quaint

/ˈkweɪnt//kweɪnt/

معنی: عجیب و جالب، از روی مهارت، خیلی ظریف
معانی دیگر: (به طور خوشایند) قدیمی مسلک، غیر عادی، منحصر به فرد، شگفت انگیز، (به طور غیر عادی) قشنگ، (در اصل) ماهر، زبر دست، زرنگ، (نادر) خوش ساخت، اعلا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: quaintly (adv.), quaintness (n.)
(1) تعریف: pleasingly old-fashioned; picturesque.
مترادف: picturesque
مشابه: antique, old-fashioned, old-time, small-town

- We took a picture of the quaint cottages along the shore.
[ترجمه گوگل] ما از کلبه های عجیب کنار ساحل عکس گرفتیم
[ترجمه ترگمان] در کنار ساحل یک عکس از کلبه های عجیب و غریب پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They stayed at a quaint old farmhouse that had been turned into an inn.
[ترجمه گوگل] آنها در یک خانه مزرعه قدیمی قدیمی که به مسافرخانه تبدیل شده بود، اقامت کردند
[ترجمه ترگمان] آن ها در یک خانه روستایی عجیب و غریبی ماندند که تبدیل به یک مسافرخانه کوچک شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: unusual in an interesting or charming way.
مترادف: curious
مشابه: bizarre, odd, peculiar, queer, singular, strange, unfamiliar, unique, unusual, whimsical

- The kids found his northern accent quaint.
[ترجمه گوگل] بچه ها لهجه شمالی او را عجیب و غریب یافتند
[ترجمه ترگمان] بچه ها لهجه شمالی رو خیلی عجیب پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a quaint turn to her speech
لحن عجیب و غریب حرف زدن او

2. her quaint accent delighted the audience
لهجه ی غیرعادی او شنوندگان را محظوظ کرد.

3. Grandma lives in a quaint old cottage.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ در یک کلبه قدیمی عجیب زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگ تو یه کلبه قدیمی و عجیب زندگی میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There were many small lanes in the quaint village.
[ترجمه گوگل]کوچه های کوچک زیادی در روستای عجیب و غریب وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در آن دهکده عجیب و غریب، راه های بسیار کوچکی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Boppard is a small, quaint town with narrow streets.
[ترجمه گوگل]بوپارد شهری کوچک و عجیب با خیابان‌های باریک است
[ترجمه ترگمان]Boppard یک شهر کوچک و عجیب است که در خیابان های تنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They still keep some quaint old customs.
[ترجمه گوگل]آنها هنوز برخی از آداب و رسوم قدیمی عجیب را حفظ می کنند
[ترجمه ترگمان] اونا هنوز یه سری آداب و رسوم قدیمی رو نگه میدارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The fruit of the little enlivening the quaint old northern town has got through the Exhibition may be seen by-and-bye.
[ترجمه گوگل]ثمره کمی سرزندگی شهر قدیمی و عجیب و غریب شمالی که از نمایشگاه عبور کرده است را می توان با خداحافظی دید
[ترجمه ترگمان]میوه های این شهر کوچک عجیب و غریب شمالی از طریق نمایشگاه به چشم می خورد - و - خداحافظ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The look can be quaint or dated, but most people who buy an old house long to update the surfaces.
[ترجمه گوگل]ظاهر می تواند عجیب یا قدیمی باشد، اما اکثر افرادی که یک خانه قدیمی می خرند، آرزوی به روز رسانی سطوح را دارند
[ترجمه ترگمان]این ظاهر می تواند جالب یا با تاریخ باشد، اما اغلب افرادی که یک خانه قدیمی می خرند تا سطوح را به روز رسانی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We stood together in the quaint street with our pants around our ankles.
[ترجمه گوگل]با هم در خیابان عجیب و غریب ایستادیم و شلوارمان را دور قوزک پاهایمان انداخته بودیم
[ترجمه ترگمان]ما با هم در خیابان عجیب و غریب کنار هم ایستادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As some quaint, dimity-repressed little islanders from whose dusty loins sprang forth Shakespeare, Upstairs Downstairs and an Empire.
[ترجمه گوگل]همانطور که برخی از جزیره نشینان کوچک عجیب و غریب و سرکوب شده که از کمر غبار آلودشان شکسپیر، طبقه بالا پایین و یک امپراتوری بیرون آمدند
[ترجمه ترگمان]در همین حال در طبقه بالا و در طبقه بالا در طبقه بالا و در طبقه بالا در طبقه بالا و در طبقه بالا در طبقه بالا و در طبقه بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I fear your quaint down-home speech is wasted on me, my friend.
[ترجمه گوگل]دوست من می ترسم صحبت های عجیب و غریب شما در خانه به هدر برود
[ترجمه ترگمان]می ترسم سخنرانی - - - - - ت - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We stayed in a quaint little fishing village in Cornwall.
[ترجمه گوگل]ما در یک دهکده ماهیگیری کوچک در کورنوال ماندیم
[ترجمه ترگمان]ما در یک روستای کوچک ماهیگیری در Cornwall اقامت داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The town itself has a pedestrian centre with quaint narrow streets leading down to the lake front.
[ترجمه گوگل]خود شهر دارای یک مرکز عابر پیاده با خیابان‌های باریک عجیب و غریب است که به جلوی دریاچه منتهی می‌شوند
[ترجمه ترگمان]شهر خودش دارای یک مرکز پیاده رو با خیابان های باریک و باریک است که به سمت جلوی دریاچه منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Other than the quaint little town waiting to get buried, what boilerplate ingredients do we have?
[ترجمه گوگل]به غیر از شهر کوچک عجیب و غریبی که منتظر دفن شدن است، چه مواد تشکیل دهنده دیگ بخار داریم؟
[ترجمه ترگمان]به غیر از آن شهر کوچک عجیب و غریب که منتظر دفن شدن است، چه موادی داریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عجیب و جالب (صفت)
quaint

از روی مهارت (صفت)
quaint

خیلی ظریف (صفت)
quaint

انگلیسی به انگلیسی

• strange, unusual, odd; having charming old-fashioned qualities, strangely charming
something that is quaint is attractive because it is unusual and rather old-fashioned.

پیشنهاد کاربران

/kweɪnt/
​attractive in an unusual or old - fashioned way عجیب و غریب؛ جالب ( توجه ) ، قشنگ
quaint old customs عجیب و غریب
a quaint seaside village باستانی و جذاب
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : quaintness
✅️ صفت ( adjective ) : quaint
✅️ قید ( adverb ) : quaintly
نما سنتی
( سازه ) سنتی
( معماری ) سنتی
عتیقه ولی با ارزش مثل:
Quaint old buildings
همچنین برای عقاید غیرقابل باور به کار میرود مثل:
She said : What a quaint idea, and started laughing at him
The word “quaint” is an adjective that means attractively unusual or old - fashioned. It can also be used to show disapproval of something that is strange or outdated.
صفتی است به معنای جذاب غیرعادی یا قدیمی. همچنین می توان از آن برای نشان دادن عدم تایید چیزی که عجیب یا قدیمی است استفاده کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

قدیمی و مسحور کننده، فتان
a quaint old cottage
She lives in a quaint cottage by the lake.
He has some quaint ideas about women’s roles in society.
The town is full of quaint shops and cafes.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/quaint
به طور عجیبی قشنگ
باستانی و جذاب
Quaint means strange and unusual in an old - fashioned and charming way
attractive because of being unusual and especially old - fashioned
unusual and attractive, especially in an old - fashioned way*
مثال:a quaint little village in Yorkshire
( جا یا شی ) باستانی محصور کننده
منسوخ
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس