فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: proclaims, proclaiming, proclaimed
مشتقات: proclaimer (n.)
حالات: proclaims, proclaiming, proclaimed
مشتقات: proclaimer (n.)
• (1) تعریف: to announce or declare officially or publicly.
• مترادف: announce, declare, herald
• مشابه: adjudge, allege, blare, blaze, blazon, call, decree, introduce, knell, ordain, profess, promulgate, pronounce, publicize, publish, sing, trumpet
• مترادف: announce, declare, herald
• مشابه: adjudge, allege, blare, blaze, blazon, call, decree, introduce, knell, ordain, profess, promulgate, pronounce, publicize, publish, sing, trumpet
- The government has proclaimed a new public holiday.
[ترجمه گوگل] دولت تعطیل رسمی جدیدی را اعلام کرده است
[ترجمه ترگمان] دولت اعلام کرده است که یک تعطیلی عمومی جدید اعلام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دولت اعلام کرده است که یک تعطیلی عمومی جدید اعلام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The rebels proclaimed independence for their country.
[ترجمه گوگل] شورشیان استقلال کشور خود را اعلام کردند
[ترجمه ترگمان] شورشیان استقلال کشور خود را اعلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] شورشیان استقلال کشور خود را اعلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The newspaper proclaimed her the winner.
[ترجمه گوگل] روزنامه او را برنده اعلام کرد
[ترجمه ترگمان] روزنامه برنده اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] روزنامه برنده اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Few people believed the story until authorities proclaimed it true.
[ترجمه گوگل] تعداد کمی از مردم این داستان را باور کردند تا زمانی که مقامات آن را واقعی اعلام کردند
[ترجمه ترگمان] افراد کمی این داستان را باور کردند تا زمانی که مقامات آن را درست اعلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] افراد کمی این داستان را باور کردند تا زمانی که مقامات آن را درست اعلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- A specialist proclaimed the document to be authentic.
[ترجمه گوگل] یک متخصص سند را معتبر اعلام کرد
[ترجمه ترگمان] یک متخصص این سند را معتبر اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یک متخصص این سند را معتبر اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The decree from the czar proclaimed that the serfs were now free.
[ترجمه گوگل] فرمان تزار اعلام کرد که رعیت اکنون آزاد هستند
[ترجمه ترگمان] فرمانی که از طرف تزار صادر شد حاکی از آن بود که سرفها در این هنگام آزاد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] فرمانی که از طرف تزار صادر شد حاکی از آن بود که سرفها در این هنگام آزاد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to make known openly or unmistakably.
• مترادف: herald
• مشابه: affirm, announce, declare, disclose, reveal, signal, trumpet
• مترادف: herald
• مشابه: affirm, announce, declare, disclose, reveal, signal, trumpet
- Her achievements proclaim her ability.
[ترجمه گوگل] دستاوردهای او نشان دهنده توانایی اوست
[ترجمه ترگمان] دستاوردهای او قدرت او را اعلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دستاوردهای او قدرت او را اعلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید