1. Another interesting note was the predominance of London club players.
[ترجمه گوگل]نکته جالب دیگر برتری بازیکنان باشگاه لندنی بود
[ترجمه ترگمان]نکته جالب دیگر برتری بازیکنان باشگاه لندن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نکته جالب دیگر برتری بازیکنان باشگاه لندن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Youth means a temperamental predominance of courage over timidity.
[ترجمه موسی] جوانی به معنای غلبه خلق و خوی شجاعت بر بزدلی است.|
[ترجمه گوگل]جوانی به معنای غلبه خلقی شجاعت بر ترسو است[ترجمه ترگمان]جوانی به معنی برتری مزاجی شجاعت بر کمرویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is a predominance of people with an arts degree on the board of governors.
[ترجمه گوگل]در هیأت دولت افراد دارای مدرک هنری غالب هستند
[ترجمه ترگمان]برتری افراد با درجه هنری بر هیات مدیره حاکم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برتری افراد با درجه هنری بر هیات مدیره حاکم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Eventually even their economic predominance was to suffer.
[ترجمه گوگل]در نهایت حتی تسلط اقتصادی آنها نیز متضرر شد
[ترجمه ترگمان]سرانجام برتری اقتصادی آن ها رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرانجام برتری اقتصادی آن ها رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The policy is designed to prevent the predominance of one group over another.
[ترجمه موسی] این سیاست برای جلوگیری از تسلط گروهی بر گروه دیگر طراحی شده است.|
[ترجمه گوگل]این سیاست برای جلوگیری از برتری یک گروه بر گروه دیگر طراحی شده است[ترجمه ترگمان]این سیاست برای جلوگیری از برتری یک گروه بر دیگری طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There is a predominance of men in the club.
[ترجمه محمد جواد] برجستگی و موفقیت مردان در این باشگاه وجود دارد|
[ترجمه گوگل]غلبه مردان در باشگاه وجود دارد[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیده ام که مردان در باشگاه به برتری خود ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The predominance is assumed to follow in a Paretian manner from inequality in the distribution of the relevant power-related resources.
[ترجمه گوگل]فرض بر این است که برتری به شیوه ای پارتی ناشی از نابرابری در توزیع منابع مرتبط با قدرت است
[ترجمه ترگمان]برتری بر آن است که به روش Paretian از نابرابری در توزیع منابع مرتبط با قدرت پیروی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برتری بر آن است که به روش Paretian از نابرابری در توزیع منابع مرتبط با قدرت پیروی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This may explain the predominance of rectosigmoid cancers detected by faecal occult blood testing.
[ترجمه گوگل]این ممکن است غلبه سرطانهای رکتوزیگموئیدی را که با آزمایش خون مخفی مدفوع شناسایی میشوند، توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است برتری سرطان rectosigmoid را که از طریق آزمایش خون پنهان کشف شده اند را توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ممکن است برتری سرطان rectosigmoid را که از طریق آزمایش خون پنهان کشف شده اند را توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This predominance of cans is a correct impression of the country's cat food market.
[ترجمه گوگل]این غلبه قوطی ها برداشت درستی از بازار غذای گربه کشور است
[ترجمه ترگمان]این برتری قوطی های رنگ تصویر درستی از بازار غذای گربه این کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این برتری قوطی های رنگ تصویر درستی از بازار غذای گربه این کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There are other reasons for the predominance of women carers, even after retirement.
[ترجمه گوگل]دلایل دیگری برای غلبه زنان مراقب حتی پس از بازنشستگی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دلایل دیگری برای غلبه زنان از carers، حتی پس از بازنشستگی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دلایل دیگری برای غلبه زنان از carers، حتی پس از بازنشستگی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The predominance these spatial constructs have for the ordinary constable is essential to an understanding of the police mind.
[ترجمه گوگل]غلبه این ساختارهای فضایی برای پاسبان عادی برای درک ذهن پلیس ضروری است
[ترجمه ترگمان]برتری این سازه های فضایی برای یک پاسبان معمولی برای درک ذهن پلیس ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برتری این سازه های فضایی برای یک پاسبان معمولی برای درک ذهن پلیس ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Also male predominance was particularly significant in these cases.
[ترجمه گوگل]همچنین غلبه مردان به ویژه در این موارد معنی دار بود
[ترجمه ترگمان]برتری مرد به ویژه در این موارد بسیار قابل توجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برتری مرد به ویژه در این موارد بسیار قابل توجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A predominance of central funding will always leave the last word with government.
[ترجمه گوگل]غلبه بودجه مرکزی همیشه حرف آخر را با دولت خواهد گذاشت
[ترجمه ترگمان]برتری بودجه مرکزی همیشه آخرین واژه را با دولت به جا خواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برتری بودجه مرکزی همیشه آخرین واژه را با دولت به جا خواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The predominance of the United States in the world capitalist system received fresh confirmation.
[ترجمه گوگل]تسلط ایالات متحده در نظام سرمایه داری جهانی تأیید تازه ای دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]برتری ایالات متحده در نظام سرمایه داری جهان تاییدی تازه دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برتری ایالات متحده در نظام سرمایه داری جهان تاییدی تازه دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Experiments over the centuries resulted in the predominance of the Cheviot breed with a fleece eminently suitable for finer grades of cloth.
[ترجمه گوگل]آزمایشها در طول قرنها منجر به غلبه نژاد Cheviot با پشم گوسفندی شد که برای درجات ظریفتر پارچه مناسب بود
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها بر روی قرن ها، به برتری نژاد Cheviot با یک گاو، که به طور برجسته ای برای نمرات بهتر پارچه مناسب است، منجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها بر روی قرن ها، به برتری نژاد Cheviot با یک گاو، که به طور برجسته ای برای نمرات بهتر پارچه مناسب است، منجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید