qi

جمله های نمونه

1. Using the equilibrium condition Q, Qi solve the equations to determine equilibrium price.
[ترجمه گوگل]با استفاده از شرط تعادل Q، Qi معادلات را برای تعیین قیمت تعادل حل می کند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از شرایط تعادل Q، چی معادلات برای تعیین قیمت تعادلی را حل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For a set of clean clothes, Hujiao chest qi and blood curling, Jijiben back room sit - ins.
[ترجمه گوگل]برای مجموعه ای از لباس های تمیز، چی قفسه سینه Hujiao و حلقه کردن خون، اتاق پشتی Jijiben
[ترجمه ترگمان]برای یک ردیف لباس تمیز، سینه کیو آی و خونی که در حال جمع شدن است، اتاق نشیمن در حال نشستن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Decoction for Regulating the Flow of Qi and Removing Stagnation could enhance spike potential activities in abomasal pyloric antrum, duodenum and jejunum.
[ترجمه گوگل]جوشانده برای تنظیم جریان چی و رفع رکود می تواند فعالیت های بالقوه سنبله را در آنتروم پیلور شیردان، دوازدهه و ژژنوم افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]The برای تنظیم جریان چی و حذف Stagnation می تواند فعالیت های بالقوه را در abomasal pyloric، duodenum و jejunum افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The process of MCMB formation with original QI as the seed crystal was also discussed.
[ترجمه گوگل]فرآیند تشکیل MCMB با QI اصلی به عنوان کریستال دانه نیز مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فرآیند تشکیل MCMB با qi اصلی به عنوان بلور بذر نیز مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Liver heat uprush or very deficient Qi and blood can cause the disease.
[ترجمه گوگل]افزایش گرمای کبد یا کمبود Qi و خون بسیار می تواند باعث این بیماری شود
[ترجمه ترگمان]جگر در کبد یا چی بسیار کم و خون می تواند موجب این بیماری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. LI Guang qi . Power System Transient Analysis. Beijing: China Electric Power Press, 198
[ترجمه گوگل]لی گوانگ چی تجزیه و تحلیل گذرا سیستم قدرت پکن: چاپ برق چین، 198
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، لشکر اسلام به نام Guang تحلیل ناپایدار سیستم قدرت پکن: انتشارات نیروی برق چین، ۱۹۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Before, "it was really extreme, " says Zhang Qi, a former steelworker who lives near the shuttered plant. "The air, one breath of it would start you coughing.
[ترجمه گوگل]ژانگ چی، یک کارگر سابق فولاد که در نزدیکی کارخانه کرکره‌ای زندگی می‌کند، می‌گوید: «قبلاً واقعاً شدید بود «هوا، یک نفس آن باعث سرفه کردن شما می شود
[ترجمه ترگمان]ژانگ Qi، یکی از ساکنان سابق steelworker که در نزدیکی کارخانه بسته شده زندگی می کند، می گوید: \"پیش از این،\" واقعا فوق العاده بود \" هوا، یک نفس آن، شما را به سرفه می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Zhang Zai's doctrine of Qi thinking was a milestone in the history of Chinese philosophy while Nan Min was an individual philosophist in the history of South Korea.
[ترجمه گوگل]دکترین ژانگ زی درباره تفکر چی نقطه عطفی در تاریخ فلسفه چین بود در حالی که نان مین یک فیلسوف فردی در تاریخ کره جنوبی بود
[ترجمه ترگمان]دکترین ژانگ Zai یک نقطه عطف در تاریخ فلسفه چین بوده است در حالی که نان مین در تاریخ کره جنوبی فردی individual بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pectoral qi performs two main functions.
[ترجمه گوگل]چی سینه ای دو عملکرد اصلی را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]Pectoral qi، دو تابع اصلی را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Luo Er Qi’s works are translated from a visual dictionary; this solo exhibition presents his new decoupage works exploding in force and fusion.
[ترجمه گوگل]آثار لو ار چی از فرهنگ لغت تصویری ترجمه شده است این نمایشگاه انفرادی آثار جدید دکوپاژ او را در حال انفجار و ادغام ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]آثار لو چی از فرهنگ لغت دیداری ترجمه شده اند؛ این نمایشگاه انفرادی کاره ای جدیدش را با شدت و ترکیب منفجر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As you know, it is well known how Qi treats missioner.
[ترجمه گوگل]همانطور که می دانید، به خوبی شناخته شده است که Qi چگونه با میشنر رفتار می کند
[ترجمه ترگمان]همانطور که می دانید، مشخص است که چی با missioner برخورد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Liao Qi Julang envoy to the country, also for the book rounding.
[ترجمه گوگل]لیائو چی Julang فرستاده به کشور، همچنین برای گرد کردن کتاب
[ترجمه ترگمان]Liao چی Julang، نماینده این کشور، هم برای گرد کردن کتاب به این کشور اعزام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shanghai Qi Lei electric car motor gear warranty how long?
[ترجمه گوگل]گارانتی دنده موتور ماشین الکتریکی شانگهای چی لی چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]چی؟ چه مدت؟ چه مدت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. During the ABS assembling process of Hong Qi CA7220 car, you will feel brake pedal soft and braking distance long if common procedures of filling brake fluid through vacuum gas removal are used.
[ترجمه گوگل]در طول فرآیند مونتاژ ABS خودروی Hong Qi CA7220، اگر از روش‌های رایج پر کردن روغن ترمز از طریق حذف گاز خلاء استفاده شود، پدال ترمز نرم و فاصله ترمز طولانی را احساس خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]در طی فرآیند مونتاژ خودرو در خودرو Hong Qi، شما احساس خواهید کرد که در صورتی که روش های معمول پر کردن مایع ترمز از طریق حذف گاز خلا مورد استفاده قرار گیرد، ترمز دستی و ترمز دستی را احساس خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• chinese concept meaning energy or cosmic life force (pronounced "chi", referred to in the fields of arts, health, martial arts, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس