quick look

جمله های نمونه

1. She cast a quick look in the rear mirror.
[ترجمه گوگل]نگاهی سریع به آینه عقب انداخت
[ترجمه ترگمان]نگاهی سریع در آینه عقب انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I wonder if I might have a quick look at your newspaper?
[ترجمه گوگل]نمی دانم آیا ممکن است نگاهی گذرا به روزنامه شما بیندازم؟
[ترجمه ترگمان]نمی دانم ممکن است یک نگاهی به روزنامه شما بیندازم یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He took one last quick look about the room.
[ترجمه گوگل]آخرین نگاه کوتاهی به اتاق انداخت
[ترجمه ترگمان]برای آخرین بار نگاهی به اطراف اتاق انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I asked the vet to have a quick look at the puppies as well.
[ترجمه گوگل]از دامپزشک خواستم که به توله ها نیز نگاهی گذرا کند
[ترجمه ترگمان]من از دامپزشک خواستم یه نگاهی به طوله سگ ها هم بندازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She couldn't resist a quick look in the mirror.
[ترجمه گوگل]او نمی توانست در برابر نگاه سریع در آینه مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست در مقابل یک نگاه سریع در آینه مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now for a quick look at some of the other stories in the news.
[ترجمه گوگل]اکنون برای نگاهی گذرا به برخی از اخبار دیگر در اخبار
[ترجمه ترگمان]حالا برای نگاه سریع به برخی از داستان های دیگر در اخبار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We stopped to have a quick look at the church.
[ترجمه گوگل]توقف کردیم تا کلیسا را ​​نگاه کنیم
[ترجمه ترگمان]توقف کردیم تا به کلیسا نگاهی بیندازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A quick look at Monday's British newspapers shows that there's plenty of interest in foreign news.
[ترجمه گوگل]نگاهی گذرا به روزنامه های بریتانیایی روز دوشنبه نشان می دهد که علاقه زیادی به اخبار خارجی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نگاهی سریع به روزنامه های دوشنبه بریتانیا نشان می دهد که علاقه زیادی به اخبار خارجی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She never left the house without having a quick look at herself in the hall mirror.
[ترجمه گوگل]او هرگز بدون نگاه کردن سریع به خود در آینه سالن از خانه بیرون نمی رفت
[ترجمه ترگمان]بدون اینکه نگاهی به خودش بیندازد، از خانه بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And a quick look back at third-quarter winner Frontier Equity Fund provides further evidence of the risk of chasing short-term performance.
[ترجمه گوگل]و نگاهی گذرا به صندوق سرمایه گذاری برنده سه ماهه سوم، شواهد بیشتری از خطر تعقیب عملکرد کوتاه مدت ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]و یک نگاه سریع به صندوق سرمایه گذاران پیروز سه ماهه سوم شواهد بیشتری در مورد ریسک دنبال کردن عملکرد کوتاه مدت ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I took a quick look at the map.
[ترجمه گوگل]نگاهی سریع به نقشه انداختم
[ترجمه ترگمان]نگاهی سریع به نقشه انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then, have a quick look at the floor area in - and immediately surrounding - the kiosk.
[ترجمه گوگل]سپس، نگاهی سریع به سطح کف کیوسک بیندازید - و بلافاصله اطراف آن
[ترجمه ترگمان]سپس نگاهی سریع به قسمت کف اتاق بیاندازید - و بلافاصله اطراف را احاطه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He had a quick look in Dale's sponge bag.
[ترجمه گوگل]نگاهی گذرا به کیسه اسفنجی دیل انداخت
[ترجمه ترگمان]او نگاهی سریع در کیف اسفنج دیل انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A quick look around the silver sale on exhibition.
[ترجمه گوگل]نگاهی گذرا به فروش نقره در نمایشگاه
[ترجمه ترگمان]نگاهی سریع پیرامون فروش نقره نمایشگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• swift glance, rapid survey

پیشنهاد کاربران

بپرس