معنی: ساییدن، نرم کردن، نرم کوبیدنمعانی دیگر: (خرد کردن و تبدیل به پودر کردن) آس کردن یا شدن، آرد کردن یا شدن، آردین کردن یا شدن، له کردن، (مجازی) منهدم کردن، درب و داغون کردن، داغان کردن، خرد و خاک شیر کردن، در هم کوبیدن، پودر کردن
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: pulverizes, pulverizing, pulverized
• (1)تعریف: to make into powder, as by crushing, grinding, or pounding. • مترادف: bray, crush, granulate, grind, powder, triturate • مشابه: crumble, crunch, grate, mash, mill, pound
- The giant machine pulverizes the rock.
[ترجمه گوگل] ماشین غول پیکر سنگ را پودر می کند [ترجمه ترگمان] ماشین غول پیکر از سنگ بیرون می آید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• : تعریف: to be made into powder, as by crushing, grinding, or pounding. • مترادف: granulate, grind, powder • مشابه: break, crumble, crush, grain, smash, squash
جمله های نمونه
1. to pulverize coffee beans
خرد کردن دانه های قهوه
2. He pulverized the opposition with the force of his oratory.
[ترجمه گوگل]او مخالفان را با زور سخنوری اش پودر کرد [ترجمه ترگمان]او مخالفت خود را با نیروی سخنوری غرق کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The seeds can be used whole or pulverized into flour.
[ترجمه گوگل]دانه ها را می توان به صورت کامل یا پودر شده به آرد استفاده کرد [ترجمه ترگمان]دانه ها را می توان به طور کامل و یا در داخل آرد مورد استفاده قرار داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He pulverize the opposition with the force of his oratory.
[ترجمه بردیا] او مخالفان خود را با قدرت سخنوری خود در هم کوبید
|
[ترجمه mamad] او مخالفان خود را با قدرت سخنوری خود در هم می کوبد
|
[ترجمه حسین کتابدار] او با قدرت سخنوریش، مخالفان را شکست داد.
|
[ترجمه گوگل]او مخالفان را با نیروی سخنوری اش پودر می کند [ترجمه ترگمان]مخالفان را با نیروی نمازخانه به خاکستر تبدیل کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He has just been pulverized by a being from the other side of the galaxy and what does he do?
[ترجمه گوگل]او به تازگی توسط موجودی از آن سوی کهکشان پودر شده است و چه می کند؟ [ترجمه ترگمان]او تازه از طرف دیگر کهکشان با خاک یک سان شده و چه کار می کند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. How much extra energy is consumed in pulverizing the coal to say 90 percent through 320 mesh?
[ترجمه گوگل]چه مقدار انرژی اضافی در پودر کردن زغال سنگ مصرف می شود، مثلاً 90 درصد تا 320 مش؟ [ترجمه ترگمان]چه مقدار انرژی اضافی در pulverizing زغال سنگ مصرف می شود تا ۹۰ درصد از ۳۲۰ مش را بیان کند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Pulverize mixture and set aside. Add remaining 2 tablespoons oil to pan and saute onion and garlic until lightly browned.
[ترجمه گوگل]مخلوط را پودر کرده و کنار بگذارید 2 قاشق غذاخوری روغن باقی مانده را به ماهیتابه اضافه کنید و پیاز و سیر را تفت دهید تا کمی قهوه ای شوند [ترجمه ترگمان]مخلوط pulverize و کنار گذاشته می شود ۲ قاشق سوپ خوری باقی مانده را به ماهی تابه اضافه کنید و پیاز و سیر را تا آن دورها قرمز کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We pulverized the opposition.
[ترجمه گوگل]ما مخالفان را پودر کردیم [ترجمه ترگمان]ما با هم مخالف بودیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Almost all large modern coal fired boilers utilize pulverized coal because pulverized coal burns approximately like oil or gas.
[ترجمه گوگل]تقریباً تمام دیگهای بخار بزرگ مدرن زغال سنگ از زغال سنگ پودر شده استفاده می کنند زیرا زغال سنگ پودر شده تقریباً مانند نفت یا گاز می سوزد [ترجمه ترگمان]تقریبا همه کارخانه های بزرگ زغال سنگ سوز به این دلیل که خاکه ذغال سنگ تقریبا مثل نفت یا گاز می سوزد، از آن استفاده می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Door gunners all around us were pulverizing the ground around him, but Leese had not given our gunners permission to fire.
[ترجمه گوگل]توپچی های در اطراف ما داشتند زمین اطراف او را پودر می کردند، اما لیز به توپچی های ما اجازه شلیک نداده بود [ترجمه ترگمان]در اطراف ما توپچی ها را در اطراف خود قرار داده بودند، اما Leese اجازه تیراندازی به ما را نداده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Stewart completely pulverized the opposition.
[ترجمه گوگل]استوارت مخالفان را کاملاً پودر کرد [ترجمه ترگمان]استوارت کاملا اپوزیسیون را شکست داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He sued her even before she pulverized him in print.
[ترجمه گوگل]او حتی قبل از اینکه او را به صورت چاپی پودر کند از او شکایت کرد [ترجمه ترگمان]حتی قبل از اینکه اثر انگشتش را بخورد از او شکایت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Destroy the skeleton, pulverize the bones.
[ترجمه گوگل]اسکلت را از بین ببرید، استخوان ها را پودر کنید [ترجمه ترگمان]اسکلت رو نابود کن، استخون ها رو نابود کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Make beautiful flour film with pulverize of Chinese herbal medicine. Want those Chinese traditional medicine?
[ترجمه گوگل]با پودر داروی گیاهی چینی فیلم آردی زیبا بسازید آن طب سنتی چینی را می خواهید؟ [ترجمه ترگمان]یک فیلم آرد زیبا با خاکستر داروهای گیاهی چین بسازید این داروهای سنتی چینی می خواهید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Level 1 - Summons an Infernal with weak Pulverize and average attack.
[ترجمه گوگل]سطح 1 - یک جهنمی با Pulverize ضعیف و حمله متوسط را احضار می کند [ترجمه ترگمان]سطح ۱ - Summons یک جهنم با pulverize ضعیف و متوسط حمله [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• crush, grind into fine particles (also pulverise) to pulverize something means to crush it into a powder.
پیشنهاد کاربران
کوبیده شده
✍ توضیح: To crush or grind into powder 🥄 🔍 مترادف: Grind, crush ✅ مثال: He used a mortar and pestle to pulverize the spices
1 - to press or crush something until it becomes powder or a soft mass فشار دادن یا له کردن چیزی تا تبدیل به پودر یا توده نرمی شود. pulverized coal/bones Seashells were pulverized by the ocean’s waves. ... [مشاهده متن کامل]
Our team aims to pulverize the competition ( = badly defeat them ) . 2 - to defeat someone easily به راحتی کسی را شکست دادن