صفت ( adjective )
مشتقات: popularly (adv.)
مشتقات: popularly (adv.)
• (1) تعریف: widely liked or enjoyed; regarded favorably by many.
• مترادف: best-selling, hot
• متضاد: unpopular
• مشابه: acclaimed, big, celebrated, familiar, famous, favorite, renowned, trendy, well-known
• مترادف: best-selling, hot
• متضاد: unpopular
• مشابه: acclaimed, big, celebrated, familiar, famous, favorite, renowned, trendy, well-known
- It was a popular movie, and it spawned numerous sequels.
[ترجمه Ali] این فیلم یک فیلم مشهور بود وعواقب زیادی به وجود آورد|
[ترجمه آوا] این فیلم مشهور عواقب متعددی در پی خود داشت|
[ترجمه گوگل] این یک فیلم پرطرفدار بود و دنبالههای زیادی را به همراه داشت[ترجمه ترگمان] این فیلم، یک فیلم مشهور بود و sequels زیادی تولید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I always wanted to be popular at school, but I was too shy.
[ترجمه shiva_sisi] من همیشه دوست داشتم در مدرسه طرفدار داشته باشم ولی خیلی خجالتی بودم.|
[ترجمه Mania] من همیشه در مدرسه دلم میخواست مشهور و محبوب شوم، اما خیلی خجالتی بودم.|
[ترجمه Ayler.Gh] من همیشه میخواستم فرد پر طرفدار ( پر خواهان، محبوب، دوست داشتنی برای همه ) در مدرسه باشم اما بسیار خجالتی بودم|
[ترجمه آریا] من همیشه دوست داشتم در مدرسه محبوب باشم ولی همیشه خجالتی بودم.|
[ترجمه مانی] من همیشه می خواستم فرد محبوب ( پر طرفدار و مهربان ) در مدرسه باشم اما خجالت می کشیدم|
[ترجمه و....] من همیشه می خواستم در مدرسه معروف و مشهور باشم اما خجالت می کشیدم.|
[ترجمه پریدخت] من همیشه میخواستم یک فرد مشهور در مدرسه باشم ولی من خیلی خجالت می کشیدم|
[ترجمه nzy] من همیشه میخواستم در مدرسه مشهور باشم اما من خیلی خجالتی بودم|
[ترجمه 🌼Helen 🌼] من همیشه میخواستم در مدرسه مشهور و معروف ( در کل منظورش شناخته شده هست ) باشم اما خیلی خجالتی بودم .|
[ترجمه گوگل] من همیشه میخواستم که در مدرسه مشهور باشم اما خیلی خجالتی بودم|
[ترجمه 😎😎😎😎😎😎] من همیشه میخواستم در مدرسه ترفدار داشته باشم اما خیلی خجالتی بودم|
[ترجمه اچ اس تی] من همیشه دوست داشتم در مدرسه فرد مشهوری باشم اما همینطور خجالتی بودم.|
[ترجمه شان] من همیشه دلم می خواست در مدرسه، محبوب ( مورد پسند ) باشم ، اما خیلی خجالتی بودم.|
[ترجمه 💚🖤🩷🖤] من همیشه می خواستم در مدرسه محبوب باشم اما خجالتی بودم|
[ترجمه Amin] من همیشه دلم می خواست در مدرسه محبوب باشم ولی من خیلی خجالتی بودم|
[ترجمه Parsa] همیشه دوست داشتم در مدرسه پرطرفدار و مشهور باشم، اما خیلی خجالتی بودم.|
[ترجمه گوگل] همیشه دوست داشتم در مدرسه محبوب باشم، اما خیلی خجالتی بودم[ترجمه ترگمان] همیشه دلم می خواست در مدرسه محبوب باشم، اما خیلی خجالتی بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: pertaining to, representing, or originating with the common people.
• مترادف: mass, plebeian, proletarian, working-class
• متضاد: individual
• مشابه: blue-collar, civic, civil, mob, public, social, vernacular, vulgar
• مترادف: mass, plebeian, proletarian, working-class
• متضاد: individual
• مشابه: blue-collar, civic, civil, mob, public, social, vernacular, vulgar
- He led a popular revolt against the government.
[ترجمه گوگل] او یک شورش مردمی را علیه دولت رهبری کرد
[ترجمه ترگمان] او رهبری شورش مردمی علیه دولت را بر عهده داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او رهبری شورش مردمی علیه دولت را بر عهده داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- U.S. senators are elected by popular vote.
[ترجمه گوگل] سناتورهای ایالات متحده با رای مردم انتخاب می شوند
[ترجمه ترگمان] سناتورهای آمریکا توسط رای مردمی انتخاب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] سناتورهای آمریکا توسط رای مردمی انتخاب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: designed for, appealing to, or reflecting the taste or preferences of the general public.
• مترادف: conventional, lowbrow, mass, middle-class, middlebrow, straight
• متضاد: highbrow
• مشابه: bourgeois, commercial, mob, pop, public, square
• مترادف: conventional, lowbrow, mass, middle-class, middlebrow, straight
• متضاد: highbrow
• مشابه: bourgeois, commercial, mob, pop, public, square
- His work is a typical example of popular art in the 1960s.
[ترجمه گوگل] کارهای او نمونه ای از هنر عامه پسند در دهه 1960 است
[ترجمه ترگمان] کار او نمونه ای از هنر محبوب در دهه ۱۹۶۰ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کار او نمونه ای از هنر محبوب در دهه ۱۹۶۰ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I don't go to movies or watch much television, so my knowledge of popular culture is somewhat limited.
[ترجمه Hasti.gl💋] من به سینما می روم یا خیلی تلویزیون تماشا می کنم، بنابراین دانش من از فرهنگ عمومی تا حدودی محدود است.|
[ترجمه گوگل] من به سینما نمی روم یا زیاد تلویزیون تماشا نمی کنم، بنابراین دانش من از فرهنگ عامه تا حدودی محدود است[ترجمه ترگمان] من به سینما نمی روم یا خیلی تلویزیون تماشا می کنم، بنابراین دانش من از فرهنگ عمومی تا حدودی محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید