1. The meeting has been provisionally arranged for the end of May.
[ترجمه غزال سرخ] این جلسه موقتاً برای پایان ماه مه برنامه ریزی شده است.|
[ترجمه گوگل]این نشست به طور موقت برای پایان اردیبهشت ماه تنظیم شده است[ترجمه ترگمان]این جلسه برای پایان ماه مه برگزار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The meeting has been provisionally arranged for 00 pm next Friday.
[ترجمه غزال سرخ] این جلسه عجالتاً برای ساعت صفر جمعه آینده تنظیم شده است.|
[ترجمه گوگل]این جلسه به طور موقت برای ساعت 22 جمعه آینده ترتیب داده شده است[ترجمه ترگمان]این جلسه برای ساعت ۰۰ بعد از ظهر روز جمعه آینده برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was provisionally agreed that 12 August was to be the date.
[ترجمه غزال سرخ] عجالتاً بر سر دوازده اوت به عنوان موعدِ قرار تؤافق شد.|
[ترجمه گوگل]به طور موقت موافقت شد که تاریخ 12 اوت باشد[ترجمه ترگمان]موقتا موافقت شد که ۱۲ آگوست قرار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Club members have provisionally agreed to the changes.
[ترجمه غزال سرخ] اعضای باشگاه موقتاً با تغییرات مؤافقت کردند|
[ترجمه گوگل]اعضای باشگاه به طور موقت با تغییرات موافقت کرده اند[ترجمه ترگمان]اعضای این باشگاه موقتا با این تغییرات موافقت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The seven republics had provisionally agreed to the new relationship on November 14th.
[ترجمه غزال سرخ] این هفت جمهوری در روز چهاردهم نوامبر موقتاً برای روابط جدید تؤافق کرده بودند.|
[ترجمه گوگل]هفت جمهوری به طور موقت در 14 نوامبر با روابط جدید موافقت کرده بودند[ترجمه ترگمان]این هفت جمهوری موقتا در ۱۴ نوامبر با این رابطه جدید موافقت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The meeting has been provisionally arranged for 3 p. m. next Friday.
[ترجمه غزال سرخ] این جلسه مؤقتاً برای ساعت سه بعدازظهر جمعه آینده ترتیب داده شده است.|
[ترجمه گوگل]این جلسه به طور موقت برای ساعت 15 ترتیب داده شده است متر جمعه بعد[ترجمه ترگمان]این جلسه به طور موقت برای سه بعد از ظهر ترتیب داده شده است متر جمعه آینده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The first game is provisionally scheduled for January 2
[ترجمه غزال سرخ] نخستین بازی عجالتاً برای دوم ژانویه برنامه ریزی شده است|
[ترجمه گوگل]اولین بازی به طور موقت برای 2 ژانویه برنامه ریزی شده است[ترجمه ترگمان]اولین بازی برای ۲ ژانویه برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The contract has been accepted provisionally.
[ترجمه غزال سرخ] قرارداد عجاتاً پذیرفته شده است.|
[ترجمه گوگل]قرارداد به طور موقت پذیرفته شده است[ترجمه ترگمان]این قرارداد موقتا پذیرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Leader AS Roma stayed provisionally six points clear at the top of the Italian Serie A.
[ترجمه غزال سرخ] آث رم ِ پیشتاز موقتاً با شش امتیاز بیشتر در رأس سری آ ایتالیا ایستاد.|
[ترجمه گوگل]آ اس رم، صدرنشین سری آ ایتالیا به طور موقت با شش امتیاز اختلاف در صدر جدول باقی ماند[ترجمه ترگمان]رهبر تیم رم به طور موقت ۶ امتیاز در صدر سری آ ایتالیا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Provisionally, while the investigation is completed, the employee concerned has been suspended from his job.
[ترجمه غزال سرخ] در حالی که تحقیقات تکمیل شده، کارمند مربوطه موقتاً از کارش تعلیق شده است.|
[ترجمه گوگل]به طور موقت، در حالی که تحقیقات تکمیل شده است، کارمند مربوطه از کار خود تعلیق شده است[ترجمه ترگمان]در حالی که تحقیقات انجام شده، کارمندان مورد نظر از کارش معلق شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Chelsea have provisionally agreed a four - year deal with AC Milan striker Andriy Shevchenko, to the Mail.
[ترجمه غزال سرخ] به گزارش میل، چلسی موقتاً با قراردادی چهارساله با مهاجم آث میلان، آندری شوچنکو، تؤافق کرده است.|
[ترجمه گوگل]چلسی به طور موقت با آندری شوچنکو، مهاجم آث میلان، به میل موافقت کرد[ترجمه ترگمان]چلسی به طور موقت یک معامله چهار ساله با آندری شوچنکو، striker میلان، را به سمت پست دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Spanish team has provisionally assigned the newfound fossil to Homo antecessor ('pioneer man'), a species that they suggest could be the last common ancestor of Neanderthals and Homo sapiens .
[ترجمه گوگل]تیم اسپانیایی به طور موقت فسیل تازه کشف شده را به انسان پیشگام (انسان پیشگام) اختصاص داده است، گونه ای که به نظر آنها می تواند آخرین جد مشترک نئاندرتال ها و انسان خردمند باشد
[ترجمه ترگمان]تیم اسپانیایی به طور موقت این فسیل کشف شده را به انسان antecessor (انسان پیشگام)، گونه ای که آن ها پیشنهاد می کنند آخرین جد مشترک انسان های غار نشین و انسان امروزی باشد، اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تیم اسپانیایی به طور موقت این فسیل کشف شده را به انسان antecessor (انسان پیشگام)، گونه ای که آن ها پیشنهاد می کنند آخرین جد مشترک انسان های غار نشین و انسان امروزی باشد، اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He may also declare an arbitral award provisionally enforceable, subject to the conditions of the Arts. 525 and 52 and his decision shall have the force of exequatur.
[ترجمه گوگل]او همچنین می تواند حکم داوری را با رعایت شرایط هنر به طور موقت قابل اجرا اعلام کند 525 و 52 و تصمیم او حکم اجرا دارد
[ترجمه ترگمان]او همچنین ممکن است اعلام کند که این جایزه به طور موقت قابل اجرا بوده و تحت شرایط هنر قرار دارد ۵۲۵ و ۵۲ و تصمیمش باید قدرت of را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همچنین ممکن است اعلام کند که این جایزه به طور موقت قابل اجرا بوده و تحت شرایط هنر قرار دارد ۵۲۵ و ۵۲ و تصمیمش باید قدرت of را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They have agreed provisionally.
[ترجمه غزال سرخ] آنها موقتاً به تؤافق رسیده اند.|
[ترجمه گوگل]آنها به طور موقت توافق کرده اند[ترجمه ترگمان]آن ها به طور موقت توافق کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید