عبارت ( phrase )
• (1) تعریف: to dress in.
• مترادف: don, slip on
• متضاد: remove
• مشابه: dress, wear
• مترادف: don, slip on
• متضاد: remove
• مشابه: dress, wear
• (2) تعریف: to perform (a show).
• مترادف: perform, stage
• مشابه: mount, produce, represent
• مترادف: perform, stage
• مشابه: mount, produce, represent
صفت ( adjective )
• : تعریف: done or assumed deceptively; pretended.
• مشابه: counterfeit, fictitious
• مشابه: counterfeit, fictitious
- a put-on display of anger
[ترجمه آرمین] یک نمایش ساختگی از خشم|
[ترجمه کره لاور 🦋🍡] پوشیدن چیزی 🥲🌱|
[ترجمه گوگل] نمایش خشم[ترجمه ترگمان] نمایش گذاشته شده از عصبانیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• (1) تعریف: (informal) a deception done to amuse or tease; hoax.
- That news report was a put-on.
[ترجمه آرمین] اون خبرهای جدید همگی ساختگی بودند.|
[ترجمه گوگل] آن گزارش خبری ساختگی بود[ترجمه ترگمان] اون گزارش خبری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: an affected manner, attitude, or appearance.
• مشابه: mannerism
• مشابه: mannerism
- Her air of sophistication is a put-on.
[ترجمه گوگل] هوای پیچیدگی او یک لباس پوشیدن است
[ترجمه ترگمان] هوا پر از پیچیدگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هوا پر از پیچیدگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید