1. At last we successfully put through the business deal.
[ترجمه گوگل]در نهایت ما با موفقیت معامله تجاری را انجام دادیم
[ترجمه ترگمان]بالاخره معامله تجاری را با موفقیت انجام دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بالاخره معامله تجاری را با موفقیت انجام دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Youngsters will be put through their paces by qualified instructors.
[ترجمه رز] مهارت جوانان بوسیله مربیان واجد شرایط مورد ازمون قرار خواهد گرفت|
[ترجمه گوگل]نوجوانان توسط مربیان واجد شرایط، مراحل خود را طی خواهند کرد[ترجمه ترگمان]Youngsters را با مربیان واجد شرایط تعلیم می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He asked to be put through to Charley Lunn.
[ترجمه گوگل]او درخواست کرد که او را به چارلی لون بسپارند
[ترجمه ترگمان]از او خواست که به چارلی Lunn ملحق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از او خواست که به چارلی Lunn ملحق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The soldiers were put through eight weeks of basic training.
[ترجمه گوگل]سربازان هشت هفته آموزش اولیه را پشت سر گذاشتند
[ترجمه ترگمان]سربازان هشت هفته از آموزش های مقدماتی را گذرانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سربازان هشت هفته از آموزش های مقدماتی را گذرانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The new recruits were put through their paces.
[ترجمه learner] افراد تازه استخدام مورد ارزیابی مهارت قرار گرفتند|
[ترجمه گوگل]تازه استخدام شده ها با سرعت عمل کردند[ترجمه ترگمان]تازه افراد جدید نیز در راه خود قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ask to be put through to me personally.
[ترجمه گوگل]بخواهید که شخصاً به من داده شود
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم شخصا با من صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم شخصا با من صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Trainee commandos are put through an exhausting assault course.
[ترجمه گوگل]کماندوهای کارآموز یک دوره تهاجمی طاقت فرسا را طی می کنند
[ترجمه ترگمان]کماندوهای Trainee از طریق یک مسیر حمله خسته کننده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کماندوهای Trainee از طریق یک مسیر حمله خسته کننده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The recruits were put through a week of grueling endurance tests.
[ترجمه گوگل]افراد استخدام شده یک هفته آزمایش های طاقت فرسا را پشت سر گذاشتند
[ترجمه ترگمان]این نیروهای تازه در یک هفته از آزمایش های تحمل خسته کننده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نیروهای تازه در یک هفته از آزمایش های تحمل خسته کننده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. All the candidates were put through their paces during the television debate.
[ترجمه learner] همه کاندیداها در مدت مناظره تلویزیونی مورد ارزیابی قرار گرفتند .|
[ترجمه گوگل]همه نامزدها در طول مناظره تلویزیونی با سرعت خود مواجه شدند[ترجمه ترگمان]همه نامزدها در طی مناظره تلویزیونی در فاصله خود قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The trainees were put through an assault course.
[ترجمه گوگل]کارآموزان دوره تهاجمی را طی کردند
[ترجمه ترگمان]همه کارآموزها قبلا یه حمله انجام داده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه کارآموزها قبلا یه حمله انجام داده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The recruits were put through a week of gruelling endurance tests.
[ترجمه گوگل]افراد استخدام شده یک هفته آزمایش های طاقت فرسا را پشت سر گذاشتند
[ترجمه ترگمان]این نیروهای تازه در یک هفته از آزمایش های استقامتی خسته کننده قرار گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نیروهای تازه در یک هفته از آزمایش های استقامتی خسته کننده قرار گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These proposals have to be put through several committees.
[ترجمه گوگل]این پیشنهادات باید از طریق چندین کمیته مطرح شود
[ترجمه ترگمان]این پیشنهادها باید از طریق چندین کمیته مطرح شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این پیشنهادها باید از طریق چندین کمیته مطرح شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Your call has been put through.
[ترجمه learner] ارتباط شما برقرار شده است|
[ترجمه گوگل]تماس شما انجام شد[ترجمه ترگمان]تماس شما از بین رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. New employees are put through a course of training.
[ترجمه گوگل]کارمندان جدید یک دوره آموزشی را طی می کنند
[ترجمه ترگمان]کارکنان جدید در یک دوره آموزشی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کارکنان جدید در یک دوره آموزشی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Back in his office he put through a call to the colonel.
[ترجمه learner] در برگشت به دفترش با سرهنگ تماس گرفت|
[ترجمه گوگل]برگشت در دفترش با سرهنگ تماس گرفت[ترجمه ترگمان]به دفترش بازگشت و با سرهنگ تماس گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید