radio transmitter

جمله های نمونه

1. It works with a tiny radio transmitter and receiver in the handset and the base.
[ترجمه گوگل]با یک فرستنده و گیرنده رادیویی کوچک در گوشی و پایه کار می کند
[ترجمه ترگمان]آن با یک فرستنده رادیویی کوچک و گیرنده در گوشی و پایه کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's a short-wave radio transmitter.
[ترجمه گوگل]این یک فرستنده رادیویی موج کوتاه است
[ترجمه ترگمان]یه فرستنده رادیویی کوتاهه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A typical radio transmitter has a power of 100 kilowatts.
[ترجمه گوگل]یک فرستنده رادیویی معمولی دارای توان 100 کیلووات است
[ترجمه ترگمان]یک فرستنده رادیویی معمولی دارای قدرت ۱۰۰ کیلووات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Poulsen - Arc Radio Transmitter invented.
[ترجمه گوگل]پولسن - فرستنده رادیویی قوس اختراع شد
[ترجمه ترگمان]رادیوی Poulsen - اختراع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Are the ship's main radio transmitter aerials earthed and radars switched off?
[ترجمه گوگل]آیا آنتن های فرستنده رادیویی اصلی کشتی به زمین و رادارها خاموش هستند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آنتن های اصلی فرستنده رادیویی کشتی اتصال زمین شده و رادارها خاموش شده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Your mobile device is a radio transmitter and receiver.
[ترجمه گوگل]دستگاه تلفن همراه شما یک فرستنده و گیرنده رادیویی است
[ترجمه ترگمان]دستگاه تلفن همراه شما یک فرستنده رادیویی و گیرنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Each cell is equipped with a low-powered radio transmitter and receiver that permit propagation of signals among cell-phone users.
[ترجمه گوگل]هر سلول مجهز به یک فرستنده و گیرنده رادیویی کم مصرف است که امکان انتشار سیگنال در بین کاربران تلفن همراه را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]هر سلول مجهز به فرستنده رادیویی با قدرت پایین و دریافت کننده است که انتشار سیگنال ها در میان کاربران تلفن همراه را مجاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gibson met a clever classmate who had built his own radio transmitter.
[ترجمه گوگل]گیبسون با همکلاسی باهوشی آشنا شد که فرستنده رادیویی خودش را ساخته بود
[ترجمه ترگمان]گیبسون با یک همکلاسی باهوش که فرستنده رادیویی خودش را ساخته بود، ملاقات کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Here you simply ensure that the mechanical linkage will give more than sufficient control and then adjust the radio transmitter in suit.
[ترجمه گوگل]در اینجا شما به سادگی اطمینان حاصل می کنید که اتصال مکانیکی بیش از حد کافی کنترل می کند و سپس فرستنده رادیویی را در کت و شلوار تنظیم می کنید
[ترجمه ترگمان]در اینجا به سادگی می توانید اطمینان حاصل کنید که اتصال مکانیکی بیشتر از کنترل کافی برخوردار خواهد بود و سپس فرستنده رادیویی را با کت مناسب تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There was also £500 in one-pound notes, and a five-valve radio transmitter.
[ترجمه گوگل]همچنین 500 پوند در اسکناس های یک پوندی و یک فرستنده رادیویی پنج سوپاپ وجود داشت
[ترجمه ترگمان]همچنین ۵۰۰ پوند در یک اسکناس یک پوندی و یک فرستنده رادیویی پنج شیر وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And for 500 miles it was carried on the current without power, navigational gear or a radio transmitter.
[ترجمه گوگل]و برای 500 مایل بدون برق، تجهیزات ناوبری یا فرستنده رادیویی با جریان جریان داشت
[ترجمه ترگمان]و برای ۵۰۰ مایل جریان بدون قدرت، تجهیزات جهت یابی یا فرستنده رادیویی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But it was an expensive raincoat, because one of its buttons is a small radio transmitter.
[ترجمه گوگل]اما یک بارانی گران قیمت بود، زیرا یکی از دکمه های آن یک فرستنده رادیویی کوچک است
[ترجمه ترگمان]اما این یک بارانی گران قیمت بود، چون یکی از دکمه های آن یک فرستنده رادیویی کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He then transmitted the encrypted message with a standard Morse code radio transmitter.
[ترجمه گوگل]او سپس پیام رمزگذاری شده را با یک فرستنده رادیویی استاندارد مورس مخابره کرد
[ترجمه ترگمان]سپس پیام رمز شده را با یک فرستنده رادیویی استاندارد مورس منتقل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Doppler Radio Direction Finder is a technology that measures the angle between radio transmitter and the radio using Doppler effect (Doppler principle).
[ترجمه گوگل]داپلر جهت یاب رادیویی فناوری است که زاویه بین فرستنده رادیویی و رادیو را با استفاده از اثر داپلر (اصل داپلر) اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]Direction Doppler Doppler ابزاری است که زاویه بین فرستنده رادیویی و رادیو را با استفاده از اثر داپلر (اصل داپلر اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] فرستنده رادیویی فرستنده ای که توان RF را برای ارسال از طریق فضاغ به شکل امواج رادیویی تولید میکند.

انگلیسی به انگلیسی

• device used to broadcast radio waves

پیشنهاد کاربران

بپرس