quart

/ˈkwɔːrt//kwɔːt/

معنی: کوارت، پیمانهای در حدود بیک لیتر
معانی دیگر: (امریکا: یک چهارم گالن یا دو pint یا 0/9464 لیتر- انگلیس و کانادا: 1/136 لیتر) کوارت، رجوع شود به: quarte

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in the US, a unit of capacity equal to two pints or 0.9464 liter in liquid measure and two pints or 1.101 liters in dry measure. (abbr.: qt.)

(2) تعریف: any container having this capacity.

(3) تعریف: in the UK, a unit of capacity equal to two pints, 1.1365 liters, or 69.355 cu. in. in both liquid and dry measure. (abbr.:qt.)

جمله های نمونه

1. a quart measure
پیمانه ی یک کوارتی

2. two pints make a quart
دو پاینت برابر است با یک کوارت

3. A quart is so called because it is a quarter of a gallon.
[ترجمه learner] به این علت یک چهارم نامیده میشه که یک چهارم گالن چهار لیتریه .
|
[ترجمه گوگل]یک کوارت به این دلیل نامیده می شود که یک چهارم گالن است
[ترجمه ترگمان]یک لیتر هم به این علت است که یک چهارم گالن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pick up a quart of milk or a loaf of bread.
[ترجمه learner] یه لیتر شیر یا یه قرص نان بردارید
|
[ترجمه گوگل]یک لیوان شیر یا یک قرص نان بردارید
[ترجمه ترگمان]یک لیتر شیر یا یک قرص نان بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is a quart of milk left in the pail.
[ترجمه گوگل]یک لیتر شیر در سطل باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]یک لیتر شیر در سطل هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are two pints in a quart and four quarts in a gallon.
[ترجمه learner] هر کورت معادل دو پینت و هر گالن معادل چهار کورت ( لیتر ) است
|
[ترجمه گوگل]دو پینت در یک کوارت و چهار لیوان در یک گالن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دو پیمانه در یک گالن و چهار لیتری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It will hold another quart.
[ترجمه learner] یه کورت دیگه جا می گیره
|
[ترجمه گوگل]یک کوارت دیگر نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]من یک لیتر دیگر را نگه می دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pour into 1 quart casserole dish, top with cheese and bake for 25 to 30 minutes or until brown and bubbly.
[ترجمه گوگل]در ظرف 1 لیتری بریزید، پنیر را روی آن ریخته و به مدت 25 تا 30 دقیقه یا تا زمانی که قهوه ای و حباب دار شود بپزید
[ترجمه ترگمان]یک ظرف سوپ خوری، بالای پنیر و یا برای ۲۵ تا ۳۰ دقیقه یا تا زمانی که قهوه ای و حبابی شود، بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But then, everyone in Savannah seems a quart low on the Valvoline, if you know what I mean.
[ترجمه گوگل]اما پس از آن، اگر منظور من را بدانید، همه در ساوانا به نظر می رسد یک کوارت پایین در Valvoline هستند
[ترجمه ترگمان]اما در این صورت همه در ساوانا، اگر منظور من را فهمیده باشید، همه در ساوانا یک کم پایین تر به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then with a quart of whisky in a brown paper bag they drove carefully down the track to Coventry's houseboat.
[ترجمه گوگل]سپس با یک لیتر ویسکی در یک کیسه کاغذی قهوه‌ای رنگ با احتیاط مسیر را به سمت قایق خانگی کاونتری طی کردند
[ترجمه ترگمان]بعد با یک بطر ویسکی در کیف قهوه ای کاغذی که با احتیاط از جاده خانه کاونتری رد شده بودند گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He drank a quart of milk.
[ترجمه گوگل]یک لیوان شیر نوشید
[ترجمه ترگمان]یک لیتر شیر نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Writing a history of the world in a single volume is like putting a quart into a pint pot.
[ترجمه گوگل]نوشتن تاریخ جهان در یک جلد مانند گذاشتن یک کوارت در یک قابلمه است
[ترجمه ترگمان]نوشتن تاریخ جهان در یک کتاب، مانند قرار دادن یک quart در یک ظرف آبجو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was practically empty except for two middle-aged men in khaki pants and cotton shirts lounging over a quart of beer.
[ترجمه گوگل]تقریباً خالی بود به جز دو مرد میانسال با شلوار خاکی و پیراهن های نخی که روی یک لیوان آبجو لم داده بودند
[ترجمه ترگمان]به غیر از دو مرد میان سال که شلوار خاکی رنگ پوشیده بودند و پیراهن نخی روی یک لیتر آبجو لم داده بودند، خالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For most gardeners, a garden is like a pint pot - you can not get a quart into it.
[ترجمه گوگل]برای اکثر باغبانان، یک باغ مانند یک گلدان نیم لیتری است - شما نمی توانید یک لیوان آن را وارد کنید
[ترجمه ترگمان]برای most باغبانی، یک باغ شبیه یک کوزه آبجو است شما نمی توانید یک نفر را در آن جمع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wash the inside walls of the refrigerator with a solution of 2 tablespoons baking soda to 1 quart water.
[ترجمه گوگل]دیواره های داخلی یخچال را با محلول 2 قاشق غذاخوری جوش شیرین و 1 لیتر آب بشویید
[ترجمه ترگمان]دیواره ای داخل یخچال را با محلولی از ۲ قاشق سوپ خوری جوش شیرین تا ۱ لیتر آب بشویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کوارت (اسم)
quart

پیمانهای در حدود بیک لیتر (اسم)
quart

تخصصی

[مهندسی گاز] یک چهارم گالن
[ریاضیات] کوارت، پیمانه ای در حدود یک لیتر

انگلیسی به انگلیسی

• quarter of a gallon; container which holds a quarter of a gallon; four sequential playing cards of the same suit; interval of four degrees (music)
a quart is a unit of volume that is equal to two pints.

پیشنهاد کاربران

یک نوع واحد اندازه گیری
quart امریکا برابر با 946 میلی لیتر است
quart ( n ) ( kwɔrt ) ( abbreviation qt ) =a unit for measuring liquids, equal to 2 pints or about 0. 94 of a liter
quart
یکی از واحد های اندازه گیری حجم در مقیاس انگلیسی برابر یک چهارم گالن
پاکت ( پاکت شیر )

بپرس