quebec

/kwəˈbek//kwɪˈbek/

معنی: استان ' کبک ' در مشرق کانادا
معانی دیگر: استان کبک (در شرق کانادا - مرکز: شهر کبک - مخفف: pq یا 1540668 - que کیلومترمربع)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: Quebecer (n.), Quebecker (n.)
• : تعریف: an eastern Canadian province on the U.S. border between New Brunswick and Ontario.

جمله های نمونه

1. Quebec is at the mouth of the St Lawrence River.
[ترجمه گوگل]کبک در دهانه رودخانه سنت لارنس قرار دارد
[ترجمه ترگمان]کبک در دهانه رود سنت لارنس قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Quebec mandated that all immigrants send their children to French schools.
[ترجمه گوگل]کبک موظف است که همه مهاجران فرزندان خود را به مدارس فرانسه بفرستند
[ترجمه ترگمان]کبک دستور داد که همه مهاجران فرزندانشان را به مدارس فرانسوی بفرستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Quebec has always had particularly close ties to France.
[ترجمه گوگل]کبک همیشه روابط نزدیکی با فرانسه داشته است
[ترجمه ترگمان]کبک همیشه روابط نزدیکی با فرانسه داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In Quebec, this was adapted to cover late secondary, junior college, and university work.
[ترجمه گوگل]در کبک، این برای پوشش پایان دوره متوسطه، کالج راهنمایی، و دانشگاه اقتباس شد
[ترجمه ترگمان]در کبک، این کار برای پوشش دوره متوسطه، دبیرستان و کار دانشگاه تطبیق داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Troilus is a new open-pit mine in Quebec that began production in January.
[ترجمه گوگل]Troilus یک معدن روباز جدید در کبک است که تولید آن در ژانویه آغاز شد
[ترجمه ترگمان]Troilus یک معدن روباز جدید در کبک است که در ماه ژانویه تولید را آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To Quebec, where the International Hockey League already has staked out an expansion franchise but could change its minds.
[ترجمه گوگل]به کبک، جایی که لیگ بین‌المللی هاکی قبلاً یک امتیاز توسعه داده است اما می‌تواند نظرش را تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]برای کبک، جایی که اتحادیه بین المللی هاکی پیش از این یک امتیاز توسعه را به خود اختصاص داده است، اما می تواند ذهن خود را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Meanwhile funding for the shelter from Oxfam Quebec and Oxfam Ireland will run out soon.
[ترجمه گوگل]در همین حال، بودجه پناهگاه آکسفام کبک و آکسفام ایرلند به زودی تمام خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در همان حال، سرمایه گذاری در پناه گاه from کبک و اوکسفام ایرلند به زودی انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Quebec will also be the anti-globalisation lobby's first big outing for 200
[ترجمه گوگل]کبک همچنین اولین سفر بزرگ لابی ضد جهانی شدن برای 200 سال خواهد بود
[ترجمه ترگمان]کبک همچنین اولین گردش بزرگ با جهانی شدن برای ۲۰۰ نفر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The protests in Quebec are not going to bring about the collapse of global capitalism.
[ترجمه گوگل]اعتراضات در کبک باعث فروپاشی سرمایه داری جهانی نمی شود
[ترجمه ترگمان]اعتراضات در کبک منجر به سقوط سرمایه داری جهانی نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although they hail from Quebec, the hurdy-gurdy of this ensemble is sure to pass muster with the average colonial.
[ترجمه گوگل]اگرچه آنها اهل کبک هستند، اما مطمئناً گروه استعماری معمولی با استعمار معمولی کنار می آید
[ترجمه ترگمان]اگرچه آن ها از کبک می خورند، عود چرخدار این گروه باید به طور متوسط با استعماری معمولی هماهنگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You may know Quebec as a hotbed of ornery, croissant-munching separatists.
[ترجمه گوگل]ممکن است کبک را به عنوان جولانگاه جدایی‌طلبان خوش‌قلب و کرواسان‌خوار بشناسید
[ترجمه ترگمان]شاید \"کبک\" رو به عنوان منبع تغذیه از separatists، croissant munching
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A further concession to Quebec was the provision that any single province could veto future changes to federal institutions.
[ترجمه گوگل]امتیاز دیگر به کبک این بود که هر استان می تواند تغییرات آتی در نهادهای فدرال را وتو کند
[ترجمه ترگمان]امتیاز بیشتری به کبک ارائه شد که هر استان می تواند تغییرات آتی را به موسسات فدرال وتو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thousands of children in similar Quebec facilities were falsely labelled mentally retarded in the 1950s.
[ترجمه گوگل]هزاران کودک در مراکز مشابه کبک در دهه 1950 به دروغ برچسب عقب مانده ذهنی خوردند
[ترجمه ترگمان]هزاران کودک در ساختمان های مشابه کبک به اشتباه به عقب مانده ذهنی در دهه ۱۹۵۰ برچسب زده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Quebec voted on seceding from Canada.
[ترجمه گوگل]کبک به جدایی از کانادا رای داد
[ترجمه ترگمان]کبک به seceding از کانادا رای داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. For some of those manning the barricades in Quebec, this is irrelevant.
[ترجمه گوگل]برای برخی از کسانی که سنگرها را در کبک نگهداری می کنند، این موضوع بی ربط است
[ترجمه ترگمان]برای بعضی از اون manning که تو کبک کار میکنن، این بی ربطه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استان ' کبک ' در مشرق کانادا (اسم)
quebec

انگلیسی به انگلیسی

• province in eastern canada; capital city of the canadian province quebec

پیشنهاد کاربران

یکی از آزمون های آزمایشگاهی سنجش نیرو و توان عظلانی

بپرس