quotable

/ˈkwoʊtəbl̩//ˈkwəʊtəbl̩/

معنی: نقل کردنی، شایسته نقل قول کردن
معانی دیگر: نقل قول کردنی، بازگفتنی، بازگویه پذیر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: quotably (adv.), quotability (n.)
(1) تعریف: capable of being quoted or readily quoted.

- There is little quotable material in that book.
[ترجمه گوگل] مطالب قابل نقل کمی در آن کتاب وجود دارد
[ترجمه ترگمان] مطالب اندکی در این کتاب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: appropriate or suitable for quoting.

- Some of his language is not quotable.
[ترجمه گوگل] برخی از زبان او قابل نقل نیست
[ترجمه ترگمان] برخی از زبان او quotable نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Songwriters are another good source of quotable lines.
[ترجمه گوگل]ترانه سراها منبع خوب دیگری از خطوط نقل قول هستند
[ترجمه ترگمان]Songwriters منبع خوب دیگری از خطوط quotable هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Every press release should include a quotable, provocative statement from an officer or committee member of the organization involved.
[ترجمه گوگل]هر بیانیه مطبوعاتی باید حاوی بیانیه ای قابل نقل و تحریک آمیز از یک افسر یا عضو کمیته سازمان درگیر باشد
[ترجمه ترگمان]هر آزادی مطبوعات باید شامل بیانیه تحریک آمیز و تحریک آمیز از جانب یک افسر یا عضو کمیته در این سازمان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Meanwhile, those garrulous starlets who utter a quotable phrase almost every time they open their mouths are few and far between.
[ترجمه گوگل]در همین حال، آن ستاره‌های پرحرفی که تقریباً هر بار که دهانشان را باز می‌کنند یک عبارت نقل‌قول به زبان می‌آورند، کم هستند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، این اشخاص باهوش که هر بار که دهان خود را باز می کنند عبارت است از چند کلمه حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ultimately, though, I suspect this particularly quotable nugget will have little impact on the searching habits of internet users.
[ترجمه گوگل]با این حال، در نهایت، من گمان می‌کنم که این قطعه به‌خصوص قابل نقل‌قول تأثیر کمی بر عادت‌های جستجوی کاربران اینترنت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، در نهایت، من شک دارم که این مساله خصوصا \"quotable\" تاثیری کوچک بر عادات جستجو کنندگان اینترنت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mr Jeremy Fisher even had some Quotable Quotes which he had written down along the way.
[ترجمه گوگل]آقای جرمی فیشر حتی نقل قول هایی داشت که در طول مسیر یادداشت کرده بود
[ترجمه ترگمان]آقای جرمی فیشر حتی یک Quotes Quotable داشت که در طول راه به آن نوشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The dealing of American Commercial Code is quite quotable.
[ترجمه گوگل]معامله کد تجاری آمریکا کاملا قابل نقل است
[ترجمه ترگمان]معامله کد تجاری آمریکا کاملا quotable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A sound bite is a brief, very quotable remark by a candidate for office that is repeated on radio and television news programs.
[ترجمه گوگل]نیش صدا سخنی کوتاه و بسیار قابل نقل از سوی یک نامزد انتخاباتی است که در برنامه های خبری رادیو و تلویزیون تکرار می شود
[ترجمه ترگمان]یک گاز صوتی، سخن کوتاه و بسیار کوتاهی است که نامزد دریافت آن در برنامه های خبری رادیو و تلویزیون تکرار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He comes up with so many quotable phrases.
[ترجمه گوگل]او عبارات قابل نقل زیادی را مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]اون با چند تا از جمله های quotable میاد بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Refers to the quotable additional qualification which is acceptable to the Medical Council of Hong Kong.
[ترجمه گوگل]به مدرک اضافی قابل استناد اشاره دارد که برای شورای پزشکی هنگ کنگ قابل قبول است
[ترجمه ترگمان]Refers به صلاحیت اضافی quotable که برای شورای پزشکی هنگ کنگ قابل قبول است اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It has quotable modern value for building a socialist harmonious society and many aspects of spiritual motive, thinking methods, policy, operation mechanism to discover the active ingredients.
[ترجمه گوگل]ارزش مدرن قابل نقل برای ساختن یک جامعه هماهنگ سوسیالیستی و بسیاری از جنبه های انگیزه معنوی، روش های تفکر، سیاست، مکانیسم عملیات برای کشف مواد فعال دارد
[ترجمه ترگمان]این شرکت ارزش مدرنی برای ایجاد یک جامعه هماهنگ سوسیالیستی و جنبه های زیادی از انگیزه معنوی، روش های فکری، سیاست و مکانیزم عمل برای کشف ترکیبات فعال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His remarks are not quotable in mixed company.
[ترجمه گوگل]سخنان او در شرکت مختلط قابل نقل نیست
[ترجمه ترگمان]اظهارات وی در این شرکت مختلط پخش نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hayden Black is nice, funny, quotable, and makes two critically acclaimed and modestly popular Web shows.
[ترجمه گوگل]هیدن بلک زیبا، خنده‌دار، قابل نقل قول است و دو نمایش اینترنتی با تحسین منتقدان و نسبتاً محبوب می‌سازد
[ترجمه ترگمان]هایدن سیاه زیبا، بامزه، quotable است و دو برنامه بسیار معروف و عمومی را به شدت مورد تحسین و تحسین قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nearly every line is quotable, but I'll repeat only this: "A program should follow the 'Law of Least Astonishment. '
[ترجمه گوگل]تقریباً هر خط قابل نقل قول است، اما من فقط این را تکرار می کنم: "یک برنامه باید از "قانون کمترین شگفتی" پیروی کند
[ترجمه ترگمان]تقریبا هر سطر quotable است، اما من فقط این را تکرار می کنم: \" یک برنامه باید از قانون حداقل Astonishment پیروی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There are so many quotable lines and I think that's what stands the test of time; a great movie that you find yourself repeating constantly.
[ترجمه گوگل]خطوط قابل نقل زیادی وجود دارد و من فکر می کنم این چیزی است که در آزمون زمان مقاومت می کند یک فیلم عالی که خود را مدام تکرار می کنید
[ترجمه ترگمان]چند خط اهن وجود دارد و من فکر می کنم این همان چیزی است که آن زمان را امتحان می کند؛ یک فیلم عالی که خودت را مدام تکرار می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نقل کردنی (صفت)
quotable

شایسته نقل قول کردن (صفت)
quotable

انگلیسی به انگلیسی

• can be cited, can be quoted; suitable for citation, fit for quotation

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : quote
اسم ( noun ) : quote / quotation
صفت ( adjective ) : quotable
قید ( adverb ) : _
شایسته نقل و قول کردن

بپرس