفید در یک صفحه به ظاهر کلی و خوانایی آن کمک زیادی می کند
[ترجمه ترگمان]فضای سفید روی یک صفحه، به ظاهر کلی و خوانایی کلی آن کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوانایی (اسم)
legibility, readability

قابلیت خواندن (اسم)
readability

انگلیسی به انگلیسی

• suitability for reading; ability to be understood, comprehensibility; legibility, neatness of writing or printing that makes reading possible

پیشنهاد کاربران

خواندنی بودن
خوش خوان بودن
readability ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: خوانایی
تعریف: میزان سهولت درک نرم‏افزار که ازطریق انتخاب زبان برنامه‏نویسی مناسب و رعایت الگوهای نگارش برنامه و امثال آن تأمین می شود
خواندنی شدن - جذاب برای خواندن

بپرس