radial artery


شریان زند اصلی، سرخرگ زندزبزین

جمله های نمونه

1. Objective : To provide anatomic data for radial artery cannulation ( RAC ) and coronary angiography ( RAACA ) through radial artery approach.
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه داده های آناتومیک برای کانولاسیون شریان رادیال (RAC) و آنژیوگرافی عروق کرونر (RACA) از طریق روش شریان رادیال
[ترجمه ترگمان]هدف: فراهم کردن داده های تشریحی برای سرخرگ شعاعی (RAC)و آنژیوگرافی کرونری (RAACA)از طریق رویکرد سرخرگ شعاعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nowadays, clinicians generally use the internal mammary artery, radial artery and the great saphenous vein for coronary artery bypass grafting.
[ترجمه گوگل]امروزه پزشکان عموماً از شریان پستانی داخلی، شریان رادیال و ورید صافن بزرگ برای بای پس عروق کرونر استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]این روزها، پزشکان عموما از سرخرگ غدد داخلی، سرخرگ شعاعی و سیاه رگ بزرگ saphenous برای پیوند عروق کرونر استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Access site complications, such as hematoma, radial artery occlusion, spasm and pseudoaneurysm, have been reported.
[ترجمه گوگل]عوارض محل دسترسی مانند هماتوم، انسداد شریان رادیال، اسپاسم و آنوریسم کاذب گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]عوارض سایت دسترسی مانند hematoma، انسداد radial شعاعی، spasm و pseudoaneurysm گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To discuss techniques for harvesting the radial artery in coronary artery bypass graft.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد تکنیک های برداشت شریان رادیال در پیوند بای پس عروق کرونر
[ترجمه ترگمان]هدف بحث و تبادل نظر در مورد تکنیک های برداشت سرخرگ شعاعی در پیوند عروق کرونر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The incidence of subcutaneous ecchymosis and radial artery spasm was 5% and 2%, respectively.
[ترجمه گوگل]بروز اکیموز زیر جلدی و اسپاسم شریان رادیال به ترتیب 5% و 2% بود
[ترجمه ترگمان]میزان شیوع زیرجلدی ecchymosis و سرخرگ شعاعی به ترتیب برابر با ۵ درصد و ۲ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Palmar cutaneous branch mainly originated from ulnar artery(5 5%)and radial artery(3 5%), entered nerve directly.
[ترجمه گوگل]شاخه پوستی کف دست عمدتاً از شریان اولنار (55%) و شریان رادیال (35%) منشا گرفته و مستقیماً وارد عصب می‌شود
[ترجمه ترگمان]شاخه پوست Palmar عمدتا از سرخرگ ulnar (۵ % %)و سرخرگ شعاعی (۳ %)، به طور مستقیم وارد عصب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Brachial and radial artery pressures in 105 children were measured using an electronic sphygmomanometer.
[ترجمه گوگل]فشار شریان بازویی و رادیال در 105 کودک با استفاده از فشارسنج الکترونیکی اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]فشار عروق و فشارهای شعاعی در ۱۰۵ کودک با استفاده از an الکترونیکی اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The right radial artery is prone to spasm.
[ترجمه گوگل]شریان رادیال راست مستعد اسپاسم است
[ترجمه ترگمان]سرخرگ شعاعی مناسب مستعد تشنج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Radial artery–perforating vein fistulas have an acceptable survival rate and do not produce circulatory complications.
[ترجمه گوگل]فیستول ورید سوراخ‌دار شریان رادیال میزان بقای قابل قبولی دارد و عوارض گردش خون ایجاد نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]Radial شعاعی - perforating fistulas یک نرخ زنده ماندن قابل قبول دارند و عوارض گردش خون را ایجاد نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To explore a convenient, rapid and effective method of neonatal radial artery blood sampling.
[ترجمه گوگل]هدف: کشف یک روش راحت، سریع و موثر برای نمونه‌گیری خون شریان رادیال نوزادان
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی یک روش مناسب، سریع و موثر برای نمونه گیری خون سرخرگ شعاعی neonatal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion Radial midforrarm flap pedicled with intermuscular branch of radial artery can be transferred to repair soft tissue defect of elbow, forearm or hand.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری فلپ میانی رادیال پدیکل شده با شاخه بین عضلانی شریان رادیال می‌تواند برای ترمیم نقص بافت نرم آرنج، ساعد یا دست منتقل شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Radial midforrarm midforrarm با شاخه intermuscular از سرخرگ شعاعی می تواند به ترمیم نقص بافت نرم بازو، ساعد یا دست منتقل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Next, with your first two fingers, feel or palpate for a pulse on the radial artery.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعد، با دو انگشت اول خود، نبض را روی شریان رادیال احساس یا لمس کنید
[ترجمه ترگمان]سپس، با دو انگشت اول خود، ضربان نبض روی سرخرگ شعاعی را احساس کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods : The anatomy and clinical experience of harvesting the radial artery in 494 patients were reviewed.
[ترجمه گوگل]روش کار: آناتومی و تجربه بالینی برداشت شریان رادیال در 494 بیمار بررسی شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: آناتومی و تجربه بالینی برداشت شریان شعاعی در ۴۹۴ بیمار مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Arterial compliance was calculated as the integrated area starting at the well-defined nadir of the incisura of the dicrotic notch to the end of diastole of the radial artery pulse wave .
[ترجمه گوگل]انطباق شریانی به عنوان ناحیه یکپارچه ای محاسبه شد که از نادر کاملاً مشخص انسیزورای شکاف دیکروتیک تا انتهای دیاستول موج پالس شریان رادیال شروع می شود
[ترجمه ترگمان]انطباق Arterial به صورت یک ناحیه یکپارچه محاسبه شد که از پایین ترین حد انقباض نیمه تعریف شده of the تا انتهای انقباض موج شعاعی موج شعاعی آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس